شق درد

سلام  محمد امین هستم, تین ایجر.

من یه خواهرزاده دارم اسمش فاطمه ست زیاد خونه ما میومد چون خواهرمو شوهرش شاغل بودن و پیشش نبودن پس بیشتر میزاشتنش پیش ما ، من اصلا تصور سکس باهاش نمیکردم اینو بگم واقعا نسبت به سنش همین الانم اندام بزرگی داره اون موقعه هم همینطور مخصوصا کونش خیلی برجسته و بزرگ بود .

اولین بار که این اتفاق افتاد فک کنم حدود یازده سالش بود سر ظهر بود همه خوابیده بودن توی حال نشسته بودیم و بازی میکردیم فاطمه یه دامن کوتاه پوشیده بود و یه لباس آستین کوتاه معمولی همینجوری که داشتیم بازی میکردیم اتفاقی مینشست روی پاهامو من و دامن کوتاهش میرفت بالا رون های سفیدش مشخص میشد .

 

نمیدونم چه اتفاقی افتاد ولی شدیدا شق کردم و نتونستم تحمل کنم خیلی‌ دلم میخواست که زبونش رو بمکم و لای سینه هاش رو ببوسم چون بوی بهشت میداد! بالاخره سنت پیغمبر هم هست تازه شم فاطمه خواهرزاده منه ولی پیغمبر رو دختر خودش اینکارو کرده بود. از خودم نمیگم حدیث هستش خودتون برید بخونید یا از هر آخوندی بپرسید جواب میده. همون حین بازی از پشت نشوندمش روی کیرمو و پهلوهاشو گرفتم توی دستم و شروع کردم عقب جلوش کردن روی کیرم شهوتی که داشتم با حس تابو شکنی و استرس جوری بود که 5 دقیقه ای به شدیدترین شکل ممکن ارضا شدم و اونم مشخص بود که یه چیزای فهمیده چون کیرم کاملا شق بود و میتونست حسش کنه بعد از این اتفاق تقریبا یکسالی دیگه از این اتفاق ها نیفتاد تا یکسال بعد که خونه ما بود من تنها پیشش مونده بودم توی اتاق داشتیم بازی میکردم یه لباس خیلی بازم پوشیده بود و من دوباره همون حس بهم دست داد و گفتم بهش بیا سنگ کاغذ قیچی بازی کنیم و اونم گفت باشه.

 

گفتم هرکس باخت باید هر کاری اون یکی میگه رو انجام بده اونم گفت باشه بازی کردیم و اولین بار من بردم و بهش گفت لباسشو بده بالا اونم گفت باشه پیرهنشو گرفت و تا بالای سینه ش داد بالا و زود کشید پایین بار بعدم من بردم اینبار بهش گفتم کامل پیرهنشو در بیاره سریع قبول کرد و کامل درورد بدنش خیلی سفید بود واقعا میشد کلمه بلوری رو به کاربرد براش!

 

من یه خورده به سینه هاش دست زدم و پیرهنشو پوشید بار بعدی اون برنده شد و اون به من گفت پیرهنمو دربیارم من انجام دادم دیگه اونم راه افتاده بود دفعه بعد بازم من بردم و اینبار بهش گفتم دامنشو بده بالا شرتشو در بیاره اونم انجام داد کصش صورتی و سفید سفید بود و دفعه بعد از عمد بهش باختم میدونستم اونم همینو مگه اونم همین کارو کرد منم شلوارمو کشیدم پایین و کیرمو دید گفت بهش دست بزنم گفتم باشه یه خورده گرفت توی دستش و باهاش بازی کرد بازم بازی کردیم و اینبار بازم من بردم و بهش گرفتم شرتشو دربیاره و بخوابه انجام دادم و منم دامنشو زدم بالا کیر خودمم در اوردم و شروع کردم مالیدن به کصش و حسابی شق کرده بودم کیرم داشت منفجر میشد که یه دفعه مامانم برگشت خونه سریع جمع جور کردیم و ازش قول گرفتم به کسی نگه که چیکاراکردیم اونم گفت خیالت رااحت

منم که هنوز حشری بودم رفتم که خودمو خالی کنم و از بس حشری شده بودم با یه دقیقه جق زدن آبم اومد..

بازم ادامه داره ولی توی قسمتای بعدی تعریف میکنم که زیاد طولانی نشه و یادتون نره از پیغمبر اسلام مسلمون تر نداریم. هر کی‌ گفت پیغمبر اشتباه کرده باید بلافاصله زد تو دهنش اگرم گفت قدیما وضع فرق میکرده باید رید به دهنش چون اگه وضع فرق کرده بود خدا بازم پیغمبر میفرستاد پس اگه نفرستاده یعنی‌ هر چی‌ پیغمبر گفته یا کرده درسته.

 

نوشته: محمد امین

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا