شهوت و سکس با نیلو

سلام .شهاب هستم ۲۷ ساله .این خاطره ی سکس منه با نیلو جون که تو آرایشگاه زنونه کار میکرد…

***

بعداز اسبابکشی متوجه شدم کارمند ارایشگاه کنارخونه همیشه منو نگاه میکنه جرات نمیکردم برم جلو .دلوزدم به دریا و پیشنهاد دادمو اشنا شدیم .چون کارم ساختمانی ساریه یه روز زنگ زد و ازم کولرساز خواست بندرعباس هوا خیلی گرمه کولر ارایشگاه خراب شده بود به چند نفر زنگ زدم نشد .چون مشغول بتوریزی بودم نمیتونستم خودم برم کولرو تعمیر کنم ولی وقتی گفت که به خاطر کولر مشتری نداره و خودشم میخواد بره خونه گفتم واستا الان خودم میام درستش میکنم .وقتی رسیدم یه تاپ و شلوارک تنش بود سلامو احوالپرسی کولرو درست کردم ولی خیس عرق شدم .گفت پیراهنمو دربیارم و شربتمو بخورم تا اون با سشوارخشکش کنه کنه .دوهفته بیشتر از اشناییمون نمیگذشت اولینبار بود با هم تو یه خونه بودیم یه جورایی بیکلاسی بود بگم میخوام بکنمت.و باید زودتر برمیگشتم سر بتونریزی.از طرفی نمیتونستم از دیدن اندام سکسی نیلو بگذرم رفتم کارش واستادمو به شوخی گفتم نیلو چندتا پسر قدبلندو چهارشونه وپولدار میشناسی که بلد باشن کولر دوسدخترشونو تعمیر کنن ؟تازه اینقدرم عاشق پیشه باشن که تا دختره بگه کارت دارم کارمهم خودشونو ول منن اماده به خدمت باشن!نیلو گفت لوس نشو خیلی زیادن

 
گفتم هرچند میدونم دروغ میگی ولی مطمعنا تا حال هیچ کدومشون مثل من اینقدر با کلاس نبودن
برگشت به طرف من و پرسید چطور؟ وقتی از نزدیک صورتشو دیدم ناخداگاه نظرم به لبش جلب شد خدایا این دختر عند ظرافت بود ..وقتی چشمشو دیدم متوجه شدم داره موهای سینمو نگاه میکنه گفت ماجرای باکلاس چیه .گفتم امکان نداره یه مرد تو رو تو این موقعیت ببینه وحتی یه بوسم نخواد
و هنوز نیگام به لباش بود .با خنده گفت خدا کنه تو با یه بوس راضی بشی بفرما پیراهنت اماده شد
وقتی برگشت که سشوارو بگذاره سر جاش خیلی اروم از پشت بغلش کردم گفت میدونستم اندازه منه گفتم چی .همونطور که نفس نفس میزد گفت اغوشت اندازه منه .لبم گذاشتم رو لبش وای خدایا .نمیدونم تا حالا براتون پیش اومده که بفهمید چی میگم من به خاطر مزه دهن بعضی ها نمیتونم ازشون لب بگیرم ولی مزه دهن نیلو واقعا دلچسب بود همونطور که لب میگرفتم یا یه دست سینشو گرفتمو دست دیگمو بردم زیز شلوارش شرتش خیس شده بود کسش گرم و نرم بود رو دستم بغلش کردم گذاشتمش رو صندلی لبمو که از رو لبش برداشتم چشمای خمارشو باز کرد هنوز از بحت اینکه چجوری اومده روی این صندلی خارج نشدبود که من شلوارو شرتشو با هم دراوردم تعجش بیشتر شده بود و خواست مخالفت کنه دستشو برد جلوکوسش که دوباره لبمو گذاشتم رو لبش

 

نمیدونستم کجای این دخترو نگاه کنم رونشو انگار تراشیدن کسش به جرات میگم خوشگلترین کسی بود که تو عمرم دیدم دستای ظریفش توی موهام بود سرمو روبه روی صورتش نگه داشته بودانگار حس کرد که واسه یه لحظه میخوام صورتمو ازش دور کنم که یک عالمه خواهش و تو چشماش دیدم به سختی سلوارمو دراوردم من لخت شدمو خیلی دوست داشتم تاپ نیلو رو دربیارم ولی به حدی معصوم و ناز داشت لبامو میخورد که دلم نمیومد لمو از لبای نازش دور کنم نیلو پاهاشو وا کرد و من اومدم وست پاهاش باورتون نمیشه که من فقط و فقط کردن و دوست دارم ولی با اینکه نیلو پاهاشو واکرده بود من دلم نمیومد اون حسو از دست بدم تو هیچ سکسی من لحظه رمانتیک واقعی نداشتم دستمو هرجای بدن نیلو میکشیدم لذت میبردم وقتی دوباره دستم رفت رو کس نیلو یه تکون کوچولو خورد چشماشو واکرد دستشو از رو کمرم برداشت و متوجه شدم روش نمیشه کیرمو بگیره چند لحظه بعد کیرمو گرفت گذاشت در کسش نمیتونم حس وقتی که رفت تو بیان کنم از وقتی کیرم رفت تویه جیق کوچولو زدو چشماشو نیمه باز کرد نیلو این حسو بهم میداد که کلا در اختیار منه

 

لبمو گاز میگرفت .دوست داشتم تمام مهارتمو به کار ببرم تا حس زیبا تری به نیلو بدم چون دوست نداشت که لبمو از رو لبش بردارم ناچار بودم با دستمام بهش حس زیباتری بدم او لحظه هایی که لازم بود گوشاشو نوازش میکردم اون لحظه هایی که باید گردن نازکشو اون لحظه هایی که باید باسن نرمو ژله اشو اون وقتایی که باید با دو دست کناره شکمشو فشار میدادم که فشار کیرمو بیشتر احساس کنه و اون وقتایی که لازم میدیدم کیرمو از کسش در میاوردم تا باچشمای خمارش بهم التماس کنه که کیرمو میخواد و هر دستم هم که بیکار بود چوچولشو میمالوندم و تو لحظه ها احساس میکردم اب از کسش سرازیر میشه دوست داشتم تمام مهارتم رو واسه او استفاده کنم من تو عمرم واسه کسی ساک نزدم فقط یه بار به یکی که عاشقش بودم گفتم اگه بخواد واسه اون میزنم که اونم نخواست ولی تو اون لحظه واسه نیلو از جون مایه میگذاشتم ساک زدن که هیچ تو چشماش همه چیزو میخوندم فقط یه چیز واسم سخت بود که ابم همون لحظه ای بیاد که اون دوست داره مطمعنا که نیلو همچین سکسی رو تو عمرش تجربه نکرده بود.نیم ساعت بعد گوشیمو که خیلی زنگ خورده بود دیدم در نبود من دیوار خونه همسایه خراب شد و خسارت سنگینی بهم خورد حدودا 1ماه بعد نیلو از بندر رفت الان که بهش فکر میکنم نمیدونم چرا گذاشتم بره همیشه سالها بعد به اشتباهم پی میبرم .مدتهاست تنهام خیلی دوست دارم با یکی دیگه با خصوصیات نیلو اشنا بشم اینبار دیگه نمیگذارم از دستم بره. الان که داستانو نوشتم دلتنگیم بیشتر شدبعضی وقتا تنهایی میخواد خفم کنه .پرحرفی کردم ….

 

شاد باشید و سکسی

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

3 دیدگاه دربارهٔ «شهوت و سکس با نیلو»

  1. hadi andarz

    سلام داستانت خیلی قشنگ بود و بیشتر از اینکه سکسی باشه رویایی بود بازم سکس داشتی داستانت رو بنویس

  2. سلام دوست عزیز داستانی که گفتی اگرچه غلت املایی زیاد داشت . ولی جالب وجذاب بود . کاملا درکت میکنم چه حس تلخی داری، منم تجربه کردم.امیدوارم توهم از تنهایی و بی سکسی به زودی در بیای%

  3. هرخانمی که بتونه کیرکلفت منو جاکنه تو کوسش جایزه داره
    ۰۹۳۹۳۶۳۱۲۹۸

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا