توش

طوقی

سلام من امیر هستم این داستان مال خیلی وقت پیش هست …   من نزدیک به ۱۵۰ تا کفتر داشتم روی پشت بام. عموم هم زمان جوونیش دوست داشت هر وقت میومدن خونه ما میومد پشت بوم. یک دختر داشت به اسم فریبا که اکثرا اونم میومد ۱۶ سالش بود ولی هیکلش تو پر بود […]

طوقی بیشتر بخوانید »

زن و شوهربازی با خواهر دوقلوم

سلام امیر هستم. داستانی که میخوام بگم برای خیلی وقت پیشه (سال ۷۹) داستان رابطم با خواهرم که باهم دوقلوییم ما یه خانواده ۶ نفره تو شهرستان بودیم که داداش بزرگم چندین سال بود ازدواج کرده بود و خواهر بزرگمم دو سال بود ازدواج کرده بود و من و خواهرم مریم که دوقلو بودیم دبیرستان

زن و شوهربازی با خواهر دوقلوم بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا