سلام.
اسم من فرهاد ٢٣سالمه اين خاطره كه ميخوام واستون تعريف كنم از دوران سربازي دوران اموزشي تهران…..من بدنم كاملا بدون مو سفيد و خوشگله و باسن هاي خيلي خوشگل و گردي دارم طوري كه اصلا روم نميشد جلوي بچه ها لباساهم رو عوض كنم چون واقعا دوس نداشتم كه مورد نگاه بچه ها قرار بگيرم…اما راستش خيلي دوس داشتم كه يه بار با يه نفر مطمئن و اينكه غريبه باشه تجربه دادن رو حس كنم و لذتس ببرم ولي هيچوقت مهيا نشد تا اينكه دوران سربازي و تو آموزشي تصميم گرفتم كيسي رو پيدا كنم خلاصه اينكه ميان دوره بود مرخصي به همه بچه ها دادن اما چون من راهم دور بود و مرخصي ٣روز بود نرفتم تعداد خيلي كميمونده بودن پادگان …
خلاصه اينكه يه روز كه اتفاقي ميخواستم برم حموم وقتي جلوي حموم نتظر بوديم بر عكس هميشه كه خيلي شلوغ بود فقط من يه نفر از بچه ها اونجا بوديم وقتي تو رختكن لباسامون در مياورديم ناخودآگاه هم نگاه كرديم كه اونم بدنش خيلي از من سكسي تر بود واقعا اندام خوشگلي داشت همينجوري هم نگاه كرديم كه يهو سرش رو تكون داد و يه اشاره بهم داد ضربان قلبم تند شد و نفسم به تپه تپه افتاد منم كه واقعا از خدام بود بهش جواب مثبت دادم اون رفت تو حموم منم يه مكث كردم يه نگاه انداختم كسي نباشه رفتم تو داخل از پشت در بستيم واي يه حس عجيبي داشتيم اونم هم همينطور بود دوش اب باز كرديم راستش جفتمون از كاري كه ميخواستيم انجام بديم خجالت ميكشيديم تا اينكه هردو بهم نزديك شديم ور رفتيم زير دوش وقتي نزديكتر شديم بدنمون آروم آروم با هم تماس پيدا ميكرد تا اينكه اون دستش رو آورد جلو وكمر من كرفت و چند تا لب از هم گرفتيم بعدش اون شروع كرد سينه هام ميبوسيد ديگه كاملا بهم چسبيده بوديم هردو راست كرده بوديم كير من از اون يه ذره بزركتر بود …
وقتي من خواستم شير گرم تنظيم كنم وپشتم به اون كردم اون اومد بهم چسبيد اخ چه لذتي داشت راستش من اولين بار بود كه همچين تجربه اي را حس ميكردم داغي و سفتي كيرش رو لاي باسنم حس ميكردم با دو دستش كمرم گرفته بود اروم پاهام باز كردم يه دره شامپو به كونم زدم و باسنم خيلي ليز شده بود بهش گفتم كه اول با انگشت كونم باز كنه اونم خيلي حرفه اي شروع كرد و سوراخم باز كرد وقتي سر كيرش رو گذاشت در سوراخم خيلي حس خوبي بود ترس و لذت …بعدش اروم اروم كيرش رو ميكرد تو واييي خيلي عالي بود واقعا حال ميداد درد داشت ام همراه با لذت كه يهو متوجه شدم تا ته كرده داخل بعدش شروع كرد به تلمبه زدن دستام به ديوار زده بودم و خم شدم دا دستاش كمرم سفت گرفته بود و تلمبه هاش تندتر ميكرد وقتي به باسنان ميزد خيلي كيف ميكردم كه ابش اومد ريختش داخل كونم خيلي حال داد بعدش نوبت من شد اونم واقعااندام زيبا باسن خوشگلي داشت و منم شروع كردم به كردن اون كيرم كردم داخل واقعا كيرم از داغي كونش داست ميسوخت چند بار كه تلمبه زدم سريع ابم اومد كه اون ناراحت شد بهش گفتم زودتر بريم نكنه شلوغ بشه ديگه قبول كرد زديم بيرون چند بار همديگه رو تو پادگان ديديم اما جور نشد كه يه بار ديگه سكس كنيم بعد از پايان دوره ديگه هيچوقت نديدمش……