تو همونی که از دختر های چاق بدت میاد؟

ساعت 4 عصر بود که پسر داییم(آرمان) زنگ زد که کجایی؟ گفتم: پیتزا سعید، گفت سر طوس ام پنج دقیقه دیگه با پروانه(دوست دخترش 17 ساله، چادری، یکم چاق، ولی سعید میگفت هم خوب ساک میزنه هم از سکس پشت خوشش میاد ) میایم دنبالت. گفتم باشه.
اومدن گفتن باید لادن خواهر پروانه رو هم بر داریم (بعدا فهمیدم 19 سالشه، این هم چادری، هم هیکل خواهرشه و یه ساله ازدواج کرده) لادن تا نشست تو ماشین شروع کرد داد و بیداد که چرا اینقدر طول دادید همش ماشین ها برام بوق میزدن آبروم رفت…
 
اولین بار بود لادن رو میدیدم چهار تایی رفتیم یه کافی شاپ ولی لادن اونجا هم ول کن نبود، نمیدونم چی شد یه دفعه گفتم بیخیال شو دیگه توپولی یکم اومدیم بیرون بگیم بخندیما! اونم به من گفت همش تقصیره توه من تو خیابون اینقدر معطل شدم، با اون ابروهای پاچه بزیت! من گفتم به من چه! خلاصه سرتون رو درد نیارم اون روز ما دوتا همش به هم پریدیم من همش میگفتم که چه قدر از دختر های چاق بدم میاد و لادن مثل یخچال ساید بای ساید میمونه… میتونیم یه نخ ببندیم بهش جای بالون بفرستیمش هوا… اون هم میگفت حرف بیخود نزن ابرو کمونیه پاچه بزی! همینجوری گذشت و نزدیک های خداحافظی شد که لادن گفت اه همش تقصیره شماهاس موبایلمم باطریش تموم شد! پاچه بزی اون موبایلت رو بده شب خونه مامانم دعوتیم حتما باید زنگ بزنم الان… خلاصه زنگش رو زد و خداحافظی کردیم…
توی عمرم با دختری اینقدر جرو بحث نکرده بودم حتی فکر نمیکردم اگه دوباره هم دیگرو ببینیم تو روی هم نگاه کنیم. چند روز بعد برام یه اس ام اس اومد سلام چطوری؟ گفتم سلام شما؟ گفت تو همون پسره هستی که از دختر های چاق بدت میاد؟ اولش خیلی تعجب کردم گفتم شاید راجع به آرمان و خواهرش میخواد چیزی بگه…خلاصه بر عکس روز اول با هم کلی صمیمی حرف زدیم و خیلی دختر پایه ای نشون داد آخرش هم گفت شوهرم هفته ای یه روز تهران نیست دوست داشتی میتونی بیای یه سر بهم بزنی…
 
یه روز هماهنگ کردیم رفتم خونش در رو که باز کرد کف کردم! توی لباس خونه خیلی سکسی تر بود! موهاش مش بود و با آرایش، خیلی خوشگل شده بود! ناخود آگاه بغلش کردم و لپش رو بوسیدم. نشستیم روی مبل از زندگیش گفت که چون سر و گوشش می جمبیده خیلی زود شوهرش دادن! با شوهرش از روی اجبار ازدواج کرده و سکس زیاد میکنن ولی شوهره خوب ارضاش نمیکنه…(آخرش من نفمیدم چه سریه هر چی مرد شهوتیه زن سرد داره! هرچی زن شهوتی هم شوهر سرد داره بگذریم…) تلفنش زنگ زد، خواهر شوهرش بود، منم شروغ کردم تی شرتش رو درآوردن، اول اون دستش که آزاد بود، بعد موبایل رو خودم در گوشش نگه داشتم و کلا لباس رو از تنش در آوردم، وَاوو چه بدن سفیدی! ولی انصافا توپوله سکسی ای بود، بعد سوتینش رو از پشت آروم باز کردم، سینه هاش خیلی صفت نبودن ولی گنده بودن، هنوز داشت تلفون حرف میزد، شروع کردم بازی کردن با سینه هاش که تلفنش تموم شد. گفت واااااااای تا به حال هیچ کسی به این قشنگی لباسم رو در نیاورده بود! تو خیلی قشنگ درشون آوردی! بعد بردمش روی تخت و شروع کردم از لبای گوشتیش خوردن جدا لباش بدجوری خوردنی بودن! بعد یه دفعه دست کشیدم از خوردنشون و گفتم یه سوالی، واقعا ابروهام زشتن؟ خندش گرفت و گفت نه بابا! آخه توه پررو برگشتی گفتی توپولی! منم با اینکه از پسرهای ابرو کمونی خوشم میاد ولی واسه اینکه ضایع نشم به ابروهات گیر دادم! بعد منو هل داد و شروع کرد دکمه شلوارم رو باز کردن، بعد با شورتم هم زمان کشید پایین که یهو کیرم افتاد بیرون! (کیرم 18 سانته خیلی کلفت نیست ولی به جاش تخم هام خیلی نازن ) تا چشماش افتاد گفت جوووون عجب کیری ماله شوهرم همش 12 سانتیمتره زود هم آبش میاد… شروع کرد به خوردن، خیلی خوب میک میزد جوری که کم مونده بود تخمامو از سوراخ کیرم هورت بکشه تو دهنش… بعد من لباساش رو در آوردم شورتش هم کِرِم بود، رون هاش یکم چاق بودن ولی کس خوشگلی داشت، لبه های کسش هم جمع بودن و روی کسش کاملا بسته بود، من این مدل کس رو خیلی دوس دارم میبینمش یاد زبون گاو میفتم )
 
شروع کردم لیس زدن و میک زدن چوچولش که بعد چند دقیقه گفت بسه دیگه بکنن! کیرم رو گذاشتم لبه کسش یکم بالا
پایین کردم و فرو کردم توش، شروع کردم تلنبه زدن که گفت اگه جای حساس بدنم رو بخوری جوری شهوتی میشم که محاله باور کنی! گفتم کجاااااات؟ گفت گردنم! شروع کردم لیسیدن گردنش که بلافاصله صداش تغییر کرد شروع کرد آه و ناله و جیغ های ریز! انگار داره ارضا میشه! مثل وحشی ها شده بود من رو دوباره هل داد عقب و پرید روی کیرم! کیرم رو تند تند ساک میزد، تا تهش میکرد تو دهنش جوری که یکی دو بار کم مونده بود عُق بزنه… بعد بلندش کردم پاهاش رو با دستام بالا گرفتم و دوباره شروع کردم تلنبه زدن، تا احساس میکردم دارم میام در میاوردم و شروع میکردم خوردن کسش چون اصلا دوست نداشتم به این زودیا ارضا شم… بعد برش گردوندم کونش رو دادم هوا پاهاش رو جمع کردم زیر شکمش، کمرشم دادم پایین که کونش حسابی بیاد تو دستم، شروع کردم هم زمان که کسش رو میخوردم انگشتم رو خیس کردن تو کونش، اول یکی بعد چند دقیقه دو سه تایی
 
… بعد کیرم رو یه تف زدم و آروم کردم تو کونش و یکمی از کون کردمش، با هر جای بدنش که ور میرفتم جیغ و ناله ی مخصوص خودش رو داشت، واقعا داشتم از سکس باهاش لذت میبردم، ولی اون همچنان با ولع کیر میخواست، واسه همین یه فکری به ذهنم رسید! گفتم خیار سالادی دارید؟ گفت آره واسه چی میخوای؟ رفتم از یخچال آوردم، لادن رو دوباره مدل سگی خوابوندم خیار رو یکم کردم توی کونش اون هم یه بند آه و ناله و گاهی جیغ میکشید، بعد ته خیار رو قسمت زیر شکمم (بالای کیرم) گیر دادم و کیرم رو گذاشتم رو کسش آروم فرو کردم تو،جوری که هم زمان که تلنبه میزدم خیاره هم کمی جلو عقب میشد و خیلی بهش حال میداد… کمی بعد ارضا شدم و ریختم روی سینه و صورتش… دوتایی ولو شدیم رو تخت گفت: کثافت فکر کنم حداقل چهار بار ارضام کردی! بعد یه دوش گرفتم و لباسام رو پوشیدم و خداحافظی کردیم و اومدم خونه، تو راه اس ام اس دادم چه طوری؟ گفت کسم یکم داره خون میاد، وقتایی که زیاد سکس میکنم اینجوری میشه!!
نوشته: ؟

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

5 دیدگاه دربارهٔ «تو همونی که از دختر های چاق بدت میاد؟»

  1. اگه دختر یا زنی واسه سکس یه کیر کلفت و دراز خواست بزنگه فقط ازقم وتهران و کاشان واراک کرج وساوه
    09387838424

  2. یه خانم چاق سنشم مهم نیست واسه دوستی در خدمتم
    بنده مجردم ۳۵سال
    تلگرام sorush-1984

  3. یه خانم چاق سنشم مهم نیست واسه دوستی در خدمتم بنده تهران ساکنم و سکس با خانم چاق رو خیلی دوست دارم
    بنده مجردم ۳۵سال
    تلگرام sorush-1984

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا