سکس عاشقانه قبل از ازدواجمون

سلام دوستان.

اسم من پروا، ١٨سالمه ميخوام خاطره سكسي مو براتون تعريف كنم.  اسم دوست پسرم دانياله  خيلي دوست داريم همديگرو…

يه شب رفتم خونشون خوانواده ام رفته بودن مسافرت دانيال هم مجردي زندگي ميكرد رفتم رومبل خونشون دراز كشيدم داني(دانيال) زنگ زد پيتزا بيارن بعدازاينكه شام خورديم داني هي بحثو عوض ميكردماهواره رو شبكه هاي سكسي گذاست آروم اومدبغلم كردگفت پروا خودت كه ميدوني دوست دارم خانواده ام توروپسنديدن يك لب ازم گرفت هميشه بهم ميگفت اندامت سكسيه ميگفت خوش به حال خودم كه ميخوام شوهرت بشم لباسمو ازتنم دراورد سوتينمو باز كرد اينقدر سينه هامو خورد و ماليد كه نفسم به شماره افتادگفت تونميخواي نوازشم كني منم لباساشو در اوردم تمام تنشو بوسيدم شلوارمو دراورد شورتمو كشيدپايين پاهامو بازكرد كسمو ميليسيد چوچولمو ميماليد اونقدر مالوند آبم اومد تمام آبمو خورد بعد كيرشو روكسم ميچرخوند گفت ميخوام موقع ازدواج پردتوبزنم…

گفت از كونم نميكنمت چون دوست ندارم هيكل سكسي خانمم خراب بشه كيرشوگذاشت لاي سينم و تلمبه ميزد تا آبش اومد آبشوخوردم خيلي دوست داشتم بعدباهم رفتيم حمام اونجام هي مالونديم همديگرو ديگه اومديم بيرون تاصبح توبغل هم خوابيديم اينو بگم كه خانوادم ميدونستن منو داني باهميم.

 

نوشته: پروا

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا