کس دادن به پنجاه نفر

سلام به همه. داستان قبلیمو که “سکس با آقای ر” بود رو امیدوارم پسندیده باشید اینم یه ماجرای دیگه از زندگی‌ یا بهتر بگم جندگی من….

***

با مديريه دبيرستان دوست شده بودم اين مدير دبيرستان با خودش و برادرزنش بودم بعدازاينكه خودش و برادرزنش رو رودرروي همديگه قراردادم برادرزن كلي خجالت كشيد دامادياهمون مديردبيرستان امانه وهردو ادامه دادن هيجكدوم رابطه اشون روبامن قطع نكردند يكبارصب به برادرزن دادم ظهر داماداومدبه اونم دادم دوبارابش اومد حرف كه ميزديم بهم گفت متوجه شده صبي حالي به برادرزنش دادم گفتم كس من هميشه گرسنه كيرهست وكيربرادرزنت سيرش نميكنه يكي من گفتم يكي اون گفت تا گفت شرط مبندم نتوني دريك روز حتي با 20 نفرسكس كني من گفتم من تا 50 نفرش هم هستم منتها مردعمل نيست.

 
گفت شرط ميبندي ؟گفتم اره سرچي ؟ خنديد گفت اگه من بردم كه تاششماه مفت ومجاني هرموقع كه خواستم بايدبهم بدي اگه توبردي ماشينم روبه اسمت ميزنم من نيازي به پول نداشتم تقريبا بيشترسكس هام مجاني بودگفتم باشه مكانش رو من دارم تو كيربيار وكيرهايي رو بياركه برام دردسرنشن قبول كرد
تقريبا يكماهي گذشت كه گفت ادم جوركرده و تاريخ تعيين كنم
منم يك روزي رو مشخص كردم ولي قرارگذاشتم كه به هركسي خودم دلم خواست كون بدم كس به همه ميدم ولي كون به هركسي كه دلم خواست بدم وهمه نقاب داشته باشند خودم هم نقاب داشته باشم اونم بااينكارموافق بود…

 
روزي كه منتظرش بوديم رسيد يه روز سه شنبه بود من خودم رواماده كرده بودم بدنم حتي يك تارمونداشت تمام بدنم بوي عطرخوشبويي رو ميداد طبق قراري كه بادوستاش گذاشته بود هردوساعت تعدادي مي اومدن مثلا يه گروه 7نفري مياومدن تواتاق پذيرايي مينشستن يه سي دي رقص زنها باميله رو گذاشته بودم كه اون رونگاه ميكردند ويكي يكي مي رفتند تواتاقي لباسهاشون رودرمياوردن مياومدن تواتاق من وبعدسكس دوباره ميرفتن توهمون اتاق لباسهاشون رو ميپوشيدن و ميرفتند
وقتي كه گروه اول اومدن خودش همراهشون بود باديدنم لب لوچه اش اب افتادوگفت شروع كننده خودم بايدباشم يك ساعتي كس دادنم بهش طول كشيد حشريم كرد وخوب سينه هام روميخورد كيرش روتا ته توكسم ميكرد و لبهام رو با ولع ميخورد اب خودم زودترازاون اومد وقتي كه ابش اومدميخواست بره بيرون ازاتاق بهم گفت فكرنميكنه كه من برنده باشم منم گفتم بهمين خيال باشه وچنددقيقه بعدش نفردوم داخل اتاق اومدخودتون تصور كنيد وارداتاقي ميشيد كه تخت دونفره بزرگي اونجا هست و يه زن جوان لخت با بدن سفيد و سينه هاي 80 دراز كشيده پاهاش رو هم باز كرده و منتظر كير هست هرمردي رو كيرراست ميكنه…

 

نفردوم چنان راست كرده بود كه شيرجه زد روم و اول كيرش رو توكسم كرد بعد سينه هام رو گرفت دوسه دقيقه نگذشته بود كه ابش اومد تا ابش اومد گفتم برو بيرون تا نفربعدي بياد گفت ميتونه يكبارديگه هم بياد گفتم نه بريد بيرون نفرسوم كيركوچيكي داشت بچه سال بود بزور شايد 18سالش ميشد اينم خيلي طول نكشيد كه ابش اومد اون اقا به همه روال كاررو گفته بود تا ابشون اومدبايد بيان بيرون وديگري بره داخل فكرميكردند من يك جنده هستم كه قراره به همون چن تا بدم من زود ابم نمياد واون روز تا من تحريك ميشدم اينا ابشون مياومد هردوسه مردي كه ابش مياومديكبار من ابم مي اومد اعتراف ميكنم كه كارسختي بودم ازنفرهيجدهم به بعد فكر ميكردم كسم نازك شده وحتي كير كوچيكي تو شميرفت درد ميگرفت بعداز اينكه نوزدهمين نفرمنو كرد اجازه ندادم نفربيستم وارداتاقم بشه حموم كناراتاق خوابم بود رفتم حموم واولين حموم بعداز اينكه به 19نفركس داده بودم رو كردم اب گرم ويساعتي تووان موندن وخوردن ليواني بزرگ شيرموز توحموم حالم رو جا اورد بعدازاينكه ازحموم بيرون اومدم چن تيكه مرغ سوخاري با سيب زميني سرخ كرده خوردم بدون نون خوردم انرژي پيدا كردم وتقريبا بعد از سه ساعت استراحت دوباره شروع كردم نفربيستم معلوم بود دلش پربود ازاينكه معطل شده چون با قدرت سينه هام رو ميفشرد وولب نميخورد بلكه گاز ميگرفت

 

خوشبختانه ابش زود اومد ورفت ومثل قبلي ها ادامه پيداكرد شايدباورنكنيد ولي بعدازاون هركسي اومد من انگارجنده پولي زمان شاه باشم مياومدن مي افتادن روم دوسه تا تلمبه ميزدن ابشون ميريختن وتموم. من هيج حركتي نميكردم خودم هيج لذتي نميبردم من ازسكس با كاندوم خوشم نمياد غيرازنفراول بابقيه همه باكاندوم سكس كردم براي همين دلچسب خودم نبود وديرترارضا ميشدم نفر38 هم اومد وسكس كرد منتظرگروه بعدي بودم كه مديردبيرستان اومدو گفت يه گروه ديگه ميخواستن بيان نميان وديگه كسي رو نداره چون فكرنميكرد من بتونم بابيشتراز20 تاسكس كنم اونم فقط به همين افراد گفته بود كه گروه اخر3 نفربودن نيومدن بهش گفتم روتختي و پتوي روي تخت روبرداره متكاهاي تخت روهم عوض كنه تا من دوش بگيرم و من دوباره رفتم حموم واينبار تو وان حموم ساولن ريختم و توش نشستم…

 

يساعت بعدش وان روپرازاب وكمي شيروكمي عسل كردم و تووان درازكشيدم وخوابم برد تا دوساعت بعدش كه مديراومدومنو بيداركرد وبا اون حموم كردم خواست سكس كنه ولي نذاشتم چون تمام بدنم دردميكرد درسته خودم ارضانشده بودم ولي حس اينكه سكس كنم رونداشتم ازحموم كه بيرون اومدم غذايي خوردم دوتا مسكن خوردم و توبغل مديردبيرستان تا صبح راحت خوابيدم وصبح قبل ازاينكه ازتخت بيرون بيام يك سكس طولاني وعاشقانه باهاش كردم وبعدصبحونه خورديم اين مديردبيرستان هنوزگاهي وقتا ميبينمش باتوجه به همه اين مواردازدوستان خوب من هست وخودش ميگه عاشق كس وسينه هاي منه.البته تا یادم نرفته بگم که خواست ماشینشو به اسمم بزنه که گفتم لازم نیست و اونم از اینکه شرمندش نکردم کلی‌ تشکر کرد.

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

9 دیدگاه دربارهٔ «کس دادن به پنجاه نفر»

  1. سلام آدرس وشماره بده عزیزم منم بیام قول میدم ارضابشی09216564376

  2. 09016280864یه خانم از تهران بزنگه.درمورد بقیه چیزا تلفنی هماهنگ می کنم

  3. اگرخواستی درخدمتم اینم شمارمه09332980798اسمم امیرساکن تهران

  4. داریوش

    بیا بکنمت
    تضمین میدم دوساعت بدون قرص و اسپری تاخیری باکیر۱۸سانتیم جرت بدم
    پایه ای ایمیل بده

  5. من هفتادمدل سکس بلدم .دارای گواهینامه فنی وحرفه ای.به چندروش سامورایی هم مسلطم.یه پیرزن هم زیرسبک سومم جون داد.اگه ارضانکردم ازفرداش میرم کون میدم.قابل توجه تمامی سنین.
    09010975038

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا