تو یه شرکت کار میکردم و محصولات شرکتو برای نمایندگی هاشون تو تهران جابجا میکردم اینم بگم (که من متولد کرجم ولی تو یکی از شهرهای هم جوار تهران زندگی میکنیم خیلی خوشتیپ و جذاب نیستم ولی تو زبون کم نمیارم قد متوسط میانه اندام) در حین برگشت به خونه بودم که گوشی همراهم زنگ خورد دیدم یه شماره غریبه جواب دادم گفت: سلام احمد اقا پرسیدم شما؟ گفت: نشناختی منم راحله دختر خالت جا خورده بودم که شمارمو ازکجا گیر اورده ازش پرسیدم شمارمو کی بهت داده گفت از گوشی دایی کش رفتم خلاصه کلی خوشو بش کجایی چیکار میکنی گفتم الان کجایی؟(اینم بگم راحله قد متوسط هیکل مانکن سینه 65پوست بدن سفید مو بور چشم سبزو خیلی شیطون و از همه مهمتر خوش کون) گفت که خیلی وقته با خالت که زن بابام بشه دعوام شده و جایی میرم سر کار خونه یه خانم سن بالا پرستارش هستم و تا اخر هفته اونجا دو روز اخر هفته میرم خونه بابام البته اگه خالت حالمونو نگیره راه بده خونه.باور کنین من بچه منفی نیستم ولی نمیدونم چی شد که یهو زد بسرم وگفتم سنگ که مفته گنجشک هم مفت(کیر که کلفته کس هم مفت)خلاصه از اون شب به بعد اس ام اس بازیمون شروع شد تا اینکه بهش پیشنهاد دادم که من بعضی شبها میام تهران و تا صبح تو ماشین تنها هستم اگه واست مشکلی نیست و میتونی بیا چندساعتی پیش هم باشیم اوایل که میگفت نه خطریه تهران بگیرن برامون دردسر میشه خلاصه بعد از چندبار گفتن قبول کرد اولین قرارمونو گذاشتیم و اومد پیشم فکرشو نمیکردم که بیاد و از همه مهمتر فکرشو نمیکردم پیشم بمونه اونم تاصبح
راحله سوار شد احوالپرسی منم خودمو زدم به پررویی گفتم نمیخوایی یه بوس بدی اونم با کمال پررویی منو بوسید و نشست کجا بریم کجا نریم تصمیم گرفتیم بریم یه رستوران غذا بخوریمو بعدشم بریم سمت جاد مخصوص تو یه کوچه که من همیشه اونجا میخوابیدم بریم و اونهم قبول کرد اینم بگم با کلی ترسو لرز که بگا نریم.سرتونو درد نیارم اونشبو با ترسو لرز اونجا سپری کردیم البته موقع خواب راحله و دست کاری کردم چون میترسیدم بگا بریم فقط یکم مالوندمش البته اولش ممانعت میکرد ولی لامصب شهوت دیگه نمیشه کاریش کرد فقط میگفت اینجا نه یوقت کسی میبینه میترسم تو دلم گفتم منم مثل سگ میترسم که بگا بریم تا اینکه بعد از یه مدتی بهم گفت که خواهرم با بچه هاش دارن میرن شهرستان منم اخر هفته خونه خواهرمم اگه میتونی برنامه بذار بیا اونجا منم از خداخواسته قبول کردم از شرکت دو روز مرخصی گرفتم رفتم خونه خواهرش بذارین یکم از خواهرش بگم که قیافش با بهنوش بختیاری مو نمیزنه قد بلند خوش کون خوش سینه وقتی مجرد بود دلم میخواست یه سیخی بهش بزنم که نشد رسیدم درخونه طبقه سوم زنگ زدم دیدم راحله جواب داد بیا بالا نمیدونستم پله هارو چندتا چندتا برم بالا رفتم بالا راحله درو باز کرد یه شلوارک یه سوتین قرمز روبوسی کردیم رفتم تو خونه یکم پذیرایی و از اینورو اونور حرف زدن راحله رفت شام درست کردن منم رفتم حموم دوش بگیرم بعداز شام ومیوه یکم تو ماهواره چرخ کوس زدن ساعت نزدیک1شب بود با شلوارک و رکابی رو مبل نشسته بودم داشتم تو ماهواره دنبال یه شبکه سکسی میگشتم که دیدم راحله با یه شرت و کرست سکسی جلوم ایستاده بدن سفید بدون یه خال مو ،کس قلمبگیش از رو شرت معلوم بود اومد کنارم رو مبل نشست یکم بهم نگاه کردیم لباشو اهسته گذاشت رو لبهام چقدر داغو اتشین یه حس خوب که واقعا قابل توصیف نیست چنان شهوت هردوتامون زده بود بالا که دیوونه وار داشتیم همو میخوردیم
بلند شدم و دستشو گرفتم بردم تو اتاق خواب ابجیش انداختمش رو تخت از شروع کردم به خوردن لباش زبونم وقتیکه میمکید باور کنین زبونم میخورد به ته گلوش بلندش کردم میخواستم لختش کنم که خانم اجازه ندادن خودش اول منو لخت کرد بعد شرتو کرستشو در اورد واااای چه کس سفیدو تپلی چه سینه خوش فرمی65 واقعا هنگ کرده بودم وقتی جلوم ایستاد کسش فقط یه خط کوچیک دیده میشد داشتم ضعف میکردم اومد جلو یه بو کشیدم کسشو گفتم چقدر خوشبو هست معمولا موقع سکس با زن مخصوصا دختر خوشبو خوشمزه حشریتشون بالا میبره شروع کردم خوردن کس راحله یکم که خوردم از بس که حشریت زده بود به بشریت دستم روی سینش و هی میگفت بخور همشو بخور جووووون کسمو بخور کمرشو تکون میدادمعلوم بود که به ارگانسم رسیده بود یکم که خوردم گفتم بیا تو بخور اولش که میگفت بدم میاد دوست ندارم یکم سرشو خورد یواش یواش با بستنی کیم اشتباه گرفته بود داشت قورت میداد خلاصه چون دختر بود و نمیشد وارد بهشت شد گفتم من دراز میکشم تو بیا رو کیرم خودتو ارضا کن بعد من اونم قبول کرد اومد رو کیرم گذاشت لای پاش خلاصه یه ده دقیقه ای هر جور که دوست داشت گذاشتم خودشو خالی کنه واییی چه کس داغو نرمی لیز لیز شده بود کسش بعد گفتم راحله بخواب به شکم میخوام از کون بکنمت و اونم قبول کرد یکم با انگشتم کردم تو کونش وااااای چقدر تنگ بود گفت دردم میاد رفت از تو کیفش کرم اورد یکم زدم دم سوراخش با انگشت باهاش بازی کردم اوم با دستش کیرمو میمالید منم با یه دستم کسشو میمالیدم باورتون نمیشه وقتی ابش اومد مثل بعضی سوپرای خارجی ابش پاشیده شد روی دستم گفت احمد بسه بکن توش کیر میخوام منم کیرمو یکم کرم زدم اهسته گذاشتم دم سوراخش اهسته اهسته فشار دادم توش یکم اخ اوخش در اومد گفتم تکون نخور الان دردش ساکت میشه یکم صبر کردم اهسته اهسته شروع کردم تلمبه زدن وای خدا من دارم راحله و میکنم چه کون تنگی اولش اخ واوخ میکرد بعد از چند دقیقه تبدیل شد به جووون بکن واییی قربون کیرت چه لذتی داره بکن
منم شدت تلمبه هامو بیشتر میکردم داشت ابم میادمد کشیدم بیرون که زود تموم نشه گفتم راحله بخواب از جلو بکنمت تو کونت برگشت انگار نه انگار کیر تو کونش بود باز کرم زدم کردم تو کونش واییی چه لذتی چه سکسی خوردن سینه کردن کون از جلو تقریبا 5دقیقه ای کردمش راحله با شهوت لبامو میخورد زبونمو میخواست قورت بده داشت ابم میامد که راحله گفتم میخوام بخورمش منم از خدا خواسته در اوردم همه کیرمو کرد تو دهنش و ابمو خورد بی حال افتادم کنارش رو تخت اونم بلند شد رفت خودشو مرتب کردو اومد یکم حرفهای عشقولانه و خوابیدیم صبح بیدار شدم دیدم راحله نیست دیدم صدای اب حمام داره میاد صداش زدم گفت بیا تو حمام رفتم تو حمام خودمونو شستیم باز تو حمام کیر لامصب بلند شد دوباره تو حمام کردمش اینبار با شامپو بدن کیرمو لیز کردمو فشار دادم تو کونش سرپا میکردمشو سینهاشو از پشت گرفته بودم نشستم رو زمین راحله نشست رو کیرم تا خایه رفت تو کونش واییی چه لذتی چه حالی خودشو رو کیرم میچرخوند داشت ابم میامد که بلندش کردم ازش خواستم بخوابه کیرمو گذاشتم رو کسش انقدر لیز بود چه یکم کیرمو مالیدم روش یهو ابم اومد ریخت رو شکمش بلند شد خودمونو شستیم بعد ازاین قضیه چندباری با هم سکس داشتیم
امیدوارم از این داستان خوشتون بیاد و باور کنین هیچی دروغ نیست همش عین واقعیته بعضی وقتها یه اتفاقاتی تو زندگی ادم میافته که باورش سخته حتی الان که 5…6ساله از این ماجرا میگذره هنوزم باورم نمیشه خوش باشین همگی
نوشته: احمد