داستان کونی شدن من

یه روز قرار شد زیدم مهسارو ببرم خونه ی یکی از رفیقام 3 نفری بکنیمش
قبل از اینکه به مهسا بگم ببینم میاد یا نه زنگ زدم به علی دوسم گفتم خونه رو خالی کنه گفت اگه ایندفه نیاد خودتو میکنیم آخه یبارم قرار شد ببرمش نشده بود من فکر کردم شوخی میکنه قبول کردم بهش گفتم تو بکن باش کیه که نده اول رفتم خونه ی علی اینا بعدش زنگ زدم به مهسا گفت کارداره نمیتونه بیاد.
به رفیقام گفتم نمیاد دلیلشو گفتم اوناهم منو اولش بزور لخت کردن منم که دلم بود بدم خودمم کمک کردم بهشون قرار شد فقط بزارن لای پام و ساک بزنم براشون یکشون انگشت شاهدشو(انگشت وسط) کرد تو دهنم درحالی که کیرشو میمالید رو شکمم علی همیشه دوس داش منو بکنه چون یبار کونموبدون موی منو تو استخرکارگران دیده بود از اون موقع تو کف کونم بود یه خورده انگولکم کردن.
بعد نوبت رسید به ساک زدن خیلی دوس داشتم برا یکی ساک بزنم به آرزوم رسیدم بالاخره. اول برا اون یکی دوسم ناشیانه ساک زدم بی انصاف نگفته بود زود ارضاس هرچی آب داش خالی کرد تو دهنم یه بوس کوتاه ازسوراخ گرفتو رفت .
موندیم منو علی،علی گفت محمد میزاری بکنم تو کونت منم که کنجکاو شده بودم شده بودم ببینم چه دردی داره گفتم باید اول برام ساک بزنی و کونم بخوری علی ام که ازخدا خواسته قبول کرد گفت اول ساک بزنم یا آخرش گفتم اخر که رفتیم حموم قبول کردو رو پاهام واسادم لمبه هامو با دست بازکردم که راحت باشه یکمم فمبل کردم شروع کرد به خوردن کونم زبونش که خورد به سوراخ کونم وااااااای نمیدونید چه حالی شدم داشتم میمردم از لذت خیلی حال داد 15 سال جوون شدم کونمو که بعد از 5 دقیقه خوردن خیسه خیس که شد گفت با اجازه.کله ی کیرشو گذاشت دم سوراخم گفت اگه رفیقتو دوس دردشو تحمل کن قربون کونت برم منم با ناز گغتم دوستت دارم
فشار داد رفت تو انگار بمب کار گذاشتن تو کونم یه آه بلند کشیدم یکم گذاشت کون تنگم عادت کنه بعد شروع کرد به عقب جلو کردن اونجا بهم گغت که همیشه آرزوش بوده منو بکنه.
بهش گفتم اگه بهم میگفتی میدادم بهت اخه خیلی خاطرتو میخوام گفت ازاین به بعد بخوامت میای حال بدی گفتم چرا که نه ؟گفت عاشقتم قربون صدقم رفت.
بعد 10 دقیقه گایده شدنم ابش اومد خالی کرد تو کونم بعدش ازش خاستم که بشاشه توم اونم شاشید تو کونم که حالا دیگه گشاده گشاد شده بودرفتیم حموم من پشتم به علی بود که علی نشسته بود رو دو زانوش دوباره کونمو خورد صدای آه کشیدنم خونشونو برداشت کونمو محکم فشار دادم رو دهنش با صدای آروم میگفم افرین پسر خوب ادامه بده مک بزن اونم با دستش برام جق میزد گفتم نوبت منه کونتو بخورم گذاشت خوردم باز منو تو حموم گایید دوباره ارضا شد گفتم خیلی نامردی علی گفت چرا قربون کون تنگت برم گفتم تنگ بود خم شدم سوراخمو بهش نشون دادم گفتم ببین چیکارم کردی نامرد حالا باید برام ساک بزنی اقا ساک زد ابمو خورد اخرشم لب گرفت رفتیم منو تا خونمون رسوند آخه لنگ میزدم.خواهرم مارو دید ترسید بدوبدو اومد منو بغل کرد پرسید چرا لنگ میزنی تصادف کردی علی گفت چیزی نیست تو حیات ما خورد زمین … .اون روز علی 4 بار منو کرد یبار تو ماشینش داشتیم میرفتیم پارک یبارم آخر شب توی پارک ماشالا چه کمری داره ….
اینم از داستان کونی شدن من ازاون موقع به بعد هر موقع فرصت پیش اومده علی جونم منو کرده….

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

5 دیدگاه دربارهٔ «داستان کونی شدن من»

  1. خیلی جالبه دوست دارم گی سن بالا هم بنویسین من بالای 30 سال هستم لطفا سن بالا هم بگزارید

  2. ساکشن حرفه ایی هستم سافت مفعول هرکی میخاد بزنگه به ۰۹۲۱۱۰۷۸۹۲۰ پشیمون نمیشه

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا