عشق و سکس تو مستی

دروود به همه دوستان
 
من کارم جوری بود که بیشتر تو خونه بودم – کارم شبکه و سرویس های اینترنتی بود مشتری دختر و زن زیاد دارم اما زیاد سعی میکنم باهاشون ور نرم چون هم بد فکر می کنند هم اینکه دور از مسائل کاری و کاسبی و این صحبت هاست .
من اون موقع سرباز بودم هر روز میمودم خونه زیاد لطمه به کارم نزد چون اونجا هم منشی دفتر بودم اداری خدمت می کردم یه مشتری داشتم که یه خانومی بود یکی از دوستانم معرفی کرده بود که آمار داشتم اون موقع شوهر داشت نمیدونم چی شد یه بار یه اس ام اس اشتباه به من داد . من داشتم راجب زندگی فکر می کردم که یهو اون اس ام اس خوندم که در مورد خنده خدا این صحبت ها بود خیلی حالم رو عوض کرد که جواب دادم واقعاااا ممنونم بابت این اس ام اس زیباتون نمی تونستم هیچی نگم واقعا روم تاثیر گذاشت که جواب اس ام اس داد خواهش می کنم ازش پرسیدم شما که گفت لیلا هستم ( اسم مستعار استفاده می کنم اونم فامیلیشو گفت ) یه مقدار شیطنتم گرفت همیشه از ارتباط داشتن با زن شوهر دار میترسیدم اما نمیدونم چرا این سری شیطنتم گل کرد و سر صحبت رو باز کردن تو اس ام اس باهاش تا شد 12 شب به خودم جرات دادم و زنگ زدم شروع کردیم صحبت کردن کم کم حرف ها گل انداخت و فهمیدم یه مدت کوتاهی هستش که از همسرش جدا شده ، خلاصه با هم قرار فردا رو گذاشتیم که با دوستاش بریم بیرون اما دوستاش نیومدن من و اون رفتیم یه سفره خونه تو انقلاب ، خیلی از همدیگه خوشمون اومده بود من 24 سالم بود اما اون 35 سالش بود ولی واقعا برام جذاب بود انگاری منم برای اون همین طور بودم
 
اون شب بردمش تا دمه خونشون همراهیش کردم (اون نارمک میشست من کرج راهم دور بود ) رسیدیم ایستگاه علم و صنعت منم آدم جسوری هستم و زیاد تو رابطه هام به دور و ورم توجه نمیکنم تو راه دستم و مینداختم دور کمرش و تو مترو به خودم میچسبوندمش چون شلوغ بود که انگار اونم خیلی خوشش میومد ایستگاه علم و صنعت پیاده شدیم تقریبا ساعت 10 شب بود خیابان روبرو مترو تقریباً خلوت بود و تو راه خونه سرش رو چرخوندم ازش لب گرفتم انگار دنیا رو بهم دادن (لطفا نگید فکر می کنی اروپاست خلوت باشه موقعیتش باشه شما هم همین کار هارو میکنید ) تا حالا یه لب انقدر بهم نچسبیده بود اونم بی اختیار اینکارو کرد واقعا انگار بین ما یه چیزی میگذشت راه میرفتیم تند تند لب می گرفتیم تا رسوندمش دمه خونشون بعدش خیلی باهم خوب شدیم تا اینکه مادرم اینا رفتن خونه مادربزرگم جمعه بود اینم قرار شد بیاد خونمون که اهل مشروب هم بود گفتم مشروب میگیرم بخوریم دور هم ، رفتم یه ودکا گندم گرفتم و یه خورده خوراکی موراکی خریدم اومدم اونم بچه اش رو گذاشت خونه دوستش اومد دور و ور ساعت 11صبح بود که رسید منم قلیون و اماده کردم یه ذره قلیون کشیدیم که دود دادم تو دهنش خوشش اومد و اروم اروم کشیدم رو بغلم یه چند دقیقه ای داشتیم لب بازی می کردیم و همدیگرو از رو لباس میمالیدیم که گفتم برم مشروب رو بیارم رفتم مشروب رو آوردم نشستیم پیک اول رو ریختم خوردیم بعدش یه لب کوچیک گرفتیم من عادت دارم با ودکا همیشه مزه یخ بخورم تلخیش رو زبونم میمونه دوست دارم
 
پیک دوم رو ریختم خوردیم اومد از تو دهنم یخ و گرفت و منم از دهنش وای چه مزه ای میداد انگار جادو رو لباش ریخته پیک بعدی یه مقدار مکس دادم یه خورده خوردیم لبای همرو اومد دیگه چسبید بهم پیک بعدی رو خوردیم که من پیرهنم رو در آوردم هولم داد رو زمین شروع کرد با موهای سینم بازی کردن و گردنم رو خورد منم گردنش رو می خوردم با دستم نوک سینه هاش رو میمالیدم حسابی حال کرده بود و می خندید یه خورده به همین منوال گذشت بلند شدیم پیک بعدی رو ریختم خوردیم دیگه اونم پیرهنش رو در آورد شلوارش درآورد با شرت و سوتین نشست کنارم وای چی میدیدم سینه های بزرگ اما یکم شل بود کونش از پاهاش با یه خط سوا میشد (ماشااله واسه همه یکسرست ولی برای این با یه چاک قشنگ جدا شده بود ) عاشق کونش شدم پاهای بزرگ همونجوری که من دوست داشتم کشیدمش سمت خودم سفت به خودم فشارش دادم پیک بعدی رو خوردیم دیگه کم کم داشت تکونم میداد خانوم ها هم که زیاد نمیخورن اون فکر کنم مست مست بود دیگه این سری افتادیم به جون هم شروع کردم سینه هاش رو خوردن نوک سینش رو با دندون میگرفتم میکشیدم زبون رو زیر سینش و پهلوهاش می کشیدم آروم رفتم سمت کسش شرتش رو در آوردم زبون رو پاهاش کشیدم شروع کردم کسش رو خوردن (انگار شوهرش دوست نداشت واسش بخوره ) خوردم چه خوردنی داشت پرواز میکرد و ازم تشکر می کرد
 
