به فاک رفتم

سلام.

علی هستم 23 ساله ، این قضیه بر میگرده به 1 سال پیش…

7 ماهی بود ک با خانومم ازدواج کرده بودم و یه خونه گرفته بودیم تو کرج زندگیمون خوب بود تا موقعی ک با دختر بلوک رویه رویی مون آشنا شدم دختر خوبی بود اندام زیبا و جذابی داشت و هیکل رو فرمی داشتش 18 سالم بیشتر نداشت باهم آشنا شدیم ! یه روز سر کار بودم خانومم صبح به من گفتش من دارم میرم خونه مادرم هر موقع از سرکار تعطیل شدی بیا اونجا ، اونام خونشون فردیس بود منم تا اینو شنیدم خر کیف شدم و سریع ظهر رفتم پیش سر پرستمون گفتم داداش یه کیس مناسب خورده به تورم من برم خونه اینو بزنم زمین اونم گفت موفق باشی…

ساعت 12 بود از محل کارم راه افتادم تا خونه یک ساعتی راه بود ساعت یک و ربع رسیدم خونه خودمو آماده کردمو زنگ زدم گفتم بیا خونمون کسی نیست دخترم تا اینو شنید سریع اومد. خلاصه اونم امدو ما یه 10 دقیقه ای رو کار بودیم و داشتم تلمبه میزدم . توهم همین فاز بودم چشتون روز بد نبینه صدا کلید انداختن به درد اومد و منم سریع خودمو جمع و جور کردمو به دختره گفتم سریع خودتو جمع کن رفتم جلو در اتاق وایستادم دیدم خانوممه اوه اوه اوه سریع منو هل داد اون سمتو رفت تو اتاق تا دختررو دید یه سیلی آبدار خابوند زیر گوش دختره دختره هم سریع پوشیده نپوشیده جمع کردو رفت ! خانومم هم برگشت به من گفت همون لاشی هستی که بودی  …

 

نوشته:‌ علی

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا