جمعه

کص مفت

صبح جمعه بود و خانم و بچه‌ها چند روزی رفته بودن خونه مادرزنم…   از بیرون اومدم و جواد واحد بغلی رو دیدم و احوال پرسی و اونم بچه‌ها ش شهرستان بودن، ساعت ۱۱بود ک آسانسور توی طبقه ایستاد فضولی کردم و از چشمی در دیدم جواد همراه یه زن مانتو زرد رفتن تو، بی […]

کص مفت بیشتر بخوانید »

خواهر من خواهر من تو یاری و یاور من

این ماجرا مربوط به زمانی بود که من ۱۶ سالم بود ، ترکیب رختخواب ها طوری بود که من و خواهر کوچکترم که حدودا 14 سالش بود نزدیک بهم میخوابیدیم تا اون زمان هیچ صحنه تحریک کننده ای ندیده بودم نه فیلمی و تصویری تا اینکه اونشب‌عصرش من با یکی از دوستام یه مجله سکسی

خواهر من خواهر من تو یاری و یاور من بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا