آرزوهای بزرگ

سلام.

من امیر علی هستم.19سالمه و تقریبا188 قدم.پوستم تقریبا سبزه هست ورنگ چشامم عسلی.موهامم بوره وهیکل چهار شونه و ورزشکاری دارم.این خاطره ای که میگم حدودا مال 4 ماه پیشه.من یه دوست دختردارم که خیلی کس وکون خوشگلی داره وسینه هاشم خیلی روفرمه.ماباهم تلفنی خیلی حرف میزدم وتو هر فرصتی قرار میزاشتیم تا هم دیگه رو ببینیم.یه روز پدرو مادرم وخواهرم قرار شد که به شهرستان برن{راستی یام نبود بگم ماتو یک خونه بزرگ تومنطقه های بالا زندگی میکنیم واهل تهران هستم}خلاصه من به سحر{دوست دخترم} زنگ زدم وقرار شد که اون بیاد خونمون.

 

ساعت تقریبا 5 بعداز ظهربود وجالب اینجاست که پدرومادر او هم به دیدار یکی از فامیل های پدرش به بیرون شهر رفته بودند وچون راه دور بوده قرار شد که اونجا بمون وفرداش بیان وخانواده منم قرار بود که چهار پنج روز دیگه بیان تهران.سحر خیلی جذاب بود وسعی میکرد من روحشری کنه ومعلوم بوده از اون جنده های سکس دوست هستش وبه خاطر جذاب بودن من خیلی دوست داشت که من بکنمش.خلاصه اون خودش رو آماده کرده بود.رسید خونمون ودر زد واومدتو.وارد که شد یه جور خاص رفتار میکرد که آدم حشری شه. مانتو وشالشو دراورد که یه تاپ سفید تنش بود ویک شلوار تنگ حتی بند سوتینش کاملا مشخص بود.سینه های گندش وکون تپلش کاملا زد بود بیرون.وقتی نشست رومبل منم رفتم کنارش نشستم که داشت توچشام نگاه میکرد ومنم بی اختیار چشمم رو اندامش میرفت که خیلی ناز بود.

 

ده دقیقه ای همینطور داشت حشری میکرد که یهو از خود بیخود شدم ولبام رفت رو لبش ومحکم لب گرفتم.اونم که منتظر همین لحظه بود پاهاشو انداخت رویکی از پاهام وازلای پام پاشو کرد تو جوری که کیرمو کاملا حس کنه بعد صورتمو اوردم عقب ولبامو از لبش جدا کردم.آروم چشماشو باز کرد ونگاه حشری امیزی تو چشام کرد وبعد دستشو اورد وکیرمو از رو شلوارم ماساژ داد.من طافت نیاوردم و تیشرتمو در اوردم وبغلش کردمو بلندش کردم وبردم تو اتاقم وانداختمش رو تخت وشروع کردم به لیس زدن لباش و گردنش.من استاد این کارم وطرفو دیوونه میکنم.طاقت نیاورد وتاپ وسوتینش رو محکم از تنش در اورد سینه های قشنگش روبه روم بود.یواش یواش از گردنش رفتم پایین تا رسیدم به سینه ها وشروع کردم به میکیدن نوکشون که زده بود بیرون.اونم دستشو رو باسنم گذاشته بود وماساژ میداد.بعد از چنده دقیقه میکیدن اروم اروم دستمو بردم سمت شلوارش وشلوارشو کشیدم پایین شروع کردم از روی شورت بوسیدن ولیسیدن.شورتش کاملا خیس بود شورتشو یواش یواش با لبم دراوردم.وشروع کردم به لیسیدن وچوچوله اش را میک میزدم.

 

اب کسش صورتمو خیس کرده بود با دستش سرمو به کسش فشار میداد وآه واوه میکرد وهی تکون میخورد.بدنش داغ داغ بود.خلاصه بعد از بازی کردن با بدنش شروع کرد کیرمو خوردن که جنده خیلی حرفه ای ساک میزد وکیرم سیخ سیخ شد.سریع بلندش کردم به عقب خوابوندمش وکیرمو کردم تو کسش خیلی راحت رفت ومحکم تلمبه میزدم با اون اه واوه کردناش واقعا آبمو در می اورد.خلاصه بعد از 10 دقیقه تلمبه زدن کیرمو دراوردم{کیر من کلفت وبزرگه و موقع سکس به طرف خیلی حال میده وسحر رو هوا واسمونا بود}وطوری خوابیدم که از کیرم سواری بگیره ووقتی کسشو تو اون حالت دیدم واقعا دیگه حشری شدم ودیدن اون صحنه واقعا لذت بخش بودوخلاصه آبمو ریختم تو کسش…اون شب من سحر یه حموم سکسی با حال رفتیم وشب با هم خوابیدیم {خونمون شب موند}

 

طرفای صبح بود که احساس کردم عشقم داره صورت آروم لیس میزنه همون‌جور با چشمای بسته سعی‌ کردم ازش لب بگیرم و دستم و بردم طرف گوشش که دستم خورد به یه چیز کلفت و سفت . چشمامو باز کردم و یهو از وحشت کم مونده سکته بزنم. خدای من این بز اینجا چیکار میکنه؟؟ دور‌ برمو نگاه کردم .اه ! بازم تو طویله خوابم برده بود‌ و تنبونم از آب منی خیس شده بود. اگه ننم این صحنه رو میدید با بیل میکرد تو کونم. سریع پریدم تو خونمون که تنبونمو عوض کنم چون گله رو باید می‌بردم صحرا برای چریدن. ای کیر تو این روزگار.

 

نوشته: امیر علی‌ ده بالائی

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

3 دیدگاه دربارهٔ «آرزوهای بزرگ»

  1. اقا دمت گرم اخراش خیلی خوب بود کلا سکسی از سرمون پروند
    [email protected]
    از اهواز هستم اگه کسی میخاد دوست بشه یا کیرمو ببینه اد کنه

  2. اقا دمت گرم و قلمت زیبا بود و تا لحظه اخر انتظار هر چیزی رو داشتم الا بز…؟!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا