جنیفر لوپز

سلام دوستان عزیز.

 

خاطره ای که میخام براتون تعریف کنم مربوط میشه به اولین سکسی که داشتم،تابستون سال 1383 بود من به اتفاق یکی دوتا از دوستان هم دانشگاهی تو کار سیم کشی ساختمان بودیم از قضا تو اون مجتمