منو خواهرزنم زیر پتو

با سلام .اسمم سیناست و این خاطره مربوط به تابستون امساله. امسال قصد کرده بودیم با خانواده خانمم یه مسافرت به شمال بریم.از اونجا که کارمند شرکت نفت هستم از دوماه قبل برای استفاده از هتل شرکت نام نویسی کردم.متاسفانه مسافرت امسال ما با امتحانات ترم تابستانه خواهرزنم همزمان شد و اون نمیتونست بیاد و میبایست یا پدر یا برادرش بمونن پیشش که مادرزنم از این موضوع ناراحت بود.دقیقا 3 یا 4 روز قبل از حرکت از اداره خبر دادن همکارم که کار بازرسی رو انجام میداد تصادف کرده و بخاطر تکمیل کارش دستور دادن مرخصی منو لغو کنن.خیلی تلاش کردم ولی نشد مرخصی بگیرم،رفتم به خانواده خانمم اطلاع دادم که اونا بدون من برن و لازم نیست کسی پیش خواهرزنم بمونه و خودم هواشو دارم.

 

پدر خانمم خیلی بام جوره و موافقت کردو سفارش کرد هواسم به فائزه باشه.فائزه رو معرفی کنم یه دختر 21 ساله و از اون دخترایه چشم و گوش بسته که تمام عمرش پایه درس بود و دانشگاه با رتبه سه رقمی قبول شده بود.قد حدودا 165 و وزن حدود 60 کیلو و ایروبیک کار میکنه.شب اول رفتم اونجا و شام خوردیم و وقتی سفره رو جمع کرد ببره آشپزخونه تازه به کونش پی بردم.بعد شام ازم خواست فردا شب اگه بشه باش فیزیک 2 کار کنم.رشته ام فیزیک محضه و خوراکم حل مسایل فیزیکه. قرار شد فردا شام از بیرون بگیرم و برم پیشش یادش بدم.همش توی فکر اون کون توی مانتو بودم.فردا از سرکار رسیدم خونه و یه دوش گرفتم و بالا و پایین رو صفا دادم و رفتم اونجا.شام رو خوردیم و بعد از جایی حدود ساعت 11 شب بود رفتیم توی اتاقش برای درس.دراز کشیدیم کنار هم و مباحث رو میگفتم و بهش مسئله میدادم که حل کنه.وقتی داشتم مسئله طرح میکردم گفتم کولر خیلی سرد کرده و ازش پتو خواستم که رفت پتو آورد انداخت روم و خودش دراز کشید.گفتم پس خودت!

 

گفت مرسی،سردم نیست،منم پتو رو بلند کردم انداختم روش و گفتم سرما که تعارف نداره و خودم رو بهش نزدیک کردم که پاهامون چسبید به هم ولی چیزی نگفت،منم که کیرم راست شده بود از روی شکم به پهلو.خوابیدم و توی دو سه حرکت کیرم رو آروم چسباندم به پاش.متوجه شدم حس کرد ولی به روی خودم نیاوردم.وقتی داشتم از یکی از فصلها براش سوال طرح کردم گفتم نگاه نکن تا سوال رو طرح کنم و با شوخی بهش گفتم اصلا روت رو بکن سمت دیوار.گفت نگاه نمیکنم ولی وقتی دید اصرار کردم روش رو به دیوار کرد و به پهلو خوابید و کونش سمت من بود.منم توی چندتا تکون کیرم رو چندبار به کونش چسباندم ولی جدا کردم ولی دفعه آخر دیگه بعد از چسبوندن دیگه عقب نرفتم و دیدم چیزی نمیگه.آروم گفتم فائزه خوابی دیدم صدا نمیاد ازش.منم کیرمو درآوردم و از رو دامن چسبیدم بهش.دیدم خوابه خوابه.آروم دامنش رو دادم بالا.مطمین بودم بیداره ولی روش نمیشه.

 

گذاشتم لای پاش.دیدم موقعیت خوبه و پاشدم چراغ رو خاموش کردم و شلوارمه درآوردم و رفتم زیر پتو و دیدم دامنش رو داده پایین ولی با پررویی دامن رو دادم بالا و شرتش رو کشیدم پایین و گذاشتم لای پاش.خیس خیس بود و از استرس نفس میزد.یکم عقب و جلو کردم و حیفم اومد اون کون رو نکنم.کونش رو به یه تف مهمون کردم و سرش رو با زحمت کردم توش.دیدم از درد داره میره روی شکم.منم باش رفتم و روش خوابیدم و با فشار نصفه کیرمو زدم توش که دیگه طاقت نیاورد و گفت آی مامان،آخ.گفت تو رو خدا سینا.زشته.درد میاد و گریه میکرد که دیگه داشتم تلمبه میزدم.تقریبا کیرم توش بود و اونم آروم و قرار نداشت و کردم تا آبم اومد.برای اینکه بهش حال بدم کوسشو خوردم ارضا شد.15 روز مسافرت اونا به کونش رحم نکردم و این چند ماهه همش سکس داریم به بهونه فیزیک…

نوشته: سینا

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

4 دیدگاه دربارهٔ «منو خواهرزنم زیر پتو»

  1. گی‌ هستم ( مفعول) من‌ فکر می‌کنم نیاز جنسی‌ نباید باعث شرمندگی باشه. فقط پولدار باشین و کمی هم خشن.09389433281

  2. کیرم تو دهنت خوارکسده تو که زن داری میاوردی ما مجردهای بدبخت یه سر کیری تازه میکردیم

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا