مخ عمه جونمو زدمو کردمش

سلام به همه بچه ها
اسم من سروشه و از یکی از شهرستانای خراسان شمالیم هیجده سالمه و امسال کنکوریم . میخوام داستان اولین سکسم با عمم رو که بسیار جذاب و خاطره انگیز بود رو براتون تعریف کنم . از عمم براتون بگم که از اندام سکسی چیزی کم نداره ، قدش حدودن ۱۷۵ و وزنشم حدود ۷۰ ، کون و رونای توپری داره ، پستونای نسبتن بزرگی هم داره ، یه کون بزرگ و برجسته ایم داره که هر کیری رو بی اختیار راست می کنه ، چهرشم که فوق العاده زیبا و جذاب و دوست داشتنیه و من همیشه آرزو داشتم که حتی فقط برای یه بارم که شده بتونم بدن لختشو ببینم . رابطه من با عمم خیلی خوب بود راحت راجب دوست دخترام و مشکلاتم باهاش حرف می زدم البته دور از چشم مامان و بابام و عمم هم پایه بود و مشتاقانه بهم کمک میکرد تو همه مسایل البته اصلن حرفا و رابطه جنسی و سکسی نداشتیم آخه می ترسیدم همه چی خراب بشه واسه همین اصن راجب این چیزا باهاش حرف نمی زدم تا اینکه دیگه طاقت نیاوردم و یه فضای مناسب که پیش اومد با یه نقشه مخشو زدم .
 
من دو تا عمه دارم که اون یکی رو که کوچیکتر بود رو خیلی دوست داشتم و مدام تو دلم قربون صدقش می رفتم و همش تو دلم آرزو می کردم که اونو بکنم تا این که سر یه فرصت مناسب تونستم به این آرزوم جامه عمل بپوشونم ، ماجرا از اونجا شروع میشه که روز جمعه بود و وقتی که از آزمون گزینه دو برگشتم خونه مامانم گفت که برو امروز درساتو تموم کن قراره فردا شب بری پیش عمت بمونی آخه شوهر عمم واسه یه مأموریت کاری از طرف شرکتشون می خواست بره عسلویه و قرار شد اون چن روز رو که شوهر عمم نیست من برم خونشون بمونم تا بتونم به عمه جونم تو کاراش کمک کنم . بچه های عممم یه پسر و یه دخترن که هردو دبستانین منم که از مدت ها پیش تو کف عمم بودم با خودم گفتم هر طوری شده باید فردا مخ عممو بزنم وگرنه این آرزو رو با خودم به گور می برم ،
 
رفتم تو اتاقمو کتابامو ریختم جلوم مثلن درس میخونم و تو فکرم دنبال یه راهی واسه مخ زنی بودم سه ساعت فکر کردم ولی به یه راه مطمئن و بی خطر البته با یه سوراخ موش واسه فرار و بهانه پیدا نکردم آخرشم کلافه شدم و رفتم حموم . بعد اصلاح صورتم نوبت پشمام یعنی همون موهای کیر که شد یه فکر عالی زد به سرم پشمامو نزدم و اومدم بیرون . خلاصه شد شبی که باید می رفتم شام خونه عمم اینا. موقع رفتن اونجا از داروخانه باند و وسایل بانداژ گرفتم و رفتم تو پارک نزدیک همون جا دستمو بانداژ کردم و رفتم خونه عمم اینا . شام که خوردیم بچه ها رفتن سراغ کامپیوترشون که تو اتاقشون تو طبقه بالا بود. من موندم و عمه جونم و دل سوزوندناش واسه دستم . رفتیم جلو تلویزیون درازکش فیلم نگاه میکردیم که وقت اجرای نقشه رسید من هی میرفتم تو اشپزخونه به بهانه آب خوردن دستمو میکردم تو شلوارمو با حرکاتی که عمم متوجه مشکل بشه کیرمو میخاروندم بار پنجم که رفتم عمم پشت سرم اومد و دستم رو تو شلوارم دید ولی به روش نیاورد بهم گفت سروش جان عزیزم مشکلی پیش اومده ؟
 
من با اظهار ناراحتی و کلافگی گفتم نه چیزی نیست اگه میشه یه شلوار کردی گشاد بده این گرم کن که تنمه اذیت میکنه و اونم بایه لبخند یه کم معنی دار گفت باشه بیا بهت بدم رفتم گرفتم پوشیدم ولی بعد یه ربع باز راهی آشپز خونه شدم این بار بعد دوباره اومد خیلی محبت آمیز و آروم بهم گفت عزیزم امشب اینجا حکم شوهر منو داری و منم باید بدونم شوهرم چه مشکلی داره که یه ساعته کلافه و بی حوصلس دیگه اول من من کردم بعد گفتم خجالت میکشم عمه . اون گفت عزیزم من عمتم و اگه به من مشکلتو نگی به کی میخوای بگی بگو اگه نگی ناراحت میشم هرچی میخوای بگی بگو راحت باش ، گفتم اگه یه کم جنسی باشه چی ؟گفت حالا بگو ببینیم چی میشه گفتم پس روتو کن اونور تا خجالت نکشم اونم کرد گفتم عمه چند وقته پشمام زیاد شده و چند روزی هم که دست راستم بانداژ شده نمیتونم بزنم و همش میخاره و وحشتناک اذیتم می کنه همین . عمم گفت همین ؟ گفتم ببخشید اگه بی ادبی شد یهو زد زیر خنده و گفت عیب نداره عزیز دلم مگه من مردم اگه قول بدی بی جنبه بازی در نیاری خودم واست پشماتو می زنم . گفتم غلط بکنم عمه این حرفا چیه ، اصلن نمیخوام ول کن گفت حالا ناز نکن برو حموم تا بیام . من رفتم حموم اونم رفت ژیلت بیاره وقتی اومد حموم شلوارشو در اورد از زیر یه شلوارک مشکی داشت که تا بالای زانوش اومده بود اومد گفت دربیار ، گفتم چیو ؟ گفت زود باش تا بچه ها نیومدن شلوارتو در بیار
 
دیگه من خشکم زده بود باورم نمیشد داشت چی میشد یهو دستشو انداخت شلوارو شورتمو کشید پایین که همه تشکیلات افتاد بیرون ، واقعن داشتم خجالت میکشیدم و سرخ شده بودم من ایستاده بودم عمم رو زانو نشسته بود و از بالا چاک سینه اش تابلو بیرون زده بود ولی من از ترس اینکه کیرم شق بشه نگاه نمیکردم . عمم گفت ماشالا بزنم به تخته چیز خوش استیلی داریا خوش به حال دوست دخترت کوفتش بشه این سروش کوچولوی خوشگل . خمیر ریشو مالید به پشمام و شروع کرد به اصلاح یه کم که گذشت گفتم عمه ژیلت اذیت میکنه ریش تراش نداری گفت دارم رفت بیاره من ژیلتو برداشتم و گردن کیرمو یه خط کوچیک انداختم که کم کم داشت ازش خون میچکید ولی چون کوچیک بود درد زیادی نداشت عمم اومد تو حموم وقتی صحنه رو دید گفت بمیرم الهی ببخشید اصلا نفهمیدم چطور شد خیلی درد میکنه ؟ الکی گفتم درد نه ولی شدیدن داره میسوزه گفت الان بتادین میارم گفتم نه اون که آتیشم میزنه گفت پس آبو باز کن واست بشورمش تا خونی نمونه شیرو باز کردم کیرمو شستش ولی باز خون میومد منم الکی گفتم عمه تو رو خدا یه کاری کن داره میسوزه گفت چیکار کنم ؟ گفتم زخمشو بمیک تا خونش بند بیاد
 
اومد بمکه دید قلق نداره همه کیرومو کرد تو دهنش ولی میک نمیزد گفتم عمه بمیک دیگه گفت آخه تحریک میشی خون تو اینجا جریانش بیشتر میشه و بدتر میشه گفتم این خون زیر پوسته و خون تو رگ جریانش بیشتر میشه تو رو خدا زود باش میک بزن ، سوختم . شروع کرد به میک زدن چند تا میک که زد گفت بهتری ؟ گفتم الهی من قربون عمم برم آره دارم آروم میشم اونم گفت رسمن دارم واست ساک میزنم معلومه که بهت خوش میگذره و داشت ادامه میداد ولی کیر منم یواش یواش داشت بلند میشد بعد چند ثانیه عمم گفت سروش ببین سیخش کردی دیگه نمیشه جای زخمشو مکید گفتم عمه چیکار کنم یکی بهشت تو رو واست بخوره تحریک نمیشی ؟ با غرور گفت من اگه خودم نخوام هیشکی نمیتونه تحریکم کنه ، گفتم اگه من تو بیست دقیقه به ارگاسم رسوندمت چیکار میکنی واسم ؟ برگشت با اخم و تخم گفت داره روت زیاد میشه ها من اصلن نمیذارم بهم نزدیک بشی چه برسه منو ارضا کنی منم که داشتم کم میاوردم و سوژه داشت می پرید برگشتم و گفتم خوب بگو گوپی اومدم و نمیتونم طاقت بیارم چرا الکی حرف میزنی آخه عمه ؟ شما زنا کارتون کلاس گذاشتنه فقط حرف الکی میزنین . با عصبانیت بهم گفت میتونی فقط با خوردن چیزم تو بیست دقیقه منو ارضا کنی ؟ گفتم میتونم و سر هرچی بگی شرط میبندم گفت وقتی بچه ها خوابیدن میبینیم کی میبازه اگه تو باختی باید پنج روزی که شهرام ( شوهر عمم ) نیست باید اینجا بمونی و کارای مردونه خونه رو باید انجام بدی و بیای با هم انباری رو تمیز کنیم پریدم وسط حرفش گفتم اونقت اگه تو ببازی چی ؟ گفت هرچیزی بگی قبوله .
 
گفتم اگه من بردم پنج روز اینجا میمونم و همه کارایی که گفتی رو میکنم ولی شبا باید بهم برسی . گفت قبوله اما به شرطی که فقط در حد ساک زدن باشه ، منم گفتم قبوله . خلاصه وقتی بچه ها خوابیدن رفتیم آشپزخونه دو تا چایی خوردیم اومد گفت خوب از کجا شروع کنیم ؟ گفتم عمه درختای بهشتت رو هرس کردی ؟ گفت نمیدونم به نظر تو وضعش چه جوره میخوای بیا ببین ؟ گفتم اگه اجازه هست بدم نمیاد گفت ای پدر سوخته بیا زود باش رفتم شلوارش رو تا زانو کشیدم پایین و شورت صورتی زد بیرون گفتم عمه اجازه میدی ؟ ناراحت که نمیشی ؟ گفت خودتو لوس نکن دیگه من که بهت اجازشو دادم دارم کلافه میشما منم زود شورتو دادم پایین کسش افتاد بیرون یه کس تپل داشت با لبه های آویزون ، یه دونه بوسش کردم و بوش کردم و گفتم جووووووووون چه نازه ، گفت میپسندی ؟ گفتم الهی قربونش برم چه جورم ، اما چرا موهاش بلندن ؟ گفت شهرام اینجوری دوست داره خودم هم دوست ندارم اینجوریشو ولی به خاطر شهرام مجبورم تحمل کنم ، گفتم عمه چیکار کردی اینقدر خوشبو شده من که تا حالا اینجوریشو ندیدم به خدا خیلی نسبت به مال زنای دیگه خوش بو هستش ای کلک راستشو بگو چیکارش کردی گفت ماهی هشتاد تومن پول اسپری خوشبو کننده میدم ولی به اجبار شهرام ، آخه به نظر خودم خیلی گرونه گفتم آقا شهرام هم خیلی خوش سلیقس ها ، گفت پس چی فکر کردی ؟ گفتم میتونی امشبو به خاطر من پشماتو بزنی ؟ گفت واسه شرطی که بستیم باشه قبوله .
 
رفت حموم هی می زد به سرم برم تو حموم کارشو بسازم ولی دیدم اینطوری واسه همیشه از دستش میدم خلاصه با بدبختی طاقت اوردم یه ده دقیقه دوش گرفت و کاراشو تو حموم کرد و اومد بیرون . گفت بریم اتاق خواب من و شهرام ؟ گفتم رو تخت نمیشه لحاف تشک بنداز تو پذیرایی مراسمو اجرا میکنیم خندید گفت باشه بیا کمک کن تشک بیاریم . وسط پذیرایی رو خالی کردیم و سه تا تشک انداختیم کنار هم . رفتم چراغ خوابو از اتاق اوردم و کنار تشکا راه انداختم به عمم گفتم عزیزم بخواب تا چراغو خاموش کنم رفت دراز کشید و منم با نور ملایم چراغ خواب داشتم میدیدمش اومدم کنارش دراز کشیدم گفتم با موبایلم تایم میگیریم هرکی باخت قرارامون سرجاشه گفت باشه شروع کردم به لخت کردنش تی شرتشو که در اوردم دیدم برای اولین بار سوتین نداره و بعد شلوارشو دادم پایین یه شورت توری داشت درش اوردم و پاهاشو گذشتم رو دوشم و رفتم لای پاش وای کسشو که اصلاح کرده بود عین هلو افتاده بود بیرون هنوزم اون صحنه رو فراموش نمیکنم اول یه بوس از کسش کردم یه نفس عمیق کشید با خودم گفتم این با یه بوس نفسش تند میشه حتما سه دقیقه ای کارشو ساختم رفتم زبونم گذاشتم لای پاش و فشار دادم اما عکس العملی نداشت شروع کردم به خورن و لیسیدن کسش موبایلو نگاه کردم دیدم نه دقیقه گذشته و حتی آه عمم رو هم نتونستم دربیارم دیگه فکر کردم شرط و باختم و باید پنج روز حمالی عمم رو بکنم و یه عمر حسرت کس و کونی رو بکشم که میتونستم تو بیست دقیقه واسه یه عمر برای خودم رزروش کنم .
 
عممم هی میخندید و می گفت نمیدونم کدوم بیچاره ای قراره زنت بشه با این وضع ارضا کردنت. این خیلی بهم برخورد طوری خواستم برش گردونم و از کون بکنمش اما شرطمون یادم افتاد و پنج روز حمالی کردن . یه دفعه یه فکری به سرم زد که باید از اولش میکردم . یاد داستانای سکسی افتادم که همش توش از تحریک کردن خانوما از طریق چوچوله میگفتن منم رفتم سراغ اون یه کم طول کشید پیداش کنم اما به محض اینکه نوک زبونمو زدم به چوچوله عمم یه آه سکسی جانانه کشید که احساس کردم اب اولیه که قبل از منی میاد تو شرتم خالی شد. دیگه نقطه ضعفشو پیدا کرده بودم. به جون خودم در عرض دو دقیقه خوردن و لیسیدن چوچولش لرزید و آبش اومد و منم که تا حالا چندشم شده بود آب اون یکی زنایی رو که قبلا باهاشون سکس داشتم بخورم با خودم گفتم دیگه این عممه و باهم هم خونیم و درضمن از ترو تمیزی عمم مطمئن بودم که خوب به خودش میرسه شروع کردم به خوردن آب کسش . بد مزه بود ولی چون غرق در شهوت بودم اینا حالیم نبود و با ولع تمام کس عممو لیس میزدم و هر قطره ای که ازش بیرون میومد رو میخوردم یه لحظه به خودم اومدم دیدم به طرز وحشیانه افتادم رو عمم و دارم کسشو میخورم و میک میزنم خودمو کنترل کردم و دیگه آب عممم تموم شده بود و دیدم عمم تو حالت خیلی ریلکس و نرمال داره نگاهم میکنه و میخنده وقتی بهش نگاه کردم گفتم دیدی میبازی شرطو حالا من موندمو عمه نازنینم و پنج روز کمک بهش و شبانه خدمت کردنت به برادر زادت .
 
گفت باشه بابا اگه با این پنج شب تو خوش میشی قبوله عزیزم اما ازت یه سوال دارم باید راستشو بگی ، بپرسم ؟ منم که هنوز بلند نشده بودم و مشغول بوسیدن کس عمم بودم و داشتم قربون صدقه عمم و اون کس خوشگلش میرفتم تو همون حال گفتم بپرس دلبرکم ، الهی من قربون خودت و این بهشتت برم ، گفت راستشو بگو تا حالا کس کردی ؟ منم دیدم اگه راستشو بگم ناراحت میشه و سوژه میپره گفتم باورکن اولین باره کس یه دختر رو میبینم مگه نمیبینی ناشیم ؟ گفت زیادم ناشی نیستیا خوب حال عمتو جا اوردی . معلوم بود از اینکه بهش گفتم دختر خیلی خوشش اومده منم از فرصت استفاده کردم گفتم ولی چه فایده حال خودمو خراب کردم گفت واسه چی عزیزم ؟ گفتم خودت بهتر میدونی گفت لوس نشو بگو دیگه گفتم خوب یه نیگا به کیرم بنداز بیچاره داره شلوارو پاره میکنه خوب منم الان با دیدن ارضا شدن شما داغ شدم میخوام ارضا بشم گفت خوب عمه زودتر می گفتی اینو منم فکر کردم حالا چی شده درش بیار بیچاره رو واست ساک بزنم گفتم عمه اینجوری که خودمم میتونم جلق بزنم به شما هم زحمت نمیدم گفت حالا میگی چیکار کنیم ؟ گفتم عمه تو رو جون سروش یه امشبو بهمون یه حال بده بذار بکنمت . عمم با یه نگاه معنی دار جدی بهم خیره شد و بعدش یه لبخند معنی دار زد و گفت چون غریبه نیستی و امشبم بهم حال خوبی دادی قبوله اما نباید زیاده روی کنی و هوس کون بکنی قبوله ؟ پریدم بغلش و یه لب ازش گرفتم و گفتم عاشقتم عمه جون ، قربونت برم من ، هرچی تو بگی .
 
باور کنید یه ربع فقط لبای همو میخوردیم و منم از اینکه عمم بیشتر از من همکاری میکرد تعجب کرده بودم ولی معلوم بود بیشتر از من خودش طالب این سکس بوده و به خاطر من اجباری نیست لبای غنچه ایشو میبردم تو دهنم و میک میزدم و اونم همینطور گاهی هم یه لیس از گردنش میکردم که خیلی خوشش میومد از لب دست کشیدم و شرع کردم به بوسیدن و گاز گرفتن از گردن و لاله گوشش و جاتون خالی صدای آه و ناله زیبای عمم اتاقو پر کرده بود در همون حال نوازش و بوسیدن از گردنش تا نافش اومدم وزبونمم هی میکردم تو نافش و بیرون میاوردم خیلی با این کار صداش بلند تر و حشری تر میشد خلاصه دیدم داره وضع خراب میشه و بچه ها ممکنه بیدار شن رفتم سراغ کسش و بیشتر از بیست دقیقه کس خوریم طول کشید آخه هم تر و تمیز بود هم معطر و خوردنی آخرش بازم با خوردن چوچوله دوباره ارضا شد عمم گفت این همه بهشت بهشت میکنی پس کی میخوای واردش بشی ؟ گفتم رخصت عمه ؟ گفت فرصت عزیزم منم کیرمو که دو ساعت بود داشت میترکید و در اوردمو نشستم بین پاهاش ، عمم پاهاشو قلاب کرد دورکمرم و منم سر کیرمو گذاشت دم کسش و هی سر کیرمو میکردم تو و میاوردم بیرون . اینقدر طولش دادم که عمم صداش در اومد گفت من دارم خسته میشما پس داری چیکار میکنی ؟ اینو که گفت من با تمام وجود کیرمو کردم تو کس خیسش و شروع کردم به تلمبه زدن و همون طور که داشتم می کردمش بی وقفه قربون صدقش می رفتم ، ای جوووووووووونم ، عجب کسی داری عزیزم ، الهی قربونش برم ، الهی سروش فدای اون کس نازت بشه عمه جون خوشگلم ، الهی من قربون اون چوچول خوشگل عمم برم ، اووووووووووف ، آآآآآآآآآآه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ، اوووووووووه ، …. و وقتی که احساس کردم که آبم دیگه میخواد بیاد کیرمو از توی کسش در اوردم و آبمو تو دهنش خالی کردم و اونم تا قطره آخرشو با ملچ مولوچ زیادی که راه انداخته بود خورد ،
 
بعد گفت چه زود آبت اومد عزیزم ؟ گفتم از صبح حسابی منو تحریک کردی خب آبم زود میاد دیگه اما یه بار که آبم خالی شد دومین بار مطمئن باش نیم ساعت طول میکشه ، اما عمم تازه داشت داغ میشد گفت زود باش دور دوم رو شروع کن دارم آتیش میگیرم ، منم گفتم الهی قربونت برم عمه جونم انگار از این سکس بدت نیومده ها خیلی داغ شدی ؟ اونم گفت تو رو خدا زود باش بکن دارم میمیرم منم خیلی دلم می خواست هرچه زودتر دور دوم رو شروع کنم آخه تا اون لحظه همچین سکسی نداشتم ، انصافن عمم خیلی تو سکس حرفه ایه و فوق العاده آدم رو جذب خودش میکنه آخه هم کون و کس محشر و خوشگلی داره هم تر و تمیزه و اصلا بوی بد کسای دیگه رو نداره اما به فکرم رسید که این لحظه بهترین وقت واسه گرفتن قول سکس برای دفعات بعده . کیرمو از کسش دراوردمو خیلی مهربانانه و شهوت آلود و عاجزانه بهش گفتم عمه الهی من فدات بشم ، الهی قربونت برم ، حالا که با من انقد بهت خوش میگذره و منم با تو به آسمونا میرم قول میدی این آخرین سکسمون نباشه ؟ عمم بایه حالت ملتمسانه بهم جواب داد که یه لحظه دلم واسش سوخت گفت که سروش تو رو جون هرکی دوست داری کارتو ادامه بده دارم میمیرم بعد سکسمون تا صبح باهم راجبش باهم حرف می زنیم منم دیدم خودشم بدش نمیاد و اگه کاری نکنم این جیگر طلای من از دست میره دیگه حرفی نزدم و درجا کیرمو تا دسته کردم تو کسش ، با یه ناله سکسی گفت آره همینه ادامه بده تازه داری مثل حرفه ایا عمل میکنی . من اولش داشتم اروم اروم تلمبه میزدم که مدت زمان بیشتری با هم حال کنیم اما عمم به این راضی نشد سرشو بلند کرد گفت مگه داری بچه قنداق میکنی ؟ به نظرت کس به این خوشگلی و نانازی به این رضایت میده ؟ اینو که گفت دیگه منو دیوونه کرد باورکنین نیم ساعت یک نفس واسش وحشیانه تلمبه زدم ولی خبری از ارگاسم نبود دیدم اگه اینجوری ادامه بدم باید سه روزی رو که اونجا ام فقط واسه خانم تلمبه بزنم کیرمو درش اوردم و افتادم رو کسش و همون فن قبلی رو اجرا کردم و با خوردن چوچولش در عرض چند دقیقه به ارگاسم رسوندمش و بازم آبشو که این دفعه کمتر از قبل بود خوردم .
 
رفتم کنارش دراز کشیدم و اونم به پهلو شد و روشو کرد به من گفت خیلی دوست دارم سروش ممنون که امشب این همه بهم حال دادی منم گفتم منم ازت ممنونم عمه جون که به من اعتماد کردی و خودتو در اختیارم گذاشتی امشب رویایی ترین شب زندگیم تا حالا بود. حالا عمه اجازه میدی این دفعه آخرمون نباشه ؟ با حالت به فکر رفتن گفت که آخه نمیدونم چی بگم از یه طرف من شوهر و بچه دارم و از مامان و بابات خجالت میکشم و میدونم کلن این کار ما دو تا از همه نظر غلطه و از یه طرف دیگه تو رو خیلی دوست دارم و نمیتونم بذارم بری بغل یه فاحشه ایدزی بخوابی . خوب من عمتم وظیفه خودم میدونم به نیازای تو توجه کنم ، از طرفیم نمیتونم از کیر خوش استیل تو بگذرم آخه خیلی بزرگ و کلفت و خوش فرمه و حسابی بهم حال میده ، راستی سروش تو نظرت درباره کس من چیه ؟ گفتم عمه از تموم کسایی که تا امروز تو فیلما و عکسا دیدم هم خوشگل تر و نازتره ، هم ناناز و دخترونه تره . تازشم خیلی خوش عطره و آدم رو حسابی دیوونه میکنه ، ای که من قربون اون کس خوشگلت برم . یه خنده ای کرد و گفت مرسی عزیزم ، منظورت از دخترونه بودن چیه ؟ گفتم عمه وقتی یه دختر زن میشه دیگه شب و روز یا با شوهرش یا حالا با مردا و پسرای دیگه سکس داره و در نتیجه کسش آش و لاش میشه و ازش گوشت اضافی میزنه بیرون و خیلی زشت میشه اما مال دخترا رو نیگا کن لبه هاش به هم چسبیدن و پف کردن و وقتی پاهاشونو جفت میکنن خیلی کسشون خوشگل میزنه بیرون ، به این میگن کس دخترونه . حالا قبول میکنی ؟ گفت قبول میکنم اما با دوتا شرط ،
 
گفتم بگو جیگرم میشنوم ، گفت اولن به هیچ وجه هوای سکس از عقب نباید به سرت بزنه ، دومن هر موقعی که مثل الآن تنها شدیم شرایط جور بود سکس میکنم قبوله ، گفتم الهی من فدات شم ، باشه هرچی تو بگی اما چرا با سکس از عقب انقد مخالفی ؟ گفتش وقتی که میبینی کسم انقد دست نخورده و تر و تازس پس بیشتر وقتا از عقب سکس داشتم ، مگه نمیبینی کونم نسبت به کمرم انقد گندس ؟ گفتم الهی من قربون این کونت برم ، زیادم بزرگ نیستا زیاد با اندامت متضاد نیست بهت میاد ماشالا . حالا مگه از عقب بهت بد گذشته عسلم ؟ گفت چشات قشنگ میبینن عزیزم ، تا سه ماه پیش از هرپنج تا سکسی که با شهرام داشتم فقط یکیش از کس بوده اونم به اصرار من و بقیش از عقب بوده . تا سه ماه پیش که بچه ها رو از طرف مدرسه بردن اردو و جمعه هم بود و شهرام خونه بود ، اون روز شهرام هشت بار از کون منو کرد و بار نهم کونم زخم شد و بیهوش شدم که بردتم بیمارستان اونجا بعد درمان و اینا دکتر اومد بالا سرم و منم به دکتر با خجالت گفتم که شوهرم همچین عادتی داره و خواهش میکنم بهش بگین اگه یه بار دیگه همچین کاری کنه دیگه باید منو ببره قبرستون . دکترم رفت و بهش گفت و دیگه از اون به بعد از عقب سکس نکردیم و چون شهرام کس دوست نداره کمتر سکس میکنیم از جلو . منم گفتم عمه جونم الهی من قربون این کست برم خودم قول میدم که از خجالتش دربیام ، حیف کس به این خوشگلی و نانازی نیست که این آقا قدرشو نمیدونه ؟
 
فرداش که یکشنبه بود باید میرفتم مدرسه اما صبح بلند شدم رفتم نون تازه گرفتم و اومدم بچه ها رو بردم مدرسه و برگشتم خونه عمم که وسایلم رو بردارم برم مدرسه که فهمیدم عمم امروز مرخصی گرفته و میخواد انباری و راه پله پشت بوم رو تمیز کنه و به خونه برسه رفتم بیرون به مدرسه زنگ زدم و گفتم امروز مراسم داریم نمیتونم بیام ، اونا هم قبول کردن آخه دانش اموز منضبطیم و زیاد غیبت ندارم ، برگشتم خونه به عمم گفتم دوتا از معلمامون مرخصی گرفتن به معلم سومم ما مرخصی دادیم امروز کلاس ما تعطیل شد. گفتم عمه امروز روز تو هستش و خدا من رو رسونده تا کمکت کنم . خندید و اومد بوسم کرد گفت بدو که کارای زیادی داریم اگه خوب کار کنی شب بهت جایزه ویژه میدم . رفتیم کارا رو شروع کردیم منم که فکرایی داشتم مثل برق و باد کار میکردم تا تموم شه و سه ساعته راه پله و انباری رو تمیز کردیم و عمم گفت کارای خونه بمونه واسه بعد از ظهر من میرم دوش بگیرم تو هم میای ؟ منم گفتم من از خدامه و پریدم ازش یه لب گرفتم رفتیم حموم و با صد هزار التماس و خواهش و زاری راضیش کردم تا از عقب بده . اون روز تو حموم خیلی باحوصله و احتیاط نیم ساعت از عقب کردمش و یه یه ساعتی هم از کسش کردم طوری که چهار بار آب من اومد و شش بارم اون ارضا شد اما اگه برگشت بچه ها از مدرسه نبود تا شب میکردمش اما این باعث شد بعد دو ساعت از حموم بیرون بیایم و تمومش کنیم . خلاصه بگم اون پنج روز با طول کشیدن کار آقا شهرام تو عسلویه به یه هفته تبدیل شد و منم هر شب سه ساعت تموم میکردمش. تا یادم نرفته بگم چون با احتیاط و خیلی حرفه ای بار اول تو حموم از عقب کرده بودمش بعد اون هروقت ازش خواستم از عقب بده قبول کرده و منم با مهربونی و احتیاط تمام از کون میکنمش تا اذیت نشه و از منم سیر نشه . راستی وقتی اون اول گفتم چهار بار با عمم سکس داشتم این یه هفته رو یه بار به حساب اوردم و و سه بار بقیه جداگانه بود . بهتون توصیه میکنم با هر زنی و دختری که تو فامیل صمیمی و بهم نزدیکین سکس داشته باشین خیلی مزه دیگه ای داره تا نچشید نمیفهمید .
 
نوشته:‌ سروش

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

8 دیدگاه دربارهٔ «مخ عمه جونمو زدمو کردمش»

      1. من یه عمه دارم اسمش حکیمه و یه زنمو اسمش مهدیه میخواهم بکنمشون خواهش میکنم بگو چجوری مخشون رابزنم دارم دیوونه میشم

        1. الهی که من خودم قربون کُس خوشگل عمه و زن عموت برم، بیار تا خودم بکنمشون بعد واست تعریف می کنم.

  1. وای الهی قربون کس عمت برم.خودم ریشه کسه عمه ات در نیارم حرومه.دوست داشت بگو زنگ بزنه تا 18 سانت کیر بدم تحویلش.09177024791

    1. آره قربونش برو ، کسش انقد خوشگله که حیفه که اصلن نخوای قربونش بری .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا