اسم من شیداست و 20 سالمه. داستانی رو که براتون مینویسم مربوط میشه به یکی از سکسایی که تو خاطرم مونده و هنوزم وقتی یادم میاد تنم مورمور میشه و هوسم میزنه بالا. شهر ما یه شهر کوچیکه و معمولا با هم شهری هام دوست نمیشم آخه خیلی راحت پیش بقیه لوت میدنو اسمت خراب میشه. معمولا با هم شهریام فقط حد صحبت رو نگه میدارم اما اینی که میخوام براتون تعریف کنم کاملا با بقیه فرق داره. اینم بگم که پدرو مادرم از هم جدا شدنو
بعد جداییشون مامانم بابلسر خونه گرفتو منم چون دانشگاهم تو ساریه مجبور شدم بمونمو آخر هفته ها میرم پیش مامانم پدرمم رفته جنوب.
یکی از روزای پاییز که هوام خیلی سرد بود با چندتا از دوستام رفته بودیم مرکز خرید تو راه برگشت با اینکه هوا سرد بود تصمیم گرفتیم پیاده برگردیم دوستام ازم جدا شدنونزدیکای خونمون بودم که یه پسربا قیافه خیلی معمولی با ماشینش اومد دنبالم منم چون تنها بودم اصلا به روی خودم نیوردم اگه دوستام بودن حتی برا خنده هم شده یکم کرم میریختیم شمارشو میگرفتیمو یکم اذیتش میکردیم ولی تنها بودمو نمیچسبید ازین کارا کنم. خلاصه تا دم خونمون اومد دنبالم کلیدو برداشتمو درو وا کردم که یه چیزی گفت که خوب نشنیدم کنار پله که خواستم کفشمو در بیارم دیدم یکی در میزنه فکر کردم که اونه برگشتم سمت در نمیدونستم درو وا کنم یا نه که دیدم یه کارت که توش شماره و اسمش بودو از لای در انداخته تو منم برش داشتم اسمش رامین بود شمارشو تو گوشیم ذخیره کردم ولی حوصله نداشتم بیخودی بزنگمو با هم لاس بزنیمو کس شعر ببافیم. یه هفته ای گذشت یه روز تو راه دانشگاه بودم که یه پسر خیلی خوش تیپ با قد بلند دیدم که چهرش خیلی شبیه رامین بود یه لحظه فکر کردم اونه اصلا متوجه من نشده بود فکر کردم به خطش میزنگم اگه جواب داد که میبینم خودشه شایدم باهاش دوست شدم اگه نه که ضرر نداره. زنگیدمو چندتا بوق خورد که دیدم خودشه گوشیو برداشت روشو سمت من کردو چندباری الو الو کرد منم گوشی دستم بودو دم گوشم نذاشته بودم که یهو چشمش خورد به من بهم خیره شد یکم دستپاچه شدم ولی زود خودمو جمعوجور کردمو مسیرمو رفتم. کلاسم تموم شد خسته و کوفته رفتم خونه قرار بود دوستم شمیم بیاد پیشمو شبم بمونه که اومدو کس شعرای دخترونمون شروع شد اونم مث من خیلی هاته ولی ما نه از لز خوشمون میاد نه از خودارضایی آخه چه جوری آدم میتونه ارضا شه وقتی داغی یه بدن دیگه و قدرتو نفس مردو رو تنش حس نکنه و کیر تو کسش نباشه
کرم ریختن شمیم شروع شد اولش نشست کلی از سکس کیری خودشو دوستش برام تعریف کردو بعدم گیر داد که بیا فیلم بذاریم بگم مدلامون چه جوریه منم که گفتم خیلی هوسم بالاست از همون اولش یکم سیخونک خوردم تا چندتا فیلم دیدیم که دیگه کسم داغ کرده بود کلی به شمیم فحش دادم اون شبو با سر درد خوابیدم نمیدونین چه زجری کشیدم
صبح زود شمیم رفت منم که کرمم گرفته بود گفتم بزنگم به رامین شاید بچه باحالی باشه زنگیدمو خودمو معرفی کردم کلی کس لیسی کرد که دوست دارمو ازت خوشم اومده و ازین حرفا بم گفت بچه اینجایی یا دانشجویی منم گفتم هر دو چطور که گفت آخه من دانشجوی اینجام خونمون رامسره. آخ نمیدونین اون لحظه تو کونم عروسی بود. گفتم شبو تنهام پایه هستی بیا پیشم تا آخر شبو اینجا باش از خداش بود قبول کرد. منم خونه رو ردیف کردمو به کارام رسیدم دوش گرفتمو یه تاپ و شلوارک مشکی پوشیدم که یهو اس اومد که آدرسو بفرست برام استرس داشتم نمیدونستم اصلا کارمون به سکس میکشه یا نه آخه اصلا پشت تل هیچی نمیگفت همش اراجیف میبافت منم گفتم شانسه دیگه یا میشه یا نمیشه 15دقیقه گذشت که زنگ خونمون خورد دیدم خودشه درو وا کردم قلبم داشت از قفسه ی سینم میزد بیرون که یهو در بالا باز شدو اومد تو یه عطر خیلی خوب همه خونه رو پر کرده بود چهرش اونقدرام بد نبود موهاش کوتاه بود با پوست سفید یه کیف کمری بسته بود که خیلی چشممو گرفت بعد سلام و احوالپرسی نشستو هر چند دقیقه تکرار میکرد چه خبر که منم پشتش میگفتم بی خبر بازم هی همینو میگفت فکر کردم یه کم اذیتش کنم گفتم کیفتو میخوام با همه محتویاتش خندید فکر کرد شوخی میکنم گفت باشه بیا بگیرش مال خودت منم گرفتمشو شروع کردم توش فضولی کردن که گفت اونجا رو وا نکن توش مدارکمه
منم بیشتر کنجکاو شدم بازش کردم چشام برق زد با کلی تعجب توش یه اسپری بی حس کننده و یه بسته کاندوم. گفتم بازم اذیتش کنم بد نیس با عصبانیت بهش گفتم اینا چیه ؟؟؟ اونم با خنده گفت هیچی شخصیه گفتم چیزای شخصیت اینجا به چه دردت میخورد که اوردیشون؟؟؟ گفت همه جا میبرم محض احتیاط منم با عصبانیت گفتم پاشو برو بیرون فقط نگام کرد دوباره بش گفتم بهت میگم برو بیرون بفرما. قرمز کرده بود پا شد خواست بره که خندیدم گفتم کجا؟؟؟؟ برگشت مات نگام کرد منم گفتم تا باشه ازین احتیاطا خندید اومد نشست پیشمو گفت حالا ازت ناراحتم باید انقد ببوسی منو که از دلم در بیاری. منم آروم لپشو بوسیدم که دستشو گذاشت دور گردنمو آروم اومد سمت لبامو شروع کرد به خوردن لباش داغ بودو نرم انقد با هوس میخوردو آتیشی بود که دلم میخواست همون لحظه بکنه تو کسم یکم که لبامو خورد آروم در گوشم گفت اتاق خوابمون کجاست؟ منم با چشم به اتاقم اشاره کردم منو گرفت تو بغلشو مثل اینکه یه بچه رو بغل کرده برد تو اتاقو آروم گذاشتم رو تخت خودشم رفتو با کیفش برگشت آروم اومد روم دراز کشیدو دوباره شروع کرد به خوردن لبامو یواش یواش رفت سمت گردنو گوشم که خیلی به این قسمتام حساسم صدام درومده بودو آهم بیشتر هوسیش میکردو بیشتر میخورد با دستاش سینه هامو گرفته بودو میمالوند سرشو آروم اورد سمت سینمو منو نشوندو تاپمو از تنم در اورد لباسای خودشم همه رو دراورد فقط یه شرت پاش بود از رو شرت کاملا معلوم بود کیرش هم بزرگ بود هم کلفت بیشتر هوسی شده بودم دوباره اومد رومو شروع کرد خوردن سینه هام محکم میمکیدو نوکشو گاز میگرفت کسم داغه داغ بود وحشتناک هوسی شده بودم آروم آروم از رو سینم لیس زدو اومد رو شکممو پایین تر تا رسید به شلوارکم آروم اونو دراورد دوباره از نوک انگشت پام شروع کرد به لیسیدن آروم آروم میلیسید تا رسید به کسم دورشو میخورد ولی خودشو نه انگار میخواست اذیتم کنه منم که دیگه دوزاریم جا افتاده بود سرشو کشوندم وسط کسم که خودش فهمید منظورم چیه بلند گفت جوووووووون میخوای بخورمش برات؟؟؟
منم که انقد خمار شده بودم صدام به زور در میومد آروم گفتم بخورش همشو بخور اونم مثل وحشیا افتاد به جون کسم همشو میکرد تو دهنشو محکم میک میزد با زبونش با چوچولم بازی میکردو آروم آروم زبونشو میکرد تو کسم دیگه داشتم ارضا میشدم صدای آخو اوخم همه خونرو گرفته بود اونم شروع کرد یه انگشتشو کرد تو کسمو باهاش بازی میکردو همزمان چوچولمو میک میزد یهو ارضا شدمو چندتا جیغ بلند کشیدم شروع کردم به لرزیدن که اونم محکم کونمو با دستاش گرفتو همه کسمو کرد تو دهنشو این بار انقد محکم میک زد که حس کردم کسم داره کنده میشه آبمو که خورد آروم اومد روم دراز کشیدو شروع کرد به لب خوردن یکم که حالم جا اومد من اومدم روشو رفتم سمت کیرش نمیتونستم از کیرش بگذرم رفتم پایینو آروم شرتشو دراوردم کیرشو با دستام گرفتمو از زیرش شروع کردم به لیسیدن تخماشو خوردمو با زبون از زیر کیرش و تا سر کیرشو مالیدمو بعد کردمش تو دهنم انقد بزرگ بود که فکر کنم تا نصفش تو دهنم جا میشد تا پایین میرفتمو میک میزدمو میومدم بالا صداش دراومده بود موهامو گرفته بودو چنگ مینداخت تو موهامو میگفت جون بخور تا تهش بخور منم هر چی زور میزدم پایینترشو بخورم نمیتونستم تو دهنم جا نمیشد انگار میخواستم بالا بیارم چند بارم سرفم گرفت ولی بازم میخوردمش که دیدم صداش خیلی بلند شده و داد میزد میگفت تا ته بخورش جنده میخوام بره تو حلقتو شروع کرد با دستش سرمو فشار میدادو به زور میخواست تا تهشو بخورم
حالم داشت بد میشد دستشو چنگ زدمو سرمو بلند کردم چندتا سرفه کردم که اومد بغلم کردو هی میگفت ببخشید عزیزم نمیخواستم اذیتت کنم منم گفتم حالم خوبه مشکلی نیس دوباره دراز کشیدو منو برد تو بغلشو شروع کرد گردنمو خوردنو آروم گفت بشین روش منم دوباره هوسم بالا زده بود کسم خیلی تنگ بودو میدونستم که خیلی دردم میاد ولی با دردشم حال میکردم آروم اومدم رو کیرشو نوک کیرشو به لبه ی کسم مالیدم یواش نشستم روشو یه کم از سر کیرش رفت تو کسم که آروم شروع کرد به فشار دادن کیرش تو کس تنگم حس میکردم دارن کسمو جر میدن حتی اولین بارم که پردم پاره شده بود انقد درد نداشت تا وسطاشو کرد تو کسمو گفت قربون اون کس تنگت بشم دیگه این کس فقط ماله منه و یهو محکم بقیه کیرشو هل داد تو
کسم و سینمو با دستاش گرفته بودو محکم چنگ مینداختو کمر میزد
منم دیگه دردم از بین رفته بودو فقط حال میکردم باورم نمیشد کیری به اون بزرگی تو کسمه منم دارم حال میکنم منم شروع کردم به بالاو پایین کردن هم اون کمر میزد هم من بالا و پایین میکردم رو کیرش تا ته میرفت تو کسمو میومد بیرون عرقمون در اومده بودو صدای شالاپ شلوپ کمر زدنش بلند شده بود همونجور که روش نشسته بودم بغلم کردو یه چرخ زدیمو من اومدم زیرش پاهامو انداخت رو شونشو شروع کرد کمر زدن دستمو که گذاشتم زیر شکمم کاملا میتونستم حس کنم یه چیز میره تو تنمو در میاد داشتم بازم ارضا میشدم داد میزدم محکمتر بکن تا ته بکن تو کسم جرم بده محکمتر اونم دیگه داشت به آخرش میرسید هی میگفت کس تنگتو جر میدم من ارضا شدمو اون هنوز کمر میزد که بم گفت آبمو میخوری منم یه تایید بهش دادم که دیدم یهو کیرشو از کسم دراوردو کرد تو دهنم چند بار تو دهنم تکونش داد که یهو دهنم داغه داغ شدو کیرشم هی یه تکون کوچولو میخرد دهنم پره آبش بود خیس عرق شده بود همونجا رو تخت دراز کشید منم رفتم دستشویی و آبشو از دهنم ریختن بیرون. حیف اون همه پروتیین که ریختم
نوشته: شیدا