نمیدونم منم انگار بیشتر دوست داشتم بخورم کسش رو خیلی هار شده بودم خوردم خوردم انگشتم رو کردم اروم تو چه حس خوبی بود خیلی لذت میبردم میدیدم داره لذت میبره فوق العاده بود که بلند شدم شیطونیم گرفت گفتم : یه پیک دیگه بخوریم داغ تر بشیم گفت واسه من کمتر بریز خیلی کم ریختم براش خوردیم بعد سرش رو گذاشت رو پاهام کیرم شغ شغ شده بد آروم هولم داد دراز کشیدم اومد کنار خوابید شروع کرد دستش رو کرد تو شلوارم از رو شرت با کیرم بازی کرد عالییییییی بود آروم دستش رو کرد تو با کیرم بازی کرد یه خورده بازی کرد شلوارم رو درآورد آروم آروم شروع کرد خوردن داشتم بال در میاوردم دهنش خیلی گرم بود هیچ وقت از ساک زدن کسی (البته به جزء هاتی) انقدر خوشم نمیومد وای فوق العاده بود بعد اومد آروم نشست رو کیرم کل کیرم یهو رفت تو کسش که یهو دیدم چشاش رفت فهمیدم داره حسابی لذت میبره شروع کرد تلمبه زدن من دیگه رو زمین نبودم منم یه صدا تغریبا دو رگه خانوم پسند دارم که وقتی دارم سکس میکنم یه خورده که از لذت آه می کشم طرف پر میکشه خلاصه یه خورده از اون صدا از خودم درآوردم اونم انگار دیگه رو زمین نبود که یهو دیدم بدنش رو صفت کرده خیلی ریز داره میلرزه احساس کردم کیرم خیس شد فهمیدم ارضا شده بلند شد آروم رفتم دستشویی اونم بعد من رفت اومد کیرم دیگه نیم خواب شده بود یه پیک دیگه ریختم خوردیم دیگه دنیا هم داشت دور سرم میچرخید خیلی خوب بود مست مست بودم
 
دراز کشیدم اومد آروم شروع کرد خوردن که دوباره پارسا کوچولو راست راست شد عجیب بود کیر من بد شغ میشد اینسری انگار آماده به رزم بود یه خورده که حس کردم داره کیرم صفت تر میشه و منم دارم ارضا میشم خوابوندمش نشستم رو سینش یه ذره گذاشتم لای سینش بعد دادم خورد حسابی خورد خورد تا آبم اومد یه ذره که آبم اوم کیرم رو درآورد خوشش نیومد انگار ریخت دوره لبش باقیش (آبم یکم زیاد البته نه دریاچه ها انقدر بود که یه ذرش ریخت تو حلقش ) بلند شد رفت دستشویی سر و صورتش رو شست اومد تابش رو تنش کرد شورتشم تنش کرد کنار هم دراز کشیدیم یک ساعتی فکر کنم خوابیدیم که یهو بلند شدم (یه ذره اختلال خواب دارم) حالمون بهتر شده بود یه پفک مونده بود نشستیم اونو خوردیم رفتیم پیتزا خورشید نشستیم یه پیتزا و قارچ سوخاری گرفتیم نشستیم باهم خوردیم بعد تا دمه مترو بردمش سوار شد رفت مشروب رو گفت باقیش رو نگه دار اومدی پیشم باهم بخوریم منم رفتم قهوه خونه پیش دوستام یه قلیونی کشیدیم و شبم رفتم خونه دیگه بعد از اون کارم شده بود با این حرف بزنم و اس ام اس بدم و باهاش برم بیرون خیلی داستان ها داشتیم آخرشم متاسفانه تو شمال بودیم که با شوهرش به واسطه فکو فول و خواهر و دوستان آشتی کرد و رفت سره خونه زندگیش منم حسابی قصه خوردم اما خیلی خوب بودیم باهم …
اینم داستان ما بود – تو عالم مستی من سکس کرده بودم اما این مستی انگار با عشق بود یا شایدم نمیدونم اون کارش رو خوب بلد بود که تونسته بود رو من این تاثیر رو بذاره در هرصورت یه خاطره خوش بود – شایدم همش یه خواب بود ولی هرچی بود تا آخر عمرم لیلا و خاطراتش تو ذهنم میمونه
نوشته‌:  پارسا

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا