کس شعر

داستان یک کیرویک کس ( شعر نو )

***
روزی ازبهمن،که زمستان بودوهوابسیارکیری بود
کیرمن آن روزصبح،ازخواب برخواست ودلش کس خواست…
گفتمش ای کیرمن قریان آن کلاهک هسته ایت
درچنین روزی که هواتخمی وابری است
استراحت کن…
کیرگریان شد
ناله کردوفحش میدادم
گفت ای کونی
من کس میخواهم
من کس میخواهم
من کس میخواهم…
گفتمش باشدبخواب اندرغلاف فعلا
تاببینم من که چه بایدکرد؟
درخیابانهابه دنبال کسی پاره،
جنده ای خوشنام میگشتم
ناگهان یک شاه کس دیدم
لب نگوغنچه
کون اوطاقچه
وکسش بقچه!
گفتمش ای بانوی زیبا
هوابس ناجوانمردانه سرداست!
بیاباهم بربم خانه
کنیم یک سکس جانانه
بگایم من تورامردانه مردانه
کنم کون وکست پاره!
وآن جنده بزدلبخند
وکیرمن
دردلش آب شد یه کیلوقند!
عجب شانسی مکان داشتیم!
(خسته شدم انقدرشعرگفتم بقیه شومثل آدم تعریف میکنم 🙂

 
خلاصه این جنده خانم اسمش منیژه بود.قیافه جالبی نداشت اماهیکلش خیلی سکسی بود.تارسیدیم خونه گفت چقدربهم میدی؟من هم که کفن بودم ویه قرون نداشتم.بهش الکی گفتم بیاباباهرچی میخوای بهت میدم.خلاصه لختش کردم وشروع کردم سینه هاشوخوردن.من توسکس ازهیچی مثل پستون خوری خوشم نمیاد.طوری سینه میخورم که طرف ارگاسم میشه وحشتناک.ده پونزده دقیقه داشتم پستوناشومیخوردم که یه دفعه وحشی شد.خوابوندم روزمین وکیرموازروشلوارم گرفت(من هنوزلخت نشده بودم)وطوری فشاردادنزدیک بودبشکنه ازته دل دادکشیدم سرش.گفتم کونی جنده یواشتر.خودش مثل وحشیاشلوارمودرآوردوشروع کردساک زدن.لامصب حرفه ای بود.کیرم که تودهنش بودنوک زبونشومیکردتوسوراخ کیرم که روانی میشدم.چنددقیقه که ساک زدبلندش کردم وازپشت چسبیدم بهش وسینه هاشوگرفتم تودستم وباهاشون بازی میکردم.

 

هی آه میکشیدوحشری شده بود.اونم دستشوآوردعقب کیرموگرفت گذاشت لای قاچهای کونش وهی بالاپایینش میکرد.وقتی دیدم اینطوره بهش گفتم من فقط میخوام ازکون بکنم.اونم راحت قبول کرد.معلوم بودآینهی بود.خلاصه خوابوندمش دوباره چنددقیقه ساک زدوکیرموخوب خیسش کرد.بهش گفتم قنبل کن.کونشودادبالا.ماشالا انقدرکونش گشادبودکه نیازی به انگشت کردن نبود.یکم باقاچهای کونش بازی کردم ونرمششون دادم.بعدکیرموگذاشتم سرسوراخ کون وبایه حرکت ناجوانمردانه تاآخرکردم توکونش.یه دادکشیدوگفت حالامن وحشیم یاتولعنتی کیردراز..
کیرمن کلفتیش معمولیه اماخیلی درازه.خلاصه شروع کردم تلمبه زدن.اون هم هی میگفت آخ اوخ منوکشتی.کونم پاره شد کیرت رفته توروده هام…
ومن میخندیدم ومیکردم.بعدپونزده دقیقه آبموریختم توکونش وکلی کیف کرد.یه نیم ساعتی پیشم خوابید.بعدرفتیم حموم.توحموم هم برام ساک زدوآبموریختم روسینه هاش.اومدیم بیرون خودشوروبخاری گرم کردولباساشوپوشید گفت پولموبده وبیابرسونم.اولش میخواستم بپیچونمش وبهش پول ندم.اماچون دخترخوبی بودوخوب حال دادسوارماشینم شدیم ورفتم ازعابربانک پول درآوردم وبهش دادم ورسوندمش خونه.بعداون یکماه اومدپیشم زندگی کردوخیلی ازدوستهاوفامیلهاشوهم آوردبرام که کردمشون…

 

به امید یه روز پرازکس وکون برای همه…

***

*بازهم یک کس شعرناب*
همه چی آرومه،توکیرم روبستی
این چقدرخوبه که توالان لخت هستی
***
همه چی آرومه وقتشه گاییدن
شک نداری دیگه توبه سکسی بامن
***
همه چی آرومه من چقدرخوشحالم
زیرم هستی حالابه کست میمالم***
توبه من کس میدی ازچشات معلومه
من تورومیگایم همه چی آرومه
***
تشنه لاپاتم کیرو آرامش کن
کیروباکس دادن دوباره رامش کن
***
بگواین کس دادن تاابدپابرجاست
حالاکه برق سکس تونگاهت پیداست
***
همه چی آرومه من چقدرخوشحالم
زیرم هستی حالاتوکست میذارم
***
همه چی آرومه توکیرم روبستی
این چقدرخوبه که توروکیرم هستی
***
بکنت من هستم کیروآرامش کن
توبااین کون دادن کیرمورامش کن
***