مادرزنم کوس میداد تا خواهرزنمو نکنم
در حالی که پاهاش رو شونه هام بود و دستامو دوطرفه شونه هاشو رو تخت گذاشته بودم با تمام توانم کیرمو تو کوصش فرو میکردم صدای تلمبه زدم وقتی بدنم به کوص تپلش میخورد کل خونه رو برداشته بود. سینه های خیلی بزرگش مثل مشک آب تکون میخورد و هر از گاهی یه آه که […]
مادرزنم کوس میداد تا خواهرزنمو نکنم بیشتر بخوانید »