همه کرده بودنش

سلام اسم من بهنامه 17سالمه داستان مال همین چهار روز پیشه…

***

تو روستای پدر بزرگم که هر چند باری میریم اونجا البته ما تو شهریم روز اول که رفتیم خونه اقوام تا ظهر برگشتیم خونه پدر بزرگ بعد از ظهر حوصلم سر رفته بود که اومدم بیرون پرنده پر نمیزد هوا هم سرد بود تا چندتا کوچه رفتم دوری زدم که یهو چشمم به یاسر خوردکه میشناختیم همو البته در حد سلام و علیک
یاسر 15سالش هست اما نسبت به سنش کوچیکتر میزنه و خیلی هم خوشکله
منم که سه ماهی بود پر شده بودم و باید خالی میکردم خلاصه رفتم سراغش و سر صحبت رو باز کردم که چکار میکنی درسها چطوره و این حرفها وبا هم شروع به قدم زدن کردیم تا رسیدیم نزدیک حموم عمومی که متروکه بود بهش گفتم یاسر من خیلی دلم میخاد ببینم تو این حموم چجوری هست ولی همیشه میترسیدم برم حالا که با همییم بیا بریم ببینیم چجوریه اونم گفت باشه و رفتیم تو تاریک بود رفتیم جلوتر که رسیدیم به چندتا حالت اتاق اتاق که بالاش پنجره بود وروشنی داشت از در ورودی دور شده بودیم که طاقت نیوردم و از پشت بغلش کردم ترسید گفت چکار میکنی گفتم نترس کاریت ندارم باید بهم حال بدی وگرنه میبندمت اینجا جن ها بگیرنت .

 

هم قدش هم هیکلش کوچیکتر از من بود زورم میچربید بهش گفت زر نزن جن کجا بوده .وقت نبود اخر سر گفتم یا کون بده یا زنگ میزنم بچه ها هم بیان جرت بدن ترسید راضی شد گفت فقط زود چهار دست و پا خوابوندمش گرمکن پاش بود با شورتش با هم کشیدم پایین.اووووووووووووف که عجب کونی بود دست میزدم بهش مثل ژله میلرزید لپای کونشو زدم کنار دیدم یکم گشاده بروش نیوردم شروع به لیسیدنش کردم دیدم داره حال میکنه یواش اه میکشید از شهوت بعد شلوار لی مو تا زانو کشیدم پایین وهمون حالت دوزانو ایستادم برش گردوندم که کیرمو بخوره

 

اول نمیخورد بزور کیرمو کردم تو دهنش پنج دیقه ای ساک زد که برش گردوندم کیرمو تف مالی کردم دستمو گرفتم جلو دهنش که تف کنه اونم تف کرد و زدم تو کونش و اروم سر کیرمو دادم تو که دیدم راحت رفت تو اونم یکم درد کشید شروع کردم به تلنبه زدن سرمو بردم طرف گوشش گفتم ای ناقلا تو که کونی هستی بگو ببینم به کیا دادی اونم تعریف کرد که به 6 نفر تاحالا داده که چندتاشون دوستای خودم بودن و داییم و چوپون محل .یکم که اونجوری کردمش بلندش کردم دستشو زد به دیوار و قنبل کرد اونجوری هم کردمش کیرمو که میدادم تو ودر میاوردم میلرزید کونش و یه صدایی میداد که حشری کننده بود خیلی حال میکردم که دیدم داره میاد ابم کشیدم بیرون و خالی کردم . بعد کشیدیم بالا واومدیم بیرون یاسر هم گفت دمت گرم از همه بهتر کردی .منم گفتم تو بهترین کونی بودی که کردم انصافا هم همین طور بود

 

نوشته: بهنام

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

1 دیدگاه دربارهٔ «همه کرده بودنش»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا