سلام دوستان اسمم علی هست خاطره ای که میخوام بگم براتون مال چهار سال پیش سال ۹۹ هست …
من تو یه گروه مذهبی تو تلگرام عضو بودم که حدود ۳هزار کاربر آنلاين داشت و بحث مختلف میشد و منم گاهی مشارکت میکردم و همیشه چندتا کاربر بودن که خیلی فعال بودن رو من هم ریپلای میکردن و با یکیشون بحث به پی وی کشید خلاصه برام فلان مطلب رو بفرست شروع شد تا هر روز سلام و شب بخیر به هم گفتن و راجب مسائل شخصی پرسیدن مثل چند سالته و شغلت چیه و… . بعد مدتی برام سوال شده بود این خانم که اسمش طاهره بود چه شکلیه و دلو زدم به دریا ازش درخواست عکس کردم چون نه پروفایل من عکس داره نه طاهره خانم عکس داشت فقط میدونستم چندسالشه و کجا زندگی میکنه . طاهره خانم هم عکس خودش را نمی‌داد و میگفت میخوای چیکار و از این جور حرفها ، منم گفتم فقط از روی کنجکاوی میخوام ببینم چه شکلی هستی و گفت اول شما عکس خودت بفرست ببینم کی هستی ، فکر میکرد از آشناهای اطرافیانش هستم .
براش عکس خودم فرستادم یه عکس ساده من اصلا عکس که میگیرم به جزئیات دقت نمیکنم فقط میبینم قشنگ افتاده یا نه . طاهره بعد دیدن عکس شروع کردن سوال پرسیدن که چرا ازدواج نکردی و نمیخوای ازدواج کنی و منم بهش نگفته بودم که ازدواج کردم و بچه هم دارم دوست هم نداشتم بدونه ،بعد طاهره برام تو سکرت چت عکس خودش فرستاد البته با چادر و مقنعه که حلقه دستش هم معلوم بود و به چت کردن ادامه دادیم و هر دفعه می‌پرسید برات مهم نیست ازدواج کردم و از قیافم خوشت نیامد و من هم میگفتم اصلا تیپ و هیکلت و ازدواج کردنت برام نبود فقط میخواستم بدونم بعد این مدت صحبت کردن کی پشت اکانت هست . چون شهر طاهره از ما خیلی دور بود ولی تو شهر ما خواهراش و داداشش زندگی میکردن خودش گفته بود.
و یک روز گفت که داره میاد اینجا یعنی کرج منم خوشحال شدم گفتم خیلی خوش اومدی مشتاق دیدار و از این تعارف ها و یهو فرداش گفت من فردیس هستم میخوام ببینمت منم که پشمام ریخته بود پیش خودم گفتم زن و بچه رو چطور بپیچونم و کجا بریم و …. بعد خانومم رو بردم خونه پدرش زدم بیرون رفتم دنبال طاهره آدرسی که داده بود یه باغچه بود که قلیون سرا داشت و رفتم داخل همین طوری که با تلفن باهاش حرف میزدم و میگفتم کجا نشستی و آها پیدات کردم رفتم پیشش حالا واسه اولین بار همو دیدیم من که کلا یخ بودم رفتم جلوش سلام و احوال پرسی بدون دست دادن و اونم با چادر بود ولی زیر چادر معلوم بود مانتو نداشت و از اونجایی که اومد بشینه رو تخت دیدم شلوار هم پاش نیست فقط جوراب ساق بلند داره و آستین پوشیده و چندتا النگو دستش بود یه شال سرش کرده بود با سنجاق طلایی رنگ یه گوشه بسته بود کمر باریکش و قوس باسنش موقع نشستن رو تخت جلب توجه کرد و با دیدن ساق پاهاش کیرم نیم خیز شد . صورتش هم با آرایش قشنگ شده بود مخصوصا لبهای کوچیک و گونه هاش خیلی به صورتش زیبایی داده بود بهش گفتم طاهره خانم اصلا با عکسات نمیشه مقایسه ات کرد و گفت چرا نمیشینی گفتم آها بله ، اونم بیشتر داشت پایین تنه منو دید میزد که یه لحظه دید من دارم میبینم که سوی نگاهش کجاس خودش را جمع کرد و من قهوه ترک سفارش دادم و تو این مدت که تو آلاچیق بودیم به هر بهونه ای خودم رو بهش می‌مالیدم مثلا فنجان قهوه را گذاشتم تو پیش دستی بهش تعارف کردم که از دستم بگیره و موقع گرفتن دستای همو لمس کردیم اونم همراهی میکرد.
گفتم طاهره خانم اینجا راحتی میخوای بریم جای دیگه گفت مثلا کجا گفتم شما کجا ها دوست داری براش گزینه باز کردم گفتم نمایشگاه گل بریم ؟ گفت نه باغ فاتح دوست داری ؟ نه اتیشگاه چطور ؟ گفت چه شکلیه ، منم توضیح دادم کوهستانی هست بام کرجه و دختر پسرا با ماشین میرن دور دور دیدم داره لو میده دلش جای خلوت میخواد گفتم باغ هم هست میخوای عکس های پاییزی بگیری عالیه گفت کجاس کی اونجاس و گفتم شما بلد نیستی ولی کوهستانیه باصفاس از اینجا یکساعت راهه و گفت تو نقشه مارک کن ببینم و گوشیش رو گرفتم تو گوگل مپ براش علامت زدم گوشیش رو دادم دستش یکم بیشتر پهلو به پهلو شدیم دستم رو به حالت تکیه گاهی بردم پشتش قشنگ ساعد دستم ستون فقرات و نرمی پهلوش رو لمس میکرد و بیشتر نزدیکش شدم گفتم جای دنجیه خودمو خودت هستیم گفت مال کیه گفتم برای هر کی باشه الان تا هر وقت بخوای دست منه و هیچ کس هم مزاحمت نیست الا من!
دیگه داشتم داغ میکردم و دلم میخواست همونجا لختش کنم حسابی کسش رو بخورم هر چی جلوتر میرفتیم هر دومون بیشتر سکس می‌خواستیم .
منم دستم از حالت تکیه گاهی درآورده بودم آروم حلقه کرده بودم دور کمرش و آروم رونش رو از رو چادر لمس کردم و دستم تا نزدیک پایین شکمش می‌آوردم خط پایین تنه اش رو ویشگون ریز میگرفتم گاهی مچ دستش رو لمس میکردم انگشتام رو تو انگشتای دستش قفل میکردم و اونم همراهیم میکرد و پاهاش به پاهای من میزد سرش میزاشت رو شونه ام حسابی داشتم کرم می ریختم و دختره رو حشری کرده بودم در گوشش گفتم میخوای بریم گفت آره ولی منم ماشین آوردم و حتما باید برگردم خونه اگر الان بریم دیر میشه و شوهرم با داداشم اینا رفتن تهران کار ببینند و می‌رسند من باید قبل از اونا خونه باشم و این نزدیکا اگر جا داشتی خوب بود گفتم این جاها میتونم خونه جور کنم . یه سرویس چایی سفارش دادم و به دوستم که شهرک بنفشه بود زنگ زدم مثل همیشه در دسترس دست به گوشی سریع جواب داد و بعد خوش بش گفتم میخوام بیام خونت چندساعت استراحت کنم تر تمیزه ؟ گفت لاشی تک خوری باشه نه ، گفتم چه عجب تمیزه یک ربع دیگه میرسم کلید بیار سر پمپ بنزین بده ، گفت باشه
گفتم طاهره خانم ادرس رو تو مسیریاب گوشیت بزنم شما برو اونجا بعد من میام در رو میزنم شما میخوای ماشین رو ببر تو پارکینگ اونم قبول کرد و رفتیم من همین که سوار ماشین خودم شدم قرص خارجی رو خوردم هر دفعه که میخورم سرعتی نیم ساعت تلمبه میزنم تا بیاد .
رفتم پیش دوستم کلید رو گرفتم اینم بگم با دوستم که اسمش مهدی هست چند بار خونه تیمی رفتیم اونم خیلی بد اساسه جنده پیر زیرش داد میزنه خخخ رفتم دم آپارتمان ریموت زدم طاهره ماشین رو برد تو پارکینگ خودم زدم جا پارک رفتم تو دستش رو گرفتم مثل دوتا عاشق و معشوق رفتیم تو من که سریع کفشام رو درآوردم ولی طاهره دولا شد بند کفش رو شل کنه از پشت بغلش کردم و کیرم که نیم خیز بود از روی شلوار پارچه ای خود نمایی میکرد رو بردم لای چاک کونش و پهلو هاش رو گفتم و می‌مالوندم خوشش اومده بود گفت خیلی شیطونی اصلا رو نکرده بودی منم گفتم باور کن با شما احساس راحتی میکنم انگار زنمی با خنده هاش دلم ریش میرفت و وقتی چادرش رو درآورد واقعا خشکم زد چی میدیدم عجب بدنی چقدر ترکیب خوبی بود چادر ملی که سرش بود جلوش بسته بود معلوم نبود ولی وقتی جلوی چادرش رو باز کرد هیکل زیبا و بلوری با شکم زنانه سینه های گرد کس پف کرده و رون های تپل به هم چسبیده و که قسمتی لخت بود مابقی رو جوراب پوشونده بود خود نمایی میکرد اون هیکل و لبهای کوچیک رژ قرمز خورده و چشمای خمار آبرو های دنباله دار هوش از سرم برد رفتم جلو چادرش را گرفتم و شالش هم درآورد و موهاش باز کرد تا وسط کمرش اومد همونجا مبل بود چادر و شالش رو گذاشتم رو دسته مبل بعد رفتیم تو بغل هم و شروع کردم لمس کردنش همزمان لبای همو می‌خوردیم، من لب پایینش رو میخوردم اونم لبای منو می‌خورد
دستاش دور کمرم بود و گاهی پس گردنم رو ناز میکرد منم موهاش رو ناز میکردم دستم رو بردم پایین پهلو هاش رو گرفتم کش شورتش رو بردم تو دستم اروم اوردم پایین تا زانوش اومد و بدون اینکه از بغل هم جدا بشیم شورتش را از پاش دراورد شوت کرد جلوش و منم لپ های کونش رو میگرفتم تو مشتم با دو دستم لپ های کونش رو از هم باز میکردم و همزمان انگشت میزدم دم سوراخ کونش با سوراخش بازی میکردم و طاهره هم دگمه پیراهنم را باز کرد و لخت شدم زانو زد جلو کمر بند رو شل کرد ک دگمه شلوارم را باز کرد خودم شلوارم رو درآوردم شورت بلند پام بود اول از رو شرت کیرم مالوند و دست می‌کشید روش میگفت علی جون قربون کیرت بشم لباش رو از روی شورت گذاشت رو کله کیرم بوسش کرد و بعد شورتم رو کشید پایین کیرم افتاد جلو صورتش
یکم با تخمام بازی کرد و شروع کرد ساک زدن تو زاویه دید من لبای خوشگلش حلقه زده بود دور کمر کیرم تا نصف میکرد تو دهنش می‌خورد ته حلقش با یه دستش کیرم گرفته بود میکرد تو دهنش با اون یکی دستش رونم رو گرفته بود داشت دارکوبی برام می‌خورد منم دست به کمر وایساده بودم که کف دستم رو گذاشتم رو سرش و سرش رو ثابت کردم شروع کردم تو دهنش رو گاییدن و مثل جند ها داشت منو نگاه میکرد و منم تو دهنش تلمبه میزدم صدای برخورد کله کیرم با حلق پر تف طاهره تو فضا پیچیده بود و تخمام می‌خورد به چونه اش ده دقیقه برام ساک زد و منم دهنش رو با کیرم پر کردم و لباش جر خورده بود اینقدر به زور باز کرده بود تا بتونه کیرمو تو دهنش جا کنه . وسطاش میگفت کیرت خیلی گندس تو دهنم جا نمیشه و منم هی میگفتم دندون نزن موهاش رو تو دستم گرفتم و کیرمو تو دهنش عقب جلو میکردم و میخواستم کل کیرمو جا کنم تو دهنش که وقتی اوق میزد بیرون میکشیدم و تند تند نفس میزد میگفت جا نمیشه به خدا منم متلک انداختم گفتم واسه مهدی دوبرابر این کفتیشه اونو فقط میتونی کلش رو بکنی تو دهنت و هیچی نگفت بلندش کردم بردمش رو تخت خوابیدم روش از تو چشمای هم نگاه خیره بودیم لب همدیگه رو می‌خوردیم لنگاش رو دور کمرم حلقه کرده بود کله کیرم رو مماس با سوراخ کسش کردم و خودش پاهاش باز تر کرد و من پا های قلاب کرده اش فشار داد سمت خودش منم آروم کله کیرم رو کردم تو کسش خیلی تنک بود واسم همین که کلش رو فرو کردم تو کسش ناله ای کرد و لبش از لبم جدا کرد گفت آیییییی یکم فشار رو بیشتر کردم و یه خورده کیرم رفت تو کسش مثل حلقه تنگ افتاده بود دور کیرم نمیزاشت بره توش و مجبور بودم تا همونجا که میره عقب جلو کنم طاهره از ته دل گفت آههه آییییی منم لبامو میزاشتم رو لبش لباش رو میخوردم همنچنان فرو میکردم تو کسش و لبامو گاز می‌گرفت و کمرمو چنگ میزد و ناله میکرد
بهش گفتم پاهاتو بده بالا از هم باز کن تو همون حالت که پاهاش رو قفل کرده بود دور کمرم لنگاش رو داد بالا دستاش هم برد بالاسرش لبه های تخت رو گرفت منم نشستم جلوش کلم رو بردم لای پاهاش شروع کردم کسش رو خوردن لبه های چوچولش رو میخوردم و با انگشت اشاره میکردم تو سوراخش گاهی همزمان که میخوردمش دستم از سیر سوتینش می‌بردم نوک سینه اش رو میگرفتم و سینه هاش که کلش به زور تو دستم جا میشد رو فشار میداد و طاهره هم مدام کمر میزد و تو اوج لذت فقط ناله میکرد و یبار لرزید. وسط خوردن کسش میگفتم بهت حال میده جنده خانوم ، هرزه چادری باید جلو شوهرت بگامت آبمو بریزم رو صورتت . پاهاش رو دادم بغلش سوراخ کونش رو زبون میزدم و میخوردم با دستام لپای کونش رو از هم باز کردم سوراخش مثل حلقه باز شده بود تو سوراخش قشنگ معلوم شده بود صدای در آمد که یکی داره آروم مثل دزدا کلید میندازه حدس زدم مهدی هست برای اینکه متوجه نشده تو اوج لذت نگهش داشتم و کیرمو گذاشتم دم سوراخ کونش چندتا فشار دارم بهش گفتم جنده خانوم پاهاتو تو بغلت نگه دار و خودمم مچ جف پاشو گرفتم و چندتا تلمبه به سوراخ کونش شدم داشت جا باز میکرد که دیدم مهدی داره شلوارش رو در میاره
بهش علامت دادم میخوام چربش کنم بره تو اونم برداشت اول برای خودش وازلین زد یواش گذاشت جلو در هول داد سمت تخت منم سریع رفتم برداشتم کله کیرمو چرب کردم با سه ضربه کله اش رو تو کونش و بیچاره داد زد خودش رو سفت کرد ولی نزاشتم تکون بخوره تو همون حالت که بودیم بغلش کردم موهاش رو ناز کردم و وقتی خودش رو شل کرد شروع کردم تلمبه زدن و از روش بلند شدم کردن کونش خیلی لذت بخش بود کله کیرم تو سوراخش گیر کرده بود مجبور شدم یهو بکشم بیرون طاهره بی اختیار داشت گریه میکرد افتادم بغلش و خودمو بین دوتا پاش جا کردم بهش صورتش رو نوازش کردم گونه هاش رو بوسه بارون کردم گفت خیلی درد داشت کونم پاره شد گفتم تو که از کونم دادی جنده خانم دیگه ادای تنگا رو در نیار گفت کثافت تنگ نبود گفتم چرا خب تنگ بود کوستم تنگه طاهره جون جنده خودمی
تو همین صحبت ها از دوباره کیرمو کردم تو کسش تا جایی که میرفت تو فشار دادم همون حالت به پهلو خوابیدم و طاهره هم باخودم چرخوندم و بعد خودم دراز کشیدم و طاهره سوار شد رو کیرم دستم رو حلقه کردم دور کمرش و محکم چسبوندمش به خودم تو بغلم که بود جای سرم عوض کردم و پشتش رو دادم رو به در اتاق داشتم تو کسش تلمبه میزدم لبه های کسش دور کیرم تنگ و گشاد میشد و صدای ناله هاش فضا رو پر کرده بود کیرم تا نصفه تو کسش بود که همونجا نگه داشتم و لپای کونش را از هم باز کردم طاهره خودش رو انگشت کرد و بهش گفتم دوست داشتی الان شوهرت پیشت بود از کون میکردتت گفت اوهوم گفتم شوهرت پایه اس بگی بیاد گفت وای نه جفتمون رو میکشه گفتم اگه دوتا کیر داشتم یکیش میکردم تو کونت خندید شروع کردم تلمبه زدن تو کسش لپای کونش رو که گرفته بودم میبردمش بالا کیرم از کسش که داشت درمی‌آمد با ضربه میزدم تو کسش تند تند داشتم میکردم که مهدی هم یواش اومد پشتش و کیر گندش رو گذاشت دم سوراخ کون طاهره و یه لحظه طاهره موهاش رو زد کنار برگشت دید یه پسر لخت تر گل مر گل با کیر سیخ چاق ولی متوسط داره تو سوراخ کونش جا باز میکنه
منم دوباره دستم حلقه کردم دور کمرش و لبامو چسبوندم به لبش و خودش هم همکاری کرد و کونش رو بیشتر قنبل کرد و مهدی هم با جسارت بیشتر کون طاهره شروع کرد گاییدن همین که کله کیرش رفت تو کونش افتاد روم گفت آیییییی منم تو کسش تلمبه ریز میزدم و مهدی هم شروع کرد تلمبه زدن و کیرم تو کس تنگ طاهره می‌خورد به لبه داخلی مهدی داشت زور میزد بیشتر فرو کنه تو کون طاهره قشنگ حس میکردم کله کیرش تو کون طاهره می‌خورد به کمر کیرم که تا دسته تو کس طاهره بود چند دقیقه تند تند تلمبه زدیم همزمان و گفتیم داگی بشه مهدی کرد تو کسش منم جلوش وایسادم دادم واسم ساک بزنه و تو اوج لذت بودیم که داشت آبم می‌آمد و گفتم مهدی اومد جلو داد دهن طاهره و منم کیرمو گذاشتم دم سوراخ کون جنده خانم و چندتا تلمبه زدم کله کیرم تو کونش جاشد و با کمی فشار یک بند انگشت رفت توش همونجا کیرم شروع کرد نبض زدن و ابمو خالی کردم تو کون طاهره وقتی کیرم رو کشیدم بیرون آبم از سوراخ پاره طاهره ریخت بیرون و بعد مهدی هم آبش که داشت ميومد طاهره خوابوند پاهاش رو داد بالا کیرش رو کرد تو کسش و اونم آبش رو ریخت تو کسش .
امیدوارم لذت برده باشید
خانم مجرد متاهل زنگ بزنه ازپرند و حومه
میلاد27مجرد
09383539209