سیلام..
منم دوست دارم داستان‌های کون دادنم دربچگی و تاهمین الآن رو براتون بنويسم .
من تقریبا ازسه چهار سالگی تاالان که حدود۵۴ساله هستم هم کردم وهم دادم چون قدم بلندوسفیدپوست وچشمان آبی وکون نسبتا گنده داشتم ازبچگی تاهمین الان که زن وبچه دارم همه جاهمه توکفم بودن ویه جوری می‌خواستند منوبمالونن ویابکنن ومنم هیچ تقصیری نداشتم خدادادی خوشگل بدوم کل دخترهای فامیل راکرده بودم وباهفت هشت ده نفری هم دوطرفه حال کرده بودم سال۶۳ بودوتابستان که مدارس تعطیل شده بودبابام بخاطراینکه ول نگردیم به من وداداش یکسال ونیم کوچکترم میگفت بریددرمغازه مصالح فروشیمون وایسید
ماهم بادوچرخه یکسره ازروی ماسه‌ها بالا وپایین میرفتیم وبااون شلوارک های کوتاهمون دل شاگردمغازه های اطراف رامیبردیم یک حسین نامی بودشاگردیخچال سازی بغلی مابودمن یکسره باهاش شوخی میکردم یه روزبعدازظهرکه اوستاش میرفت خونه تاساعت ۵ نمیومد به من گفت پيشم بمون باهم ناهاربخوریم یک خورده هم توی بالکن مغازه بخوابیم منم که بدجوری حشرم بالا زده بودازخداخواسته شدم داداشم رو دکش کردکرکره رانیمه کشیدیم پائین رفتیم ناهاربخوریم مغازه ماهم کارگرداشتیم خلاصه حسین یه ناهارساده به مادادو حسابی افتادروم وبحساب کشتی گرفتن منومیمالیدوبوس میکردوقربون صدقم میرفت لخت شدبای شورت گفت هواگرمه توهم لخت شومنم نازمیکردم حسین باشوخی وبزورمنولخت کردوحتی شلوارکم راهم درآورد
منم که شورت پام نبودوشومبولم هم سیخ شده بودحسین گفت همین قده اینقدرکیرم کیرم میکنی بعدشورت خودشودرآوردوکیرش روکه راست شده بودبهم نشون دادوگفت حالاحالاهابایدکون بدی تاکیرت اینقدری وکلفت بشه من اولش کلی ازکوچکی دولم خجالت کشیدم ولی حسین همین جوری کیرش روازجلوبه کیرمن میمالیدومنو حالی به حالی کرده بودیواش یواش ازهمون جلوم بصورت ایستاده گذاشت وکیرشولاپام شروع به عقب وجلو کردن کردودودستش هم دورکونم گذاشته بودولپهای کونم ومیمالیدومیگفت آب درکوزه وماگردجهان میگردیم تویک همچین کونی داشتی وما کف کرده بودیم حسین تقریبا۱۶یا۱۷ساله بودومن۱۳ساله خلاصه منوخوابوندروی موکت وبه سوراخم که خیلی تنگ بود تف زدوباانگشت شروع کردبه بازکردن سوراخم
گفتم حسین کیرت خیلی کنده هستش پارمون نکنی گفت نترس دارم گشادش میکنم اولش خیلی می‌سوخت ودردمیومدولی وازلین مالیدویواش یواش سرکیرشوکردتوکونم خیلی دردداشت ولی خودبخود راهش بازشدو۱۵سانت کیرشوتادسته کردتوکونم خیلی خوشم میومدزیرش دوبارحشری شدم وتخم سگ میفهمیدومیگفت جان سوراخت دورکیرم دل دل میزنه خلاصه حسین طلسم کون مارو بازکردومن برای اولین بار فقط دادم وآب کیرازخودم بزرگترتوی کونم ریخته شدکه خیلی حال میداد اون غوغایی به پا کرده بودقلقلکم میداد .
ازاون به بعددیگه کونی شدم وفقط دلم میخوادکون بدم حتی تاالان که ۵۴ سالمه هنوزدوست دارم کون بدم
خيلی ممنون که داستان منوخوندید تا داستان بعدی خدانگهدار.
نوشته: عمو پوربنگ