لز با سمیرا

سلام.

این دومین خاطره ی منه که میخوام براتون تعریف کنم من مهسا هستمو خاطره ی دومم در مورد لز با سمیرا است البته خاطره ی اولم هم با سمیرا بود ولی این خاطره یه مدت بعد از این که دانشگاهم تموم شد اتفاق افتاد من سه چهار ماهیی بود که دانشگاهم تموم شده بود و تو کف یه سکس با سمیرا بودم البته تو این مدت با یکی از دختر عمو هام بودم اما اون چون زیاد اهل این کارا نبود فقط باهام لب میگرفت و با سینه هام بازی میکرد منم دیگه حسابی رفته بودم تو کف چون خونه ی سمیرا تو یه شهر دیگه بود من فقط با اون در تماس بودم وقتی قضیه رو براش تعریف کردم اون گفت چرا برای یه هفته نمیای پیشم منم بعد از این که شرایط فراهم شد یعنی تقریبا دو هفته بعد رفتم کرج پیش سمیرا .

 

وقتی رسیدم کرج سمیرا با ماشین اومد دنبالم وقتی منو سوار کرد یه لب از هم گرفتیم و رفتیم خونشون سمیرا وقتی در زدیم رفتیم داخل مامان سمیرا درو باز کرد و رفتم داخل و سلام و احوال پرسی کردیم راستی یادم رفت بگم سمیرا تک فرزند بود. و پدر و مادر سمیرا هر دو شون کارمند بودن خلاصه من خسته بودم و رفتم تو اتاق مهمون رو یه تخت خوابیدم .صبح با یکمی تکون خوردن .یعنی انگار کسی به من دست میزد بیدار شدم بله دیدم سمیرا بدون اینکه منو بیدار که داره با کسم بازی میکنه من بهش گفتم صبر کن حالم جا بیاد بعدا با هم سکس میکنیم

 

رفتیم صبحونه خوردیم بعد دوباره رفتیم تو همون اتاق به مدت دو دقیقه از هم لب میگرفتیم بعد سمیرا شلواکمو در اورد و از روی شرت کسم لیس میزد من چون تو اوج لذت بودم فقط موهاشو گرفتم بعد شرتمو در اورد و خودش لخت شد و اومد روی تخت کنارم دراز کشید و با سینه هام بازی کرد منم براش سینه هاشو میخوردم و با کسش بازی میکردم تو همین حین اون برام تعریف می کرد که از اخرین لزی که با هم داشتیم با یه دختره خوشتیپ هم بوده منم بهش گفتم اگه میشه تا سکس بعدیمون سه تایی باشه و اونو بیار دیگه بعد از اینکه سینه های همو خوردیم اون گفت بیا این سکسمون رو یکم تغییر بدیم من گفتم چجوری اون گفت الان میفهمی…

 

بعد رفت تو اتاقش و یه چیز شبیه کیر با خودش اورد من اول قبول نکردم ولی چون زیاد اصرار کرد قبول کردم اروم گذاشتش رو کسم گفتم از کس نه پردم پاره میشه من خودم هن تعجب کرده بودم چطور تو اون همه لزهام با سنیرا پردم پاره نشده بود بعد سمیرا گفت باش و منو رو شکم خابوند چون اولین باری بود که چیزی میخواست بره تو کونم گفت اول باید یه کم کرم نرم کننده بزنم من گفتم هر کاری میکنی سریع تر رفت کرم نرم کننده زد و اوند انگوشتشو کرد تو کونم اول زیاد اذیتم نمکیرد چون با یه انگشت بود وقتی تو تا انگوشتشو کرد تو کونم یه لحظه دردم گرفت بعد از پنج دقیقه گفت بسه حالا باید شروع کنم منم خودمو اماده کردم سمیرا اونو گذاشت رو کونم و بدون این که بگه اماده ای با فشار تا ته کردش تو کونم من خیلی دردم گرفت و یه جیغ بلند زدم گفتم در ش بیار هی میگفت برات عادی میشه و قتی دید دارم گریه می کنم ترسید و درش اورد تا پنج دقیقه فقط گریه میکردم سمیرا هم اشک تو چشاش جمع شده بود و هی میگف عزیم هیچی نیست تو عمرم تاحالا چنین دردی رو نکشیده بودم…

 

کونم قرمز قرمز شده بود بعد از پنج دقیقه که اروم شدم سمیرا خوااست بیاد دوباره کارسو شروع کنه من گفتم بسه دیگه نمیخوام همونجوری لخت رو تخت خوابیدم سمیرا هم میشم بود و با دستش با موهام بازی کرد وقتی خوابیدم بعد از ده دقیقه با صدای گریه ی سمیرا بیدار شدم اون داشت به خاطر من گریه می کرد منم بهش گفتم عزیزم چیزی نیست و ازش یه لب خوب گرفتم و دوباره اون کارشو شروع کرد اما اروم اروم زبونشو رو کسم می کشید و با اوت دستش با سینه هام بازی میکرد بعد من بر عکس شدم طوری که کسم روبروی صورت سمیرا کس سنیرا روبروی دهن من شروع کردم به خوردن کسش اونم همونجور وای یه مزه ی عجیبی میداد تقریبا نمیدونم بگم چه نزه ای داشت شورر بود همینجوری که کسشو میخوردم یهو احساس کردم درم ارضا میشم به سمیرا گفتم اون گفت رو سینم بشین که همش بریزه اونجا بعد من بیحال اافتادم اونجا ولی سمیرا هنوز ارضا نشده بود برا همین هی کسشو به کسم میمالید بعد یهو سمیرا هم ارضا شد و همه ی کونم و کسن رو خیس کرد یه نیم ساعتی خوابیدم و بعد رفتیم حموم با هم و من به سمیرا گفتم که اون دوستشو برای بار بعدی بیاره …..

 

دوستان اگر از این خاطره خوشتون اومد خاطره ی بعدیم رو هم با سمیرا و دوست خوشکل و حشریش میزارم