سکس با دختر داییم شیلا

سلام .من فرشیدم که بیشتر منو فری صدا میکنن 22 ساله با قد 180 وزن حدود 60 کیلو هستم
داستان از اونجا شرو شد که من در دوران بلوغ بودم و تو.اون دوران خیلی دنبال سکس بودم و وقتی دستم به جایی بند نبود مجبور بودم جق برنم
سال 89 بود پاییز اوایل باز شدن مدرسه ها من علاقه ای به مدرسه نداشتم همیشه درحال جیم زدن بودم اون روز هم جیم زدم اومدم خونه
تو راه دعا میکردم خونه خالی باشه و سی دی فیلم سوپر که از دوستم گرفته بودم رو نگا کنم.
نزدیکای خونه بودم که دیدم یه دختر جلو در خونمون وایساده
نزدیک شدم دیدم دختر داییم شیلاس سلام کردم دیدم داره گریه میکنه
گفتم چی شده گفت تو راه مدرسه چند پسر مزاحمم شدن و اذیتم کردن به زور فرار کردم
منم کلید انداختم بردمض خونه دیدم کسی خونه نیست از یه ور خوشحال بودم از یه ور عصبی که نمیتونم فیلمو ببینم
خلاصه رفتیم خونه زنگ زدم بابا گفتم کجایید گفت اومدیم بازار یه سری خرت پرت بگیریم میایم ولی غروب میایم خیلی کار داریم
قط کردم و اومدم پیش دختر داییم تا اون روز قشنگ بهش نگا نکرده بودم
چشمای درشت ابروهای تمیز شده هیکل رو فرم خلاصه دلمو برده بود و چون زیاد رفتو امد نداشتیم غریبی میکردم اون روز هم اتفاقی خودشو رسونده بود در خونه ما مثل اینکه خدا واسم فرستاده بود

 
کم کم سر حرفو باز کردم دیدم هنوز داره از ترس میلرزه دستاشو گرفتم و دلداریش دادم دیدم اروم نمیشه
کم کم خوثمو بهش نزدیک کردم دیگه اونقد تو نخش بودم نفهمیدم کی بغلش کردم فقط یه لحظه به خودم اومدم داشت میخندید و میگفت از دست شیر فرار کردم افتادم دست پلنگ منم تا دیدم اوضا خیته ولش کردم اونم همش میخندید وای چه خوشگل میشد وقتی میخندید
گفتم میخام بغلت کنم خیلی آرامش داره اونم انگار از خدا خواسته گفت اشکالی نداره بغلش کردم و اروم اروم بوسه و مالش شرو شد
اولش یه کم مقاومت کرد بعدش انگار فهمیده بود که قراره چه حالی بهش بدم خودشو تو بغلم میپیچوند و چشاشو بسته بود منم که بدجور شق کرده بودم و دنبال کردنش بودم همون جور بلندش کردم بردمش رو تخت تو اتاقم و وقتی خوابیدم روش شرو گردم گردنشو اروم اروم مک میزدم و دستامو میکشیدم رو سینش نفس نفس میزد قلبش داشت از سینش میزد بیرون

 

نمیفهمیدم چیکار میکنم منم اروم مانتو و تیشرت و سوتینشو یکی یکی در اوردم و فقط میخوردم دیگه داشت بلند اه میکشید نمیدونید چه مزه ای میداد یه دختر تازه کار ترو تمیز اکبند و سفید جلوت باشه چه حالی میده رفتم سراق کوسش اوف چه جیگری بود شلوارو شرتشو کشیدم پایین و همون جور که دست میمالوندم رو بدنش زبونمو کشیدم رو.کوسش یهو به خودض اومد دید کار از کار گذشته باز مقاومتو شرو.کرد گفتم تا اینجا اومدم بزار ادامه بدم حال میکنی اینو.که گفتم اروم شد ولی به کوس خوردن من نگا میکرد و دست میکشید رو سرم
سیر که خوردم گفتم نوبت توست گفتم ساک بزن اول با دست کیرمو مالش داد گفت چندشم میشه نمیخورم منم که نمیخاستم اذیت بشه گفتم باشه و اوردمش رو خودم خوابومدمش و سیر لبو گردن و سینشو خوردم کیرم رو کوسش بود گفتم میخام از عقب بکنم گفت مگه جلو چشه گفتم پاره میشی گفت پرده من حلقویه چند بار باید سکس کنم که شاید پاره بشه

 

منم که با این حرف حشری تر شدم انداختمش رو تخت یه تف زدم ر کیرم و گزاشتمش در کوسش اوووووف اول ترسیدم ولی یه دفه دیدم تا ته کیر 18 سانتیم رفت تو.کوسش جوری که تخم هام به سوراخ کونش برخورد کرد قفله قفل بودم اشک تو چشاش جم شد درد میکشید منم بی حرکت وایسادم دردش که کم شد شروع کردم تلمبه زدن محکم بغلش کرده بودم و میکردم اونم داشت حال میکرد یه دفه دیدم بیحال شد تو بغلم شله شل شده بود منم که میخاستم ارضا بشم دست بردار نبودم و داشتم میکردم
ابم داشت میومد یه لحظه فکر کردم پاره شده نگا کردم خبری از خون نبود باز شرو کردم داشتم میمرم که ابم اومد ولی ریختمش تو دستمال با دستمال کوسشو تمیز کردم و لباساشو تنش کردم و بغلش کردم و اروم اروم بوسش میکردم و قربون صدقش میرفتم تا کم کم جون گرفت وقتی تو اون حال دید خوشو که چهحالی کرده و چقد ترو تمیز حال کرده ازم تشکر کرد وقتی داشت میرفت تا در خونشون همراهیش کردم از اون سال تا الان سه چهار بار سکس کردیم اونم واسم خودشو خوشگل میکنه و میگه اماده هستم در اختیارتم هر کاری دوست داری بکن منم که از این حرفش جون میگیرم سیر میکنمش