چه کسکش شدی امشب

سلام من مجتبی هستم.

 

راننده ماشین سنگین بودم ولی دیگه خسته شده بودم دنبال کار میگشتم که بابام یه مغازه داشت گفت بیا این مغازه رو راه بنداز منم ماشینمو فروختم چند تا سواری خریدم مغازه رو کردم بنگاه ماشین.دوستم عباس ماشین میخواست بخره اومد تو مغازه بعد تبریک گفتن بهم گفت داداش یه ماشین میخوام گفتم چقدر پول داری گفت ۲۰۰ تومن یعنی یه ماشین دارم پراید میفروشمش یه چیزی هم میزارم روش .گفتم پراید تو خودم میخرم بعد بهش یه ماشین معرفی کردم رفت دید سوار شد یه دور هم زد پسندید گفت خوبه همینو میخوام !

 

 

منم گفتم فقط یه خورده از پولت بیشتره اونم بهم چک بده .قبول کرد معامله جوش خورد .دوتا چک ۵۰ میلیونی بهم داد تا با پولی که داده بود و ماشینش که خریدم تسویه بشه .البته ناگفته نماند من این کارو به خاطر زنش کرده بودم چون من خیلی چشمم گرفته بود زنشو ولی زن عباس از من خوشش نمیومد گفتم بزار این کارو بکنم تا بهش نزدیک بشم .یک ماه بعد عباس زنگ زد گفت میایی با خانواده بریم شمال چون من تو شمال سمت گرگان خونه داشتم گفتم باشه شب رفتم خونه به زنم گفتم لباستو جمع کن بریم شمال عباس و زنشو بچه هاش میان. زنم گفت باشه لباسارو جمع کرد فردا راهی شدیم تو راه هی من خودمو به زن عباس که اسمشو میزاریم شیوا نزدیک کردم ولی متوجه میشدم از من خوشش نمیاد .گذشت تا رسیدیم شمال تو شمال دخترای عباس برای خودشون بازی میکردن عباس هم همش اتیش روشن میکرد تو حیاط زن منم داشت ظرفهای دیشبو میشست

 

دیدم شیوا نیست نگاه کردم رفته تو اتاق خواب داره ساکشونو مرتب میکنه اون اتاق خوابی که عباس اینا توش بودن یه پنجره داشت به سمت حیاط پشتی اروم از حال رفتم بیرون دیدم عباس کنار آتیش نشسته گفت کجای پس گفتم بزار از پشت ساختمون یه استانبولی بیارم تا ذغال هارو بریزی توش چند تا سیب زمینی هم بندازیم توش میدونستم عباس پاره هستش نمیاد گفت باشه برو بیار منم رفتم پشت ساختمان دیدم هنوز شیوا تو اتاق خوابه اروم زدم به شیشه نگاه کرد روسریشو درست کرد با اشاره گفتم بیا اومد گفت بله آقا مجتبی گفتم من ازت خوشم اومده چند ساله دارم با خودم کلنجار میرم که چجوری بهت بگم گفت حرف دهنتو بفهم میدونستم از بابت چکی که برای ماشین بهم داده بودن زندگیشو سخت می گذشت گفتم به خاطر تو چکهارو نمیبرم بانک چون چک شوهر خواهر شیوا بود یه ذره شل شد گفتم فکراتو بکن خبرشو بگو دیدم بعد ناهار با عباس تو حیاط بودیم که پیام اومد جای درز نکنه رابطمون منم براش نوشتم خیالت راحت .

 

 

شب موقع شام تو اب وسط سفره قرص خواب ریختم بعد به شیوا پیام دادم از اب وسط سفره نخوره .ساعت حدود ۱۱ بود که دیدم هم دارن خمیازه میکشن زنم گفت من خیلی خوابم میاد میرم میخوابم بعدش بچه های عباس گفتن عباس هم گفت اره بریم بخوابیم یک ساعت بعد اروم از ساختمون زدم بیرون پیام دادم بیا تو حیاط .دیدم ۱۰ دقیقه بعد شیوا اومد گفت بیدار نشن گفتم نترس اینا رفتن تا صبح دستشو گرفتم گفت چیکار میکنی گفتم مگه فکراتو نکردی دست کردم تو جیبم یه چکو دراوردم گفتم دیگه بانک نمیره بعد این حرفم لبمو گذاشتم رو لباش اولش هیچ کاری نمیکرد بعدش همکاری کرد بعد اروم دستشو گرفتم بردم سمت پشت ساختمون که یه انباری بود بعد دوباره ازش لب گرفتم دیدم شل شده بهش گفتم چادورتو بنداز کنار اونم انداخت کنار وای خدا وقتی برگشت دیدم چه کون گنده ای زیر چادر بوده من این همه سال ندیده بود اروم لباسشو در اوردم سینهاشو نگم براتون ۷۵ خوش فرم با اینکه دوتا بچه زاییده بود ولی هیکلش هنوز رو فرم بود بعد اروم کیرمو در اوردم گفتم بخور

 

 

چه ساکی میزد مثل پورن استارا تا ته میخورد برش گردوندم اروم از پشت کردم تو کوسش از پشت گردنشو لیس میزدم دیگه هردو رو ابرا بودیم دیدم داره کوسشو میماله اروم دستمو کردم تو دهنش انگشتم که خیس شد شروع کردم به مالیدن چوچولش بعد دو دقیقه دیگه رو پای خودش نبود دیدم ارضا شده بهم گفت تو هم ارضا شو تا کسی نیومده گفتم من چشم کونتو گرفته گفت پس خوب بخورش خیسش کن آروم بکن توش منم شروع کردم به خوردن کونش ولیس زدن به سوراخ کونش به کیرمو اروم کردم توش دیدم بدون هیچ تلاشی کیرم رفت توش گفتم تا حالا از پشت داده بودی گفت عباس فقط ازپشت میکنه منم شروع کردم تلنبه زدن ازیه طرفی هم کوشو میمالوندم دیدم باز ارضا شد منم ارضا شدم ریختم تو کونش افتادم روش گفتم به آرزوم رسیدم گفت نمیدونست خوش سکسی از این به بعد چه عباس چک داده بود بهت چه نداده بود بیا سراغ من منم با بیحالی گفتم از خدامه تو یه طرف معامله باشی

 

بعد سریع خودمونو جمع و جور کردیم لباس پوشیدیم اول اون رفت تو ساختمون بعد من …سکسای ما هنوز ادامه داره که اگه دوست داشتین براتون بعدا مینویسم.

 

 

نوشته: مجی بلبل

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا