سلام دوستان، اسم من مجتبی خ و 36 سال سن دارم، داستان زندگی من خیلی طولانی و اگه بخوام بگم واقعا میشه یک کتاب نوشت بابتش.
من از بچگی که حدود 9 سالم بود متاسفانه به دلیل نبود آگاهی و ترس توسط 2 تا از بچه محل هامون و استاد قرانمون مورد تجاوز قرار گرفتم، البته اینو بگم که نه به زور ولی خوب من چون بچه بودم و آگاهی نداشتم مدام مورد سوء استفاده قرار میگرفتم. اگه بخوام خلاصه بگم من چندین بار رابطه با اونا داشتم تا اینکه با تغییر محل زندگی یک مدتی از رابطه به دور بودم. ولی خوب تا سن 18 سالگی حقیقتا به دلیل اینکه تو دامش افتاده بودم همش تمایل به دادن پیدا کردم. تمام این دوران به محض اینکه خونمون خالی میشد با هر وسیله ای خودم رو ارضا میکردم، از بادمجون ایرانی گرفته تا سوسیس آلمانی و کیراکوف روسی.
وقتی 18 سالم بود و تو دبیرستان بودم هم یکی از دوستان نزدیکم که اونم اسمش محمد بود مدام بهم پیشنهاد رابطه میداد و من مدام مقابله میکردم تا اینکه با پیشنهاد پول منو راضی کرد. من از خانواده ضعیفی بودم و هیچ وقت یادم نمیره سال 82 با پیشنهاد 5 هزار تومن قبول کردم که بهش بدم. اون منو اولین بار برد خونشون و من فقط بهش گفته بودم فقط بهت لاپایی میدم و اونم قبول کرد. تو اتاق خونشون منو خوابوند رو زمین و در عرض کمتر از 2 دقیقه کیرش رو گذاشت لای پامو آبش اومد، من حتی اجازه ندادم آبش رو روی بدنم بریزه.
این ماجرا چندین بار تکرار شد و تا اینکه یه روز به خودم اومدم دیدم خودم به محمد پیشنهاد سکس میدادم، اونم سکسی که بهش میگفتم فقط باید منو بکنی و اینقدر براش ساک میزدم که خودش باورش نمیشد. از اونجایی که زود انزال بود بهش میگفتم تورو خدا تاخیری بزن و منو ساعت ها بکن.
خلاصه این رابطه اینقدر ادامه داشت تا اینکه اونا محلشون رو عوض کردن و فهمیدم ازدواج کرده.
منم همینجوری سنم میگذشت و دانشگاه رفتم، توی دانشگاه با دختر دوست میشدم و باهاشون هم رابطه برقرار میکردم ولی واقعا همیشه کون دادن رو دوست داشتم. نمیدونم چه جوری بگم، انگار واقعا لذتی که توی دادن داشتم رو توی کردن دختر نداشتم.
همه این داستان ها رو گفتم تا به اصل داستانم برسم که من واقعا تمایل به دادن پیدا کرده بودم ولی واقعا رابطه با پسر رو نمیخواستم، چون یه جورایی هنوز غرورم اجازه نمیداد به هرکس و ناکسی بدم. یه روز من از طریق اینستاگرام دیلدو 20 سانت با قطر 4 سانت سفارش داده بودم و اینقدر تو تنهایی هام خودم را این وسایل میکردم که سوراخ کونم واقعا گشاد شده بود، درسته واقعا تو اون لحظه لذت بخش بود برام ولی همیشه تو ذهنم میگفتم کاش میشد به جای این دیلدو یه کیر واقعی بود که منو میکرد، همیشه جز آرزوهام بود که یک رفیق خوشگل و خوش هیکل داشتم که با کیر سفید و کلفتش منو میکرد ولی واقعا پیدا نمیشد.
یه روز که حشری شده بودم و داشتم تو سایتهای پورن میچرخیدم چشم خورد به یه شیمیل خارجی که با یه کیر کلفت داشت یک پسر رو میکرد، تو دلم ولوله ای به پا شد، پیش خودم هی میگفتم کاش من جای اون پسر زیر کیر میخوابیدم، کاش الان همزمان 3 تا شیمیل منو اینقدر میکردن تا بیهوش بشم، ولی خوب واقعا کسی نبود. تو اینستا گرام به کلی شیمیل پیام میدادم ولی همیشه ترس داشتم نکنه اینا همه دام باشه و برم تو قرار بعدش خفتم کنن و به جا یه شیمیل یه مرد کیری بیفته روم. تو ذهنم هزارتا فکر و خیال میومد، همش میگفتم اصلا گیریم رفتم پیش یک شیمیل نکنه وقتی که دارم بهش میدم اون ازم یواشکی فیلم برداری کنه و بعدش بیاد ازم اخازی کنه.
خیلی روزای سختی بود خیلی فکر و خیال میکردم ولی باورتون نمیشه وقتی که حشری میشدم دست و پام مثل الان که دارم تایپ میکنم میلرزید، همش دوست داشتم کون بدم، تا اینکه دل و زدم به دریا و با یک شیمیل که خونش توی ظفر بود قرار گذاشتم. رفتم یه کلاه نقاب دار گرفتم و رفتم تو خونش، در رو که باز کرد دیدم یه شیمیل با یه شنل مشکی و سوتین و سینه های سایز حدود 80 جلوم وایساده. قیافش بد نبود، خداییش قابل تحمل بود. بهم گفت برو تو اتاق لخت شو، من رفتم تو اتاق و لخت شدم، چند دقیقه نشستم رو تختش و اومد تو اتاق نشست کنارم بهم گفت اول پولو بزن، منم براش پول و زدم و دست گذاشت رو کیرم، وای خدا، نمیدونید چه حسی داشتم، هم ترس هم لذت، بهش گفتم رها (اسمش رها بود) من میخوام کلاه بذارم، گفت چرا مگه فیتیش داری؟ گفتم آره، در صورتی که من فقط به خاطر اینکه ترس از فیلم برداری مخفی داشتم کلاه گذاشتم.
خلاصه اون گفت هر جور راحتی، منم کلاه رو گذاشتم و اونم کیرم رو از شورتم در آورد بیرون، تا آورد بیرون گفت ایول چه کیری داری، اصلا به قیافت نمیخوره، منم واقعا از این تعریفش خوشم اومد، البته واقعا کیرم 17 سانتی هست و تا حدودی هم کلفت.
سرتون رو درد نیارم که من با اون رابطه برقرار کردم و چندین بار پیشش رفتم.
اگر واقعا از این خاطراتم خوشتون اومد میتونم تمام جزییات سکسم رو براتون تعریف کنم، اینکه با چند تا شیمیل خوابیدم و تمام پوزیشنهایی که امتحان کردم رو بگم.
با تشکر: سید مجتبی خامنه ای