دکتر بازی های کودکی

سلام به همه دوستان.

 

این خاطره یه جورایی داستان زندگیم هست . از خود الانم بگم یه پسره 21 ساله با قد حدود 175 و 60 تا 65 وزن . پدر و مادرم هر دوتا استاد دانشگاه هستن و اکثرا تنها بودم . زیاد اهل تیپ زدن نیستم قیافه خیلی جذاب هم ندارم . من یه عمه بیشتر ندارم که دو تا دختر داره بزرگه که از من هفت ماهی بزرگ تره و کوچیکه که سه سال از من کوچیکتره بزرگه مونا و کوچیکه به اسم سارا . من چون یه دونه بودم و کسی رو نداشتم همیشه هم بازی دختر عمه هام بودم . تا اینکه پنجم دبستان داشتیم تو بازی های کودکی دکتر بازی میکردیم که مونا برا روز شنبه بلند شد بره حمام و من و سارا تنها موندیم و به بازی ادامه دادیم و سارا دکتر بود و به من گفت کجات درد میکنه که من گفتم کیرم یعنی دست گذاشتم روش و من خوابیدم به پشت و سارا شلوار و شرت منو در آورد و بهش دست میزد که به قول خودش آمپول زد و من خوب شدم تا اینکه نوبت من شد دکتر بشم که من ازش پرسیدم کجات درد میکنه که اون گفت سرما خوردم که به اصرار من دست گذاشت روی کسش و منم ازش خواستم دراز بکشه و وقتی خواستم لباسش رو در بیارم گفت زشته و من گفتم چطور تو مال منو دیدی که اون چیزی نگفت بعدشم گفتم بین خودمون میمونه و من لباسش رو دراوردم و با تعجب به کسش دست میزدم و نگاش میکردم بعد ازش خواستم برگرده تا من امپولش بزنم و وقتی برگشت کلی بهش دست زدم و اینم بگم چون چند باری تو مدرسه با دوستام شلوار هم رو در می آوردیم و کیر همدیگه رو به کونمون میزدیم منم به جای سوزن خوابیدم روی سارا و کیرم رو به کونش چسبوندم و این بازی ها ادامه داشت و من و سارا هر جا گیر می آوردیم همدیگه رو میمالیدیم مخصوصا داخل بازی قایم موشک که همیشه با هم یه جا قایم میشدیم…

 

این رفتار ها ادامه داشت تا سوم راهنمایی که من کاملا تو مدرسه همه چیز رو یاد گرفتم و فیلم سکسی پیش بچه ها دیده بودم ازشون گرفته بودم .تا اینکه یه روز سارا اومده بود خونمون از مامانم لباس مجلسی واسه عمم بگیره که اون روز من تنها خونه بودم و فرصتی شد که من و سارا با هم فیلم های سکسی رو نگاه کردیم و لخت شدیم و کلی حال کردیم این چیز ها گذشت و اون سوم راهنمایی شد و من هم سوم دبیرستان بودم که برا اولین بار توی عروسی عموم که دایی سارا میشد با هم رفتیم خونه ما و من برا اولین بار بی تجربه کیرم رو کردم تو کون سارا و اونم گریه و قهر و از من جدا شدن و این شد که خانم خانم ها دیگه خودش رو تو موقعیتی تنها با من قرار نمیداد تا اینکه من دانشگاه شهرمون قبول شدم و چهار ترمی گذشته بود که اونم رسید سوم و یه روز ناخودآگاه که تو خونه تنها بودم عمم اینا اومدن جلو در و گفتن میخوان برن مشهد یه سر به مونا بزنن که اونجا دانشگاه بود و قرار شد سارا خونه ما بمونه تا اونا برگردن بعد از خداحافظی و رفتن اونا وسایل سارا رو کمکش برداشتم که بریم تو خونه و وقتی وارد شدیم متوجه شد من تنهام که یهو برگشت از در راهرو بیاد بیرون که جلو شو گرفتم و در رو قفل کردم . وقتی بغلش کردم التماس میکرد کاریش نداشته باشم و منم هی میگفتم فقط میخوام حرف بزنیم و رفتیم تو اتاقم و رو تخت نشستیم و تو بغلم بود که درازش کردم و افتادم روش و آروم لبش رو بوسیدم و ازش پرسیدم چرا یهو ازم فاصله گرفت و این حرف ها که جواب داد اون روز که من کیرم رو کرده بودم تو سوراخش زخم برداشته بوده که کلی ترسیده و این حرف ها که من بهش گفتم اون موقع بلد نبودم و بار اولم بود و اشتباه کردم و این حرف ها و یواش یواش بوسش کردم و آروم باهاش ور میرفتم و سعی میکرد جلوم رو بگیره که بلند شدم بهش گفتم اصلا کاری باهات نمیکنم بیا کاری بهت ندارم فقط بزار یکم تو بغل هم باشیم….

 

این حرف که  کاری باهاش نکنم قبول کرد. منم افتادم روش و بوسش میکردم و ازش لب میگرفتم با سینه هاش که خوب شکل گرفته بود ور میرفتم و آروم آروم مانتو رو از تنش دراوردم و همزمان بوسش میکردم و آروم دست کردم تو موهاش و بازشون کردم و برگشتم سراغ تاپ مشکی که تنش بود آروم دست انداختم زیرش و سینه هاش رو گرفتم توی دستم از روی سوتین و همینجوری ازش لب میگرفتم که آروم تاپش رو در آوردم و سریع سوتینش رو با اصرار زیاد کندم از تنش و شروع کردم به خوردن سینه هاش همینجوری که میخوردم آروم کسش رو میمالیدیم و تک پوش خودم رو دراوردم و شلوارم رو هم دراوردم و دوباره افتادم به جونش و هی میخوردم که مخالفت هاش با آه شهوت آمیز بود و من بیشتر حشری میشدم و آروم دکمه شلوارش رو باز کردم که مانع شد درش بیارم و بعد از کلی خوردن لب و سینه راضیش کردم و شلوارش رو دراوردم که یه شرت صورتی عروسکی پاش بود و از روی شرت شروع کردم به بوس کردن کسش و آروم شرتم رو دراوردم و کیرم رو بین پاهاش گذاشتم و واسه خودم حال میکردم که یهو آبم اومد و رو شرتش خالی شد که کلی فحش بهم داد و بلند شدم رفتم از تو ساکش براش شرت بیارم که بپوشه و التماسش کردم که من براش عوضش کنم که بعد از کلی اصرار راضی شد و وقتی درش آوردم از خود بی خود شدم و رفتم سمتش و زبون زدم به کسش و لیسش میزدم که یهو حس کردم دراز کشیده کامل و چشمش رو بسته و داره سینه هاش رو میماله…

 

منم شروع کردم به خوردن که کیرم دوباره شق شد و اونم تو فضا بود هی میگفت هووووووووووم بخور بخووووورررررر تند تر در همین حین سرم رو به کسش فشار داد که فهمیدم کاملا حشری شده و یهو دست کشیدم و به بهونه دستشویی ازش جدا شدم که التماس کرد میلاد برگرد که منم گفتم دستشویی دارم و رفتم و برگشتم بعد از چند دقیقه که دیدم داره خودش رو میماله تا منو دید التماس که براش بخورم که منم گفتم به شرطی که اون برام بخوره و بعدشم اجازه بده بکنمش که از حشر بالا قبول کرد و خوابیدم روش جوری که کیرم تو دهنش بود و منم کسش رو میخوردم که به اوج رسیدیم که بلند شدم روش گفتم کون میخوام و با گرفتن قول آروم کردنش بهم اجازه داد و اون رو چهار دست و پا کردم و خودم مثل بزغاله ای که شیر میخوره کسش رو میخوردم و کونش رو با کرم چرب کرده بودن و انگشت می کردم تا اینکه خوب جا باز کرد و از زیرش در اومدم و خوابیدم روش و کیرم رو آروم کردم تو کونش که جیغی کشید و منم هی صبر میکردم تا جا باز کنه و بعد بیشتر میکردم تا اینکه تا ته کردم داخل و تلمبه میزدم و با دستم کسش رو انگشت میکردم و میمالیدم بزارید از زبان اون روزمون بنویسم آه آه سارا جونم … جونم نفسم جوووووونم بخورررررررر تند تر تند تر بخور … بخواب سارا … باشه فقط آروم خواهش میکنم … آه کیرم رو کردم تو کونش … ااااااااااااااااااییییییی آروم آروم درش بیار دررررش بیار خواهش میکنم جر خوردم …. صبر کن عزیزم یکم صبر کن آروم میشی صبر کن … فقط زود زود … باشه وای وای وای جوووووون عجب کونی جونم وای … آه آه آه برام کسم رو بمال بمالش آه آه آفرین وای وای وااااااااااااااااااااای کونم میسوزه تند تر بکن زود زود … باشه عزیزم ای ای وای جونم جونم آه آه آه آه آه آه آه … میلاد داره میاد میاد داره میاد اومد اومد آه اااااااااااااااااای آه اااااااااااه … ای ای ای ای مال منم داره میاد اومد اومد … بریز تو کونم بریز سیرم کن تند تر … اومد اومد اومد هاااااااییی هااایی اخی .

 

افتادم روش و بعد یه ربع بلند شدیم و رفتیم با هم یه دوش گرفتیم و اون رفت خوابید و منم از خونه رفتم بیرون تا برگشتم مامان و بابام اومده بودن خونه . تو این یه هفته ای که عمه اینا نبودن من و سارا هر روز سکس داشتیم و سکس ما تا چند ماه پیش ادامه داشت که با پسر عموش ازدواج کرد و من تو فکر اینم تو یه فرصت مناسب کسش رو هم با کیرم پر کنم  . امیدوارم خوشتون اومده باشه …

 

نوشته: برج میلاد

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا