سکس اجباری با پسرخاله شوهرم

سلام من طنازم 25 سالمه قدم 172 وزنم 65 کیلو هیکل خوش فرمو قیافه خوبی دارم.قاطع گفتم چون همه میگن.این خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم واسه دوسال قبله.که شوهرم سربازبودو صبح تا 2 میرفت سربازی.پسرخاله شوهرم(نادر) دانشجوی سنندج بود (ما سنندج زندگی میکنیم)همیشه برای آخر هفته ها میومد خونه ما.همینطور که میدونید کردها خیلی بسته ومحدود نیستن وتو فامیل راحتن.من پوشش بدی نداشتم اصلا فکرشم نمیکردم که تو این رفت وآمداش منو دید میزنه ونظری روم داره.حتی وقتی اون میومد من ارایش خاصی نمیکردم.میرم سر اصل مطلب ،نادر معمولا 5 شنبه ها ظهر میومد شنبه صبحم میرفت.یعنی شوهرم خونه بود.اما یک روز 5شنبه صبح بود که دیدم یکی زنگ میزنه گفتم شایدشوهرم زود اومده .فوری درو زدمودر ورودی رو باز کردم.اما اشتباه میکردم اون که اومد تو شوهرم نبود نادر بودشوکه شدم وفوری رفتم لباسامو پوشیدموپرسیدم چه زود اومدی،گفت کلاسم تشکیل نشده(اما دروغ میگفت پیچونده بود)
من رفتم آشپز خونه که جلو چشمش نباشم ومشغول غذادرست کردن شدم.فاصله سنی من ونادر کم بود( ۶ ماه)برای همین منو به اسم کوچیک صدا میکرد.گفت طناز آب برام میاری.آب بردمو دستمو گرفت گفت بشین کارت دارم.گفتم غذا روگازه کارتو بگو برم
 
گفت یه لحظه صبر کن رفت گازو خاموش کرد واومد.من کم کم داشت دوزاریم میوفتاد که حتما قصدی داره چون اصلا عوض شده بود تابلو بود که حشریه موبایلمو برداشتم که زنگ بزنم شوهرم زودتر بیاد که گوشیرو از دستم گرفت .گفتم چیکار میکنی تو؟تا اینو گفتم فوری روسریمو کشید گفتم دیوونه شدی مگه نادر به خدا دست بهم بزنی به محمد میگم(شوهرم)گفت من الان هیچی حالیم نیست.من تمام بدنم مثل بید میلرزید.انگار که دیوونه شده بودبا یک حرکت منو خابوند رومبلو شروع کرد به خوردن لبام من هرچقدر تقلا میکردم فایده نداشت آخه هیکل گندشوانداخته بود روم نمیتونستم تکون بخورم .گردنمو گوشمو زبون میزد من هیچ لذتی نداشتم همش به فکر شوهرم بودم میگفتم به محمد میگم اون تورو میکشدت انقد حشری بود میگفت جلو اونم میکنمت پیرهنی که تنم بود وتو تنم جر داد
وشروع کرد به لیسیدن سینم.من فقط گریه میکردمو فحش میدادم.ظاهرا این کار بیشتر باعث تحریکش شده بود باولع سینمو میخورد جوری که سینم بعدش کبود شده بوداصلا به این فکر نمیکرد که کبود میشه بعدش شوهرم میبینه.کیرش بلند شده بود فوری شلوارشو دراورد کیرشو نزدیک دهنم کرد گفتم نمیخورم گفت نخوری فیلم میگیرم ازت منم ناچار کیرشو کردم دهنم اما چنان بد میخوردم واسش که خودش در اورد گفت برگرد کونتو بده بالا
 
من انقد کونم تنگه وسکس از پشت واسم دردناکه که به شوهرم هم نمیدم .کیرشو گذاشت سر کونم وخواست بزنه که گفتم جون مادرت جون عزیزت این کارو نکن من به محمدم کون ندادم.گفت پس میکنم کوست با یک فشار محکم کرد تو کسم چشمم سیاهی رفت انقد محکم هل داد که فکر کردم دومتر کیرشه!یکم که تلمبه زد احساس لذت کردمو صدای آه آهم رفت بالا گفت دیدی حال داره گفتم آره بکن نادر تند تند بکن.نمیخواست زود ارضا بشه بهش خوش گذشته بود منو برگردوندوخوابید روم وکیرشو کرد تو کسم من واقعا داشتم لذت میبردم تلمبه زدن هاش کم کم تند تر شد فهمیدم داره ارضا میشه هرچی سعی کردم بزنمش کنار نتونستم تمام آبشو ریخت تو کوسموشاید یرب روب خوابید (.خوشبختانه ازش حامله نشدم).گفت بازم این کارو میکنم .من همش نگران تکرار این کارش بودم آخه اون دائما به خونه ما میومد.بخاطر همین من به محمد گفتم که دیگه نمیخوام نادر بیاد خونه ما گفت چرا؟گفتم چشم ناپاکه اول یذره اخم کرد ونارراحت شد گفتم محمد جان حتما حرفی زده که اینو میگم..کل هفته رو روی مخ محمد کار کردم اونم قبول کرد که بهش بگه قبل ازین که بیاد خونه به محمد زنگ بزنه وهماهنگ کنه…..ازش متنفرم.من عاشق شوهرم هستم اون با من کاری کرد که هربار تو چشم شوهرم نگاه میکنم احساس گناه کنم.
 
نوشته: طناز

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «سکس اجباری با پسرخاله شوهرم»

  1. تو که خودتم حال کردی چه اشکالی داره، باهاش باش، تنوع داشته باشی بیشتر از زندگیت لذت میبری

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا