بار

جنده های خونه ی ما

این داستان کمی اذیت کننده س برای بعضیا. ولی زندگی منه. من آدم آرومی هستم. راستش هیچوقت انتخابم نبود که اینطور بشم ولی چیزایی پیش میاد که هرگز فکرشو نمیکنی و از جاهایی ضربه میخوری که شور و هیجانت رو در نطفه خفه میکنن و تو رو به فصل جدید از زندگیت میبرن که فکرشم […]

جنده های خونه ی ما بیشتر بخوانید »

رویایی ترین سکس من

سلام من اولین بار هست که دارم داستان سکسی مینویسم اسم من ساسان هستش داستان من برمیگرده به ۸ سال پیش…   من یه دوست دختر فاب داشتم به اسم نازنین که جدا شده بود و برای خودش کار و زندگی میکرد چند سالی باهم بودیم و حسابی بهم وابسته بودم نازنین یه دوستی داشت

رویایی ترین سکس من بیشتر بخوانید »

چی شد که کونی شدم

اسم من حسامه و الان ۵۰ سالمه ، قبل از اینکه مدرسه برم یعنی زمانی که ۵ یا ۶ سالم بود همسایه ای داشتیم به اسم حسن که اتفاقا کفتر باز بود و ۷ یا ۸ سال از من بزرگتر بود اینم بگم که من بدنم سفید بود و قیافه ی خوشگلی داشتم بخلطر همین

چی شد که کونی شدم بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا