کون دادن تو باغ روستا

سلام. امروز میخام خاطره کون دادنمو براتون تعریف کنم…

 

اسمم عماده قد 166 وزن 65 سبزه با یک کون تپل مپل.یک روز از روزهای تابستون قرار شد با یکی از پسرای همسایمون به نام حسین بریم روستاشون.صبح زود رسیدیم اونجا جاتون خای صبخونه رو خونه عموش خوردیم و قرار شد با خر پسر عموش بریم گردش.دوستم نشست جلو من وسط بودم پسر عموشم که اسمش علی بود نشست عقب.یکم که رفتیم متوجه ی چیز غیرعادی که به پشتم میخورد شدم ولی از بس رو خر تکون میخوردیم گفتم حتما چیز خاصی نیس ولی وقتی علی خودش بیشتر بهم چسبوند فهمیدم کیرش شق شده و داره به کونم فشارش میده.یک نیم ساعتی که گذشت رسیدیم به باغشون ی باغ خیلی بزرگ کنار کون بود و یک اتاق کوچیکم توش داشت.ظهر که شد کنار رودخونه نهارو خوردیمو حسین گفت من خابم میاد میرم تو اتاق بخابم.منم که فرصتو مناسب دیدم گفتم منم با علی میرم این طرفا ی دوری بزنم.از علی بگم یک پسر سبزه هم قد خودم و بسیار پسر ساکتی هم بود.طفلی با اینکه خابش میومد قبول کرد.منم داشتم نقشه میکشیدم که یک کونی به علی بدم ولی از بس پسر ساکتی بود نمیدونستم چی باید بهش بگم اولش با خودم گفتم کاشکی همونجا رو خر بودیم کیرشو با دستم میگرفتمو بهش میفهموندم اینکاره ام ولی حالا که کار از کار گذشته بود.

 

 

همینطور که داشتم تو باغا قدم میزدیم گفت عماد حواست باشه اینجاها مار داره منم سر شوخیرو باز کردمو گفتم اره میدونم یکیشو امروز دیدم یعنی ندیدم رو پشتم احساس کردم اونم که منظور منو فهمید گفت توروخدا ببخشید دست خودم نبود.همینجور که صحبت میکردیم یدفه یک فکری به ذهنم سید گفتم علی من جیش دارم ولی میترسم گفت چرا ؟گفتم به خاطر مارا گفت من ایجام تو راحت باش گفت آخه جیش بد دارم زشته گفت نه بابا راحت باش منم رفتم کنار یک درختو کشیدم پایین وقتی داشت جیش میکردم روش اونور بود یدفه فهمیدم که خرابکاری کردمو و ابم نیس که خودمو بشورم.داد زدم علی ایورا اب نیس گفت نه باید بریم کنار رودخونه.منم به ناچار کشیدم بالا رفتیم کنار رودخونه.گفتم علی حواست باشه من میخام خودمو بشورم گفت راحت باش اینجا کسی نیس.دوباره روشو کرد اونور.

 

 

منم شرتو شلوارمو دراوردمو رفتم تو اب خودمو شستم که یک ان فهمیدم علی منو داره دید میزنه از تو اب اومدم بیرونو شلوارمو پام کرد.دیگه موقش بود که کارمو انجام بود.به علی گفتم خوب بود؟با تعجب گفت چی خوب بود.منم گفتم کونم دیگه گفت اره گفتم میخای ببینیش با یک مکث کوتاه گفت اره.گفتم خوب منو ببر یک جای خلوت تا بهت نشون بدم.وقتی رسیدیم گفتم حالا نوبت توی بکش پایین.گفت شلوار خودمو گفتم اره دیگه گفت نه اولش تو بکش منم کشیدم پایین گفتم حالا نوبت توئه اونم کشید پایینوای چی میدیدم یک کیر کلفت سیاه شق شده روبروم بود.کیرشو گرفتم دستمو . دوزانو زدم روبروش گفت میخای چکار کنی منم کیرشو کردم تو دهنم تا ته کردم تو دهنمو حسابی خیسش کردم.یکم که ساک زدم بلند شدمو رومو اونطرف کردم اونم تا کونمو دید سریع چسبوند بهم دستمو گذاشتم روی یک درختو منتظر بودمو تا بکنه ولی ازونجایی که حول شده بود و نمیدونست باید چکار کنه برگشتم یک تف گنده انداختم رو کیرشو و سرشو با سوراخم میزون کردمو گفتم علی بکن توم اونم با یک فشار محکم داد تو…

 

ازونجایی که بچه های روستا کمراشون سفته یک 10 دقیقه ای طول کشید تا ابش اومد.ولی ارضا شد گفتم برام جق بزنه اونم یک تف گنده انداخت رو کیرمو ابمو اورد.بعد از اینکه یبار دیگه منو کرد برگشتیم به باغشون.ازون روز تاحالا دیگه علی رو ندیدم ولی یکی از بهترین سکسام بود.

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

3 دیدگاه دربارهٔ «کون دادن تو باغ روستا»

  1. سلام
    پسرای زیر 19سال که تجربه دارن یا میخوان یاد بگیرن پیام بدن

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا