کیر بزرگ

سلام این داستانی که میخوام براتون تعریف کنم واسه دو شب پیش هستش.من ۲۱ سالمه با قد ۱۸۴ و ۶۵ کیلو وزنمه بدنم لاغره ولی کونم فوقالعاده خوش فرم ونرم هستش…

 

بعدظهر خواب بودم که گوشیم زنگ خورد که دیدم شایان زنگ زد جلو در خونتونم با امین بدو بیا بریم .من زود اماده شدم رفتم بیرون . قرار بود شب بریم خونه امین اینا چون باباشینا نبودن . رفتیم خونشون یه کم حکم بازی کردیم قرار شد بریم استخر .. رفتیم دنبال پسر خاله شایان که چهارتایی بریم ،جاتون خالی رفتیم استخر .. همه چیز از تو استخر شروع شد که من متوجه نگاه کردانای شایان رو خودم شدم ..البته چون دوست داشتم یه پسر اینجوری نگام کنه چه برسه حالا اون پسر شایان باشه که هم خوشگل بود هم قد بلند وکشیده که میشد گفت ۱۹۰ قدش میشه و ۲۲ساله .. خلاصه بعد استخر رفتیم شام بعدش رفتیم خونه امین اینا ۴ تایی..جاتون خالی تا ۲ساعت داشتیم حکم بازی میکردیم تو خونه ،بین بازی حواسم به شایان بود که روبروم نشسته بود وداشت منو دید میزد.منم کمو بیش نگاش میکردم ولی بیشتر دیدم رو کیرش بود چون شرط ورزشی پوشیده بود تقریبا برامدگی کیرش معلوم بود از زیر شرت که معمولی به نظر میرسد ..بازی تموم شد ساعت شد ۲ شب. گفتیم بخوابیم دیگه بسه …

 
گفتیم همه تو اتاق خواب بخوابیم چون اتاقش خوب گرم بود ،یه تخت دونفره بود یه جا دو نفره هم انداختیم پایینش ،امینو مهدی رو تخت خوابیدن و منو شایان پایین .مهدی زود خوابش برد ولی امین داشت با گوشیش حرف میزد منو شایان هم داشتیم با گوشیمون کار میکردیم .

تا اینکه شایان بهم گفت میتونی یه خورده پشت کمرمو ماساژ بدی منم از خدا خواسته بعد از یه خورده نه گفتن گفتم باشه .. شروع کردم به ماساژ تا اینکه گفت پشت پامم یه کوچولو ماساژ بده رفتیم سراغ پاش .. داشتم ماساژ میدادم که چشمم به کیرش افتاد که دیدم کیرش از زیر شرتش بزرگ شده .. خودشم متوجه شده بود که من کیرشو دیدم .پاشدم کنارش خوابیدم بهش گفتم بسه خسته شدم . امین دیگه خوابش برده بود وفقط من و اون بیدار بودیم .. کنارش دراز کشیده بودم و منتظر یه عکس العمل بودم که دیدم دستش از زیر پتو اومد سمت صورت . من چیزی نگفتم .یه دستی به صورتم کشید و کم کم دستش رفت سمت شکمم و به سمت کیرم . یه خورده استرس داشتم . تا اینکه دستش رفت سمت کونم و کونم با دستش ماساژ میداد و نفساش تند شده بود منم که بدنم اصلا مو نداره چون همش تمیز میکنم خودمو ..دیدم داره کم کم انگشتشو میکنه تو سوراخ کونم و یه چیزایی اروم زمزمه میکنه میگفت اوف چه کون نرمی چه سوراخ تنگی اووف .. متوجه شدم که امشب کونم باید یه حال اساسی کنه . بهش گفتم میخوام برم دستشویی .. رفتم دستشویی خودمو حسابی تمیز کردم که یه حال اساسی کنم .

 
از دستشویی اومدم بیرون رفتم سمت اتاق خواب ..نرسیده به اتاق امین اتاق بابا مامانش بود یهو دیدم یکی دستم گرفت کشید تو اتاق .. شایان بود . همونجا بغلم کرد و لباش گذاشت رو لبام بدنم یخ شد چون واقعا پسر خوشگلیه .. بدنمو لخت کرد و فقط شرت تنم بود تیشرت خودشم در اورد و فقط شرت ورزشی پاش بود . منو برگردوند و بهم گفت دراز بکش دارز کشیدم رو تخت به پشت .. افتاد به جونه کونم و لپ کونم ماچ میکرد و سوراخمو میلیسید من دیگه تو اوج لذت بودم ولی ترس داشتم که بچه ها بیدار نشن که شایان گفت در اتاق امینو از پشت قفل کردم نترس.. نوبت من بود که یه حالی به شایان بدم بلند شد وکنار تخت وایساد میدونستم کیرش بزرگ شده ولی از زیر شرت چیزی واضحی معلوم نبود بهم گفت شرطمو بکش پایین . نشستم جلوش و کم کم شرطشو داشتم میکشدم پایین که خودش یهو کشید پایین.. وااااای چی میدیدم اصلا فکرشو نمیکردم که کیرش انقد بزرگ باشه .

 

یه کیر سفید حدودا ۲۱ سانتی که یه خوره خمیده بود به سمت پایین که از زیر شرط معلوم نمیشد . کیرشو گرفتم تو دستم . گفت بخورش شروع کردم براش ساک زدن که نفساش دیگه داشت بلند و بلندتر میشد منم که تو اوج لذت بودم چون عاشق این کار بودم . نمیتونستم کل کیرشو کنم تو دهنم ولی تا نصف میکردم و میدادم بیرون .. تا چند دقیقه واسش ساک زدم تا اینکه منو بلند کرد چسبوند به دیوار و یه تف ابدار زد به کیرش و یه تف ابدار مالید دم سوراخ کونم و یه دستشو گذاشت رو کمرم و با اون دستش کیر بزرگشو که واقعا دراز بود میمالید رو سوراخم که اروم اروم میخواست بفرسته داخل کیرشو.. سر کیرش اروم فرستاد داخل من نفسم حبس شد . فهمیده بود که دردم گرفته به همون حالت موند دوباره در اورد دوباره سر کیرشو مالید به سوراخم دوباره کرد تو اینبار دردم کمتر شد . کم کم داشت بهم حال میداد چون اون داشت اروم اروم سر کیرشو عقب جلو میکرد تو کونم .. ولی کم کم نصف کیرشو تو کونم عقب جلو میکرد که من بهش گفتم از این بیشتر دیگه نکن داخل چون میترسیدم خطر ناک باشه .. اونم قبول کرد …

 

دیگه شروع کرده بود به تلمبه زدن و هر چند دقیقه یه بار کیرشو کامل در میاورد که هم من ارضا نشم هم خودش چون میگفت زوده ارضا شیم .. نشستم رو تخت چهار زانو اومد کنار تخت سرپا پشتم و کیرشو دوباره فرستاد داخل کونم شرو کرد به تلمبه زدن و لمبرای کونمو با دستش باز میکرد و ضربه میزد روشون و من بیشتر حشری میشدم و کونمو تکون میدادم و ناله میکردم . اونم فهمیده بود دوست دارم اینجوری ضربه هاشو بیشتر کرده بود با دستش که جا دستش رو کونم مونده بود . .بلندم کرد دوباره چسبوند منو به دیوار .گفت دیگه نمیتونم تحمل کنم میخوام ارضا شم،یه تف زد به سوراخم و کیرشو فرستاد داخل البته تا نصفه ..شروع کرد به تلمبه زدن . دو تا دستمو از پشت با یه دست گرفت گذاشت پشت کمرم و با او دستش موهامو از پشت گرفت وکشید جوری که کونم کاملا قنبل شد، بلند گفت این شد کردنش سریع شد که من دیگه تو حال خودم نبودم که گفتم من دارم کم کم ارضا میشم وای تو حال خودم نبودم که دیدم کیرش در اورد، گفتم بکن دیگههه دارم ارضا میشما…

 

کیرشو فرستاد داخل ولی اینبار همشو فرستاد من دردم گرفت که دیگه تو حال خودم نبودم . کمرو گرفت و لبشو گذاشت رو لبم و تند تند داشت تلمبه میزد که من ارضا شدم تو همون حال . اونم با ارضا شدن من داشت ارضا میشد و تمام ابشو تو کونم خالی کرد و اروم کیرشو کشید بیرون که من تعجب کردم که اون کیر چه طوری جا شد تو کونم .. سریع رفتم دستشویی و خودمو خالی کردم و رفتیم که بخوابیم .. موقع خواب شایان گفت دیدی همشو جا کردم .دفه بعد از اول همشو میفرستم داخل .. منم خندیدم گفتم باشه تا بعد…

 

امیدوارم خوشتون اومده باشه