سلام.
اسم من رویا، 22 سالمه و عشقم قهرمان دوی استقامته… بعد از بیست روز میخواستم برم ببینمش،بیست روزی که خیلی سخت گذشته بود برام،چون عادت داشتم حداقل هفته ای دو روز پیشش باشم،توی راه همش دلشوره داشتم و بهش فکر که میکردم یه چیزی تو دلم تکون میخورد،یا خودمو خیس میکردم،بالاخره رسیدم،کفشامو درمیوردم که از سایه ش متوجه شدم بالای راه پله وایساده،سرمو بلند کردم و بهش سلام کردم،گفت بدو بیا بالا که معلومه جوش آوردی،استرس همه وجودمو گرفته بود،رفتم بالای پله ها و محکم بغلش کردم ولی چون رژ لب غلیظی رو لبم بود جرات نکردم بوسش کنم! باهم رفتیم توی اتاق،گفت لباساتو زود در بیار( اهل سوسول بازی و این داستانا نبود)با عجله داشتم لباسامو در میوردم که گفت حالش(کسم) چطوره؟؟من که تقریبا از هیجان داشتم میلرزیدم و خیس خیس بودم گفتم حالا خودت میبینی..سریع لباسامو در آوردم و دراز کشیدم،داشت تیشرتشو در می اورد که با دست اشاره کردم عجله کن،داشتم از شدت هیجان منفجر میشدم،بالاخره اومد دراز کشید روم ،با ولع لبای همو خوردیم.
رو میزش یه دونه رولت بود،وقتی ازم لب میگرفت مزه ی شیرینی رو حس میکردم،خیلی خوب بود،اولش کیرشو یه کم مالید رو کسم،منم کمرمو رو تخت میکوبیدم و پیچ و تاب میخوردم،بعد سرشو با دست گرفت و با فشار فرستاد داخل،اولش یه کم گیر کرده بود ولی آب کسم که بهش خورد کامل جا افتاد،وقتی رفت داخل یه نفس راحت کشیدم،همیشه اون موقع یه احساس خاصی داشتم،لذتش خیلی زیاد بود اونقد ک چشمامو میبستم تا خوب بچشمش،بعد چند تا تلمبه زد تو کسم که صدای نفس نفس زدن و آه کشیدنم بلند شد،صدای نفساش تو گوشم دیونه م میکرد،ته ریشش ک به گردن و گونه هام میخورد همینطور،دست چپشو از زیر گردنم رد کرده بود و دست دیگه ش رو موهام بود،منم پاهامو دورش حلقه کرده بودم و با دستام همه جاشو لمس میکردم،گردنشو میلیسیدم و بازوهاشو بوس میکردم و گاز میگرفتم،کیرش حسابی بزرگ شده بود و داشت محکم تلمبه میزد ، رو ابرا بودم،صدای جیغ و آه و ناله هام اتاقو پر کرده بود،اونم صدای نفساش تو گوشم دیونم میکرد،تو گوشش میگفتم منو بکن،داری منو میکنی،همیشه منو بکن،اونم با صدای مردونه ش همونجوری که داشت تندتند میکویید میگف میکنمتتتت،دااارممم میکنمتتت،وای الانم ک بهش فک میکنم کسم ٱب توش جمع میشه…
بعد بیست دقیقه ای که میکوبید تو کسم و دستامو گرفته بود یا موهامو محکم میگرفت،منم گاهی پاهامو بادست میگرفتم ،گاهی یکیشونو رو دیوار میذاشتم،گف کف پاهاتو بذار رو زمین،واسه اولین باز بود که تو اون پوزیشین سکس میکردیم،کف پاهامو گذاشتم روزمین،ینی زانو هام جمع بودن،اونم خودشو بین رونام جاداد،چون زاویه کیرش عوض شده بود لذت داشت از چشمام میزد بیرون،جیغ میکشیدم و میگفتم خوبه دوس دارم،میخاممممم،میخامممم،خیلی بهم حال میداد،بعد ده دقه دیگه دراز کشید و من بعد از اینکه کیرشو تو جهتای مختلف لیس میزدم و میخوردم و به گردنم میمالیدم تا مثه سنگ سفت شد،نشستم روش،اولش حس کردم کیرش تو گلومه! اخه خیلی بلند بود،بعد چندبار رفتم بالا وپایین و حسابی خودمو تکون دادم بعد دراز کشیدم همینجوری ک کیرش تو کسم بود گردنشو لباشو صورتشو میلیسیدم،و دستمو از زیر گردنش رد کرده بودم بعد از ربع ساعتی،پایین اومدم و رفتیم واسه پوزیشن سگی،کونمو قمبل کردم و زانو و ارنجم رو زمین بود،کیرشو فروکرد تو کسم،احساسی که تو داگ استایل دااشتم خیلی متفاوت بود،بزرگی کیرش خیلی بیشتر حس میشد،چند دقیقه ای ک تلمبه زد،سوراخ کونمو با روغن زیتون چرب کرد و سر کیرشو گذاشت رو سوراخ، اروم اروم فرستاد داخل من خیلی درد داشتم اولش چون کونم جمع شده بود،ولی اون کیرشو خیلی حرفه ای جا داد توی کونم و اروم اروم تلمبه زد،باورم نمیشد اون حجم بزرگ کیر چجوری توی کونم جا شده،وقتی که دردش تموم شد احساس لذت بم دست داد،داشت تلمبه میزد،دراز کشیدیم،دو طرف کونمو با دست گرفت و کیرشو تا اخر فرستاد تو،یه لحظه جلو چشمام سیاهی رفت ولی بعد چنددقه ب سایزش عادت کردم،دستشو از زیر گذاشت رو سینه م و میمالید و از پشت منو میکرد،گاهی گوش یا شونه هامو گاز میگرفت،یا تو گوشم حرف میزد که دیونه میشدمممم،بعد از بیست دقه ای تلمبه زدنشو تند کرد و موهامو چنگ زد و صدای نفساش به داد زدنای اروم تبدیل شدن و ابشو با فشار ریخت توی کونم ارضا شد…
نوشته: رویا