اسم من حامده و 22 سالمه یه روز داشتم از دانشگاه برمیگشتم خونه که دیدم یه دختر منتظره تاکسی هستش صورتش سفید و تپل بود چشماشم مشکی جلوش ماشینمو نگر داشتم و ازش خواستم سوار شه نگاه قشنگی داشت دوباره که بهش گفتم سوار شد تو را از هر دری حرف زدیم گفت اسمش مهساست و 20 سالشه پدرش چند سال پیش مرده و خرجه خودش ومامانشو داداشش که تازه ازدواج کزده میده فهمیدم وضع مالیه خوبی ندارن اما من تو همون نگاه اول عاشقش شدم خلاصه رسوندمش نزدیک خونش اونم شمارشو بهم داد و رفت وای موقع را رفتنش با اینکه مانتوش زیاد تنگ نبود اما باسنه بزرگش خیلی ناز چپو راست میشد با خودم گفتم بلاخره یه کیس باحال پیدا کردم. اونروز تلفنی باهم حرف زدین فردا هم دو باره دیدمش اینبار با ماشین رفتیم تو یه کوچه خلوت و اونجا ازش لب گرفتم و حسابی رونای تپلشو مالیدم بعد دستمو بردم زیر مانتوش چون هوا گرم بود زیره مانتو فقط یه تاپه تنگ و کوتاه تنش بود و منم مشغوله مالیدنه شیکم و پهلوهاش شدم ( اونایی که دختر بازی میکنن یا دوست دختر دارن میدونن خیلی از دخترا تو همون قراره اول حاضرن سکس کنن البته نه همه دخترا ) پهلوها و شیکمش خیلی نرم بودن مثله دنبه
دیگه طاقت نداشتم دسته مهسارو گرفتم و گذاشتم رو کیرم که از رو شلوارجینم بدجور شق شده بود و مهسا مشغوله مالیدن شد منم دستمو کردم تو شورتش و دستمو کشیدم لای خطه کونش از طرفی لبامونم تو هم بود و جفتمون رو ابرا بودیم تا اینکه صدای یه ماشین مارو به خودمون اورد لبامو از لبش جدا کردم و بهش گفتم یه روز تو خونه اینکارارو با خیاله راحت میکنیم و بعد از یه دور زدن و بستنی خوردن مهسارو رسوندم خونشون.
خلاصه من هروز مهسا رو میدیدم و روز به روز علاقمون بهم بیشتر میشد تا اینکه یروز مامان بابام تصمیم گرفتن برن شهرستان عیادته یکی از فامیلامون که تازه عمل کرده بود از خوشحالی داشتم بال درمیاوردم قضیه به مهسا اس ام اس کردم و گفتم پس فردا خونمون خالیه بعد از داشگاه میام دنبالت خلاصه روزه موعود رسید اونروز مهسا یه ارایشو غلیظ کرده بود و خیلی ناز شده بود بهش گفته بودم وقتی که میخواد بیاد یه شلوارکه تنگ و کشی یعنی از همونایی که تو خونه میپوشه بیاره خلاصه رسیدیم خونه من به مهسا گفتم شلوارشو عوض کنه منم لباسمو عوض کردم و یه تیشرت با شلوارک پوشیدم وقتی برگشتم واااااااااای وقتی مهسا رو دیدم قلبم نزدیک بود وایسه یه تاپه قرمزه خوشرنگ تنش بود که بنده کرستش بیرون زده بود و رنگشم مشکی بود بازه ها و بدنه توپل و سفیدی داشت شیکمشم به طرزه حشری کننده ای بیرون زده بود شلوارکشم بنفش بود و رونای کلفت و نازی هم داشت کسشم قلمبه بود مهسا پشتشو بهم کرد وای کون گندش از پشته اون شلوارک وحشتناک سکسی بود زیبایی و بزرگیش حد نداشت یه کونه پهن که تا حدودی شبیه یه گلابیه گنده میموند با خودم گفتم حتما مهسا خیلی کون داداه که کونش اینطوری گنده شده مهسا شرو کرد به غر دادان و رقصیدن البته از رقصش معلوم بود که میخواد منو حشری کنه منم نشستم رو کاناپه تو اتاقم و مشغوله تماشای غر دادانه عشقم شدم
کیرم دیگه داشت شلوارکمو جر میداد رفتم طرفش و مهسا تو عالمه خودش همچنان داشت غر میداد اما من از پشت خودمو بهش مالیدم و کیرم از رو شلوارک داشت به کونش میخورد و داشت دیگه اتیش میگرفت برش گردوندم و ازش لب گرفتم و زیر گردنشو بوسیدم بعد همینطور که ایستاده بودیم دستمو رو کونش کشیدم و بهش گفتم جووون چه کونه گنده ای داره گفت واسه خودته عشقه من گفتم واسه کیه ؟ گفت واسه حامدمه گفتم چی واسه حامدته ؟ گفت اه کونم کونه گنده و سفیدم من همینطور مشغوله مالیدنه کونش از رو شلوارکش بودم و لبمم رو لبش بود که رفتیم طرفه تخت و افتادم روش و از هم لب گرفتیم و حسابی مالیدمش تا اینکه تاپشو در اوردم وای سینه هاش برجسته و ناز بودن و از پشته اون کرسته مشکی خیلی زیبا به نظر میرسید منم از رو سوتین بوسیدمش و کلی قربون صدقش رفتم بعد اومدم پایین تر و شیکم نازو سفیدشو بوسیدم مهسا هم گفت وووووووییییی حامدی خیلی نازی قربونت برم من گفتم حالا کجاشو دیدی بعد شلوارکه تنگشو داوردم چه رونای گوشتی و سفیدی داشت
شورتشم مشکی بود تیشرت و شلوارکمو دراوردم و پریدم تو بغلش و حسابی بدنه لختمو به بدنه گوشتی و سفیدش می مالیدم کیرمم از شورت مالیده میشد به کسش و به جفتمون حال میداد تا اینکه سوتینشو داروردم و افتادم به جونه سینه هاش و هی میخوردم و میبوسیدمشون مهساهم مدام قربون صدقم میرفتم بعد رفتم پایین تر دوباره شیکمشو بوسیدم چون فهمیدم از این کار خیلی خوشش میاد اما اینبار بیشتر شیکم و پهلوهاشو بوسیدم و لیسیدم و رفتم پایین تر سراغه روناش تا کفه پاشو بوسیدمو لیسیدم وکلی قربون صدقه اون بدنه گوشتی و سفیدش رفتم تا اینکه سرمو بردم لای پاهاش و شورته مشکیشو با دندونام دراوردم و حسابی کسشو لیسیدمو مکیدم مهسا هم همش میگفت اه جون بخورش فداتشم واسه خودته وای کسم واسه حامدمه منم با ملچ ملوچه فراوان واسش خوردم تا بایه جیغه اروم اما طولانی اب کسش دراومد و من اون لحظه از بس حشری بودم تموم ابشو خوردم البته خیلی کم بود بعد از اینکه ابشو اوردم پریدم تو بغلش و حسابی بوسیدمش و بهش گفتم تو کیرمو نمیخوری ؟گفت چرا که نه فداتشم منم نشستم مهسا هم اومد جلوم و اول مشغوله مالشه کیرم از شورت شد بعدش با دستای تپل و نازش اونو بیرون اورد و گفت وای چه کیری داری فداتشم منم گفتم واسه خودته گلم اما اول صبرکن یه دقه منم یه اسپره از زیره تختم برداشتم و زدم به کیرم مهسا هم یکم واسم جلق زد تا کیرم دوباره داغ بشه بعد کیرمو فشار داد از شدته لذت جونم داشت درمیومد مهسا اروم لبای خوشگلشو اورد جلوی کیرم و مشغوله مکیدن شد
سر کیرم تو دهنش بود و با دوتا دستش برام جلق میزد تموم اب دهنش از گوشه لباش ریخته بود رو کیرم بعد از حدوده سه دقیقه که کیرمو خورد لباشو از کیرم جدا کرد و گفت جووووووون عجب کیری داری فداتشم و مشغوله جلق زدن واسه کیره تفیم شد چون کیرم خیس بود بیشتر بهم حال میداد بعد از خواستم تخمامم بخوره و در حینه خوردنه تخمام واسم جلقم بزنه اونم قبول کرد مهسا تخمامو خورد و کیرمم میمالید واسم منم دیگه داشتم حسابی حال میکردم که مهسا خودش خسته شد و کیرمو ول کرد واومد تو بغلم و دوباره لبای همو خوردیم ومن تو چشمای قشگش نگاه کردم وبهش گفتم خیلی دوست دارم اونم گفت منم دوست دارم عزیزم و دوباره همو بوسیدیم بعد ازش خواستم قمبل کنه اونم قمبل کرد و کونشو کرد هوا وای تو این حالت کونش خیلی سکسی و بزرگ شده بود صورتمو بردم نزدیکش و اول چندتا بوسه رو لمبراش زدم بعد اونارو با لبام گاز گرفتم نزدیکه پنج دقیقه با کپلاش ور رفتم همش میلیسیدمو میبوسیدمشون بعد کپلاشو باز کردم و چشمم به سوراخه کونش افتاد که حسابی معطر و تمیز بود منم با کله رفتم تو کونش و تا اونجایی که میتونستم زبونمو تو سوراخه کونش فرو کردم سوراخش با اینکه تنگ بود اما معلوم بود مهسا قبلا کون زیاد داده منم همینطور سوراخشو میخوردم که دیگه ناله مهسا در اومد و گفت وای حامد بسه دیگه کی منو میکنی ؟ گفتم چشم قربونت برم من بعد بهش گفتم دوست دارم واسم بگوزی مهسا با تعجب گفت چیییی ؟ گفتم بگوز واسم تا صداشو بشنوم گفت اخه نمیشه گفتم بخاطره من فقط یکم سعی کن مهسا هم یکم بیشتر کونشو داد بالا و گفت اه اوه و یهو صدای گوزیدنش تو کله اتاق پیچید
مهسا گفت یکی از عادتاش اینه که هروقت تو خونه تنهاست با صدای بلند بگوزه منم گفتم جووووووووون چه عادته خوبیه فداتشم بعد کیرمو به صورته شلاقی اما خیلی اروم زدم رو کونه گنده و سفیدش و بعد کیرمو گذاشتم لای لمبراش و بالا پایین کردم مهسا گفت وای حامد چه حالی میده گفتم الان چی میخوای ؟ گفت کیرتو میخوام گفتم کیرمو میخوای چیکار؟ گفت میخوامش میخوام کیره کلفتتو بکنی تو کونم منم تا اینو شنیدم کیرمو گذاشتم دمه سوراخه کونش و بعد کردم تو وای داخلش خیلی گرم و باحال بود اول اروم کیرمو تو کونش نگه داشتم بعد با دستام زانوهاشو خم کردم و به صورته دمر خوابیدم روش با دوتا دستام سینه هاشو گرفتم و حسابی فشار دادم و بعد تو کونه گندش تلمبه زدم خیلی باحال بود حس میکردم تو اوجه لذته جنسی هستم همینطور که داشتم کونه گنده مهسا جونمو میگاییدم مدام قربون صدقش میرفتم و میگفتم جون عجب کونی داری تو فداش بشم من مهسا هم گفت واسه خودته کونم واسه تو عشقه من هروقت خواستی بکنش گفتم تو جنده کی هستی ؟ گفت جنده حامدم گفتم اره تو جنده منی بعد از گفتنه این حرفا دیوانه وار داشتم تو کونش تلمبه میزدم که یهو گفتم کسکشت کیه ؟ گفت تو کسکشه من تویی فداتشم دیگه حس کردم کیرم از حده معمولش گنده تر شده که گفتم اییییییییی دارههههههه میییااااااااد مهسا با هیجان گفت جوووووون بذار بیاد همش ماله خودمه جووووووون منم یهو ابم اومد و همشو با فشار ریختم تو کونش خیلی اب ازم رفت انگار تمومی نداشت همشو تو سوراخه تنگ و داغه کونه مهسا خالی کردم و روش ولو شدم دیگه نای حرکت نداشتم که به اورومی کیرمو که هنوز نیمه شق بود از کونش بیرون کشیدم و همدیگرو بغل کردیم و دوباره مشغوله لب بازی شدیم مهسا دوباره دستشو گذاشت رو کیرم واونو مالید تا شق شد منم دوباره افتادم روش و اینبار لاپایی حال کردیم حسابی کیرمو لای پاهاش میمالیدم و مهسا همش میگفت اه جون وای صداش از دفعه قبل ضعیف تر شده بود حس کردم واسه باره دوم ابم میخواد بیاد اینبار کیرمو دادم دست مهسا تا واسم جلق بزنه و ابمو بیاره اونم با جلق زدن ابمو اورد و خیلی بهم حال داد و دوباره همو بغل کردیم
اینبار چون مهسا هم ارضا شده بود دیگه حالی نداشت و بعد از زدن یکم حرفای عاشقانه تو بغله هم خوابیدیم حدوده دو ساعتی خواب بودیم وقتی بیدار شدم دیدم مهسا به پهلو خوابیده و کونه گندش به طرفه منه منم سرمو گذاشتم رو کونه نرمش پوسته کونش خیلی داغ بود حسابی لمبرای کونشو بوسیدم که مهسا جونم یهو یه گوزه گنده ول داد که بدجور سرحالم اورد بعد بیدار شد بهش گفتم سلام عشقم اونم گفت سلام عزیزم منم گفتم چیزی میخوری واست بیارم ؟ گفت نه ممنون فهمیدم داره تعارف میکنه منم رفتم و بایه ظرف شیرینی و یه کاسه بزرگه چیپس و با یکم ماست و همینطور دو تا کاسه بستنی برگشتم حسابی خوردیم و خودمونو تقویت کردیم که مهسا گفت حامد شاش دارم منم گفتم وای منم شاش دارم دوست داری دوتایی باهم بریم توالت و بشاشیم ؟ مهسا که انگار از این پیشنهاد خوشش اومده بود گفت اره بدمم نمیاد جفتمون بلند شدین که بریم کونه گنده مهسا موقع را رفتن کپلاش میخورد به همدیگه و حالته باحالی داشت هنوز باورم نمیشد که این کونو گاییدم خلاصه بعد از اینکه شاشیدیم دوباره از کون گاییدمش بعدشم دوتایی لباسامونو پوشیدیم و اومدیم از خونه بیرون اونروز تا شب با مهسا بیرون بودم و حسابی خوش گذروندیم شبم رسوندمش خونه دوستیه من با مهسا شش ماه طول کشید تو این شش ماه هفته ای نبود که باهم سکس نکنیم اما واسه مهسا خواستگار اومد و منم چون امادگی ازدواج نداشتم ا زش خواستم بره جدایی واسه جفتمون سخت بود اما مجبور بودم ولش کنم چون خواستگارش هم ادم حسابی بود هم پولدار اما خداییش تا اخره عمرم فکر نکنم مزه کونه گنده و سفیده مهسا از رو کیرم پاک بشه !
پایان
نوشته: حامد