پارک شادی

این خاطره مربوط به یه مدت پیشه تازه تو یه شرکت به عنوان ویزیتور استخدام شده بودم ویه روز بعد تموم شدن کارم که ظهرهم گذشته بود رفتم پارک محلمون راه برم یه جا تو پارک موقع رد شدن چشمم به چشم یه دختر افتاد اونم زل زده بود به من داشت منو میخورد با […]

پارک شادی بیشتر بخوانید »