لذت سکس با اروین

سیلاااااااام به همه ی بچه های سایت…
من نازیم .یکم از خودم بگم :19 سالمه قدم 173 وزنم 60 سایز سینه هام 80 و کون بزرگی دارم..ما یه پسرعمو داریم اسمش آروینه.ما از بچگی خیلی باهم صمیمی بودیم.این داستان برمیگرده به 4 سال پیش یعنی وقتی من 15 سالم بود و آروین 17.ما باهم قبل از اون خیلی باهم سکسی میحرفیدیم.یه شب که مارفتیم خونشون همه رفتن شام بیرون ماهم یه بهونه جور کردیم موندیم خونه..نشستیم باهم فیلم سوپر نگا کردیم.وسطای فیلم آروین اومد نشست کنارم دستشو انداخت دور گردنم خودشوبهم چسبوند چند دیقه ای گذشت دستشو میکشید رو سینه هامو رونام.منم حشری شدم پریدم تو بغلش نشستم و ازش لب گرفتم کیر شق کردشو زیر کونم حس میکردم لذت خواستی بهم میداد.بدبخت شوکه شده بود انگار ازم اصن انتظار نداشت.بغلم کرد برد منو اتاقشو انداختتم رو تخت.خودشم دراز کشید کنارم.منو کشید سمت خودش گرمای تنش داشت دیوونم میکرد.گفت:نازییییی گفتم جانم گفت میدونی دیوونتم منم هیچی نگفتمو لبامو گذاشتم رو لباش شروع کردیم از هم لب گرفتن که یهو برمگردوند و خوابید روم و بولیزمو در آورد سینه هامو که دید بدبخت هنگ کرد.افتاد به جونه سینه هام از رو سوتین قرمزم ک قبلا خودش برام خریده بود سینه هامو ممیمالیدمنم تی شرت اونو در آورد خدایی یه هیکلی داشت همه ی دخترای فامیل تو کفشن.
 
بگذریم فک کنم بعده 15 دیقه ای کلا لخت شدیم گردنمو میلیسید سینه هامو میخورد(البته سینه هام اون موقع کوچیکتر بودن ولی برای یه دختره 15 ساله واقعا بزرگ بودن)همه ی بدنو میلیسیدو و منم فقط ناله میکردم.هی میرفت پایین تر به کوسم که رسید فک کنم 1 دیقه ای فقط بهش زل زده بود منم دیگه تحمل نداشتم گفتم آروییییین زود باش دیگه دارم دیوونه میشم ها.گفت جووووونم چشم اخه اونقد نازه فقط میخوام نگاش کنم.شروع کرد از بالای کوسم لیسیدن به چوچولم که رسید یه آه بلند کشیدم.سرشو محکم به کوسم فشار میدادم بعد از 10 دیقه گفتم بسه دیگه نوبته منه برش گردوندم براش ساک زدم مثه دییوونه هابراش ساک میزدم خیلی حال میکرد معلوم بود.کیرشو از دهنم کشید بیرون گف بسه ابم میاد کیر اونم 19 سانت بود.نمیخواستم بهش کون بدم ولی مجبورا برا اینکه به دلش نیاد برگشتم یه بالش گذاشت زیرمو کونمو دادم بالا بعد از کلی تف کاری سر کیرشو گذاشت دم کونم کون منم واقعا تنگ بود نمیرفت توش.
 
بعد از کلی تلاش و فریادای من بالاخره نصفش رفت دیگه ار درد داشت گریم میگرفت ولی وقتی شروع کرد جلو عقب کردن حال کردم و ازش خواستم تندتر بکنه.اونم تندتر کرد بعد از 10 دیقه ابش اومد افتاد روم تو گوشم زمزمه میکرد:عشقم دیوونتم نازی تو مال خودمی تورو به کسی نمیدم بعد از کمی به خودش اومد و دراز کشید پیشم بهش گفتم: ارویییییین اگه من تا اخرش مال توام میخوام زنت شم اونم از خدا خواسته کمی با موهام ور رفت و باز خوابید روم بعد از کمی لب گرفتن بلند شد پاهومو انداخت رو شونش کیرشو گذاشت جلو کسم میمالید بهش چشامو بستمو آه کشیدم که یه هو محکم کرد تو نمیدونم چرا اصن دردی احساس نکردم ولی واقعا کوسم خیلی خیلی خیلی تنگ بود کیرشو در اورد و خونشو تمیز کرد بعد دوباره کرد توش محکم تلمبه میزد دیگه ناله هام تا هفت اسمون رفته و فک کنم طی اون سکس 3 بار ارضا شدم اروینم ابشو داد خورم همشو تا ته.بعدش باهم رفتیم حموم کلی هم اونجا باهم حال کردیم.
 
الان 4 ساله از اون ماجرا میگذره ولی ماهنوز باهمیم و مثه دیوونه ها عاشق همیم و باهمیم هرهفته هم2/3 باری سکس داریم البته من خیانت کار شدم بعد ازاون باچند نفر دوست شدمو دادم ولی هیچ لذتی به سکس با اروین نمیرسه.
نازی

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا