زور گیر شدم و دادم

سلام.

 

من اتوسا هستم این خاطره برمیگرده ب سال ها پیش من اولین بار وقتی ۱۳ سالم بود با یه پسر ک پسر یکی از دوستان دور خانوادگی بود دوست شدم اسمش سالار بود و یه سال ازم بزرگتر بود اونموقع سر یه سری از دعوا های بچه گانه و اینکه من فکر میکردم اون لیاقت منو نداره باهاش به هم زدم … سه سال گذشت ک کلن ندیدمش … منم تو اون سه سال کلی تجربه در زمینه ی روابطم با پسرا کسب کردم و با صد تا بهتر از سالار دوست شدم به بعضیاشون لاپایی دادم و براشون ساک زدم … یه شب با خانواده های دوستای بابام رفته بودیم پارک جوانمردان ایران ک پارک بزرگیه اونا هم اومدن وقتی سالار چشمش به من افناد ب وضوح معلوم بود ک جا خورده وقتی دیده من اینقدر جذاب شدم خداییش هم خیلی اندتمم خوب بود قد بلند ک بودم سینه هامم ۸۰ بود تو اون سن خیلی بود …

 

بعدش من ساعت ده طبق عادت این چند سالم ک میرفتیم پارک رفتم ب جای خلوتی ک همیشه میرفتم اونجا یه اتاق مخصوص نگهبان هم بود ک متروک بود و هیچکس توش نبود م همیشه میرفتم اونجا جای دنجی بود تو فکر بودم ک یه دفعه یه دستی از پشت اومد و دهنمو گرفت و منو ب سمت اتاقک نگهبان برد و پرت کرد اون تو وقتی در رو قفل کرد و برگشت دیدم ک سالاره دیگه فاتحمو خونده بودم میگفتم الان ناجور میکنه منو … شروع کرد ب سمتم اومدن منم اونقد عقب رفتم ک خوردم ب دیوار وقتی رسید بهم گفت اتوسا چقدر هات شدی اپنجا بود ک ب خودک اومدم و شروع کردم جیغ زدن اونقدر جیغ زدم ک گفت هر چ قدر میخوای جیغ برن جنده ی بدبخت هیچ کس ب دادت نمیرسه اینجا خیلی دوره از جمعیت … بعد اومد جلو و دکمه های مانتومو شروع کرد باز کردن باز جیغ زدم گفتم چ غلطی داری میکنی عوضی یه سیلی ک بهم زد بعد گفت ب نفعته ب کسی چیزی نگی وگرنه دفعه ی بعد پردتو میزنم … فهمیدم ک با کسم کاری نداره پس لابد میخواد از کون بکنتم …

 

گریم گرفت گفتم سالار غلط کردم بیا و از من بگذر بذار برم من تا حالا ندادم دردم میگیره بیخیال شو ولی اصلن اهمیت نداد مانتومو دراورد چون تابستونبود زیر مانتوم فقط سوتین تنم بود اونچ ک دید ب وضوح دیدم ک کیرش راست شد شلوارشو در اورد سریع شرتش داشت پاره میشد … شرتشم دراورد کیرشو ک دیدم داشتم از ترس میمردم قشنگ ۲۰ سانتو داشت خیلی هم کلفت بود گفتم ک دیگه بگا رفتم دیدم زل زده ب سینم دم موهامو محکم گرفت و کشید بعد سرم و گرفت فشار داد ب کیرش گفت بخورش جنده زود باش وگرنه پارت میکنم منم از روی ناچار براش ساک زدم … عوضی ابشم توی دهنم ریخ داشتم بالا میووردم تا حالا نخورده بودم بعدش اومد شلوارمم در اورد وقتی نگاهش ب شورت توریم افتاد اونم در اورد کسم بی مو و سفید بود کیر سالارم ک باعث شده بود کسم ورم کنه و خیس شه سالار دوباره کیرش راست شد اومد جلو ازم چند بار لب گرفت من همش هولش میدادم عقب ولی اون بازم ادامه میداد تا اینکه خسته شدم و دیگه جلوشو نگرفتم…

 

اومد پایین تر و کلی سینه هامو مالید و خورد بعدش رفت سراغ کسم کصافت کس لیس خیلی خوبی هم بود کلی حال کردم بعد از اینکه ارضا شدم دیدم هنوز کیرش راسته گفت برگرد وقتی دید تکون نمیخورم با بدبختی برم گردوند موهامم از گرفته بود میکشید یعنی صدات در نیاد یه تف انداخت رو کیرش با اب کسم هم سوراخ کونمو خیس کرد اومد هی کیرشو فشار میداد ک بره تو منم هی جیغ میکشیدم تا این ک ه دیگه کامل رفت تو تند تند تلنبه میزد یه دفعه ابش اومد ابشو ریخت تو کونم منم ک از درد گریم گرفته بود با بدبختی سمت مانتو شلوارم رفتم و پوشیدمشون موقع رفتن یه چن تا فحش ابدار نثارش کردم ک باعث شد بیاد یه سیلی دیگه به صورتم بزنه منم ترسیدم و رفتم بعد از اون اتفاق بازم هر وقت تو پارک می اومدن باهامون من تنها جایی نمیرفتم چون ازش میترسیدم…

 

 

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

4 دیدگاه دربارهٔ «زور گیر شدم و دادم»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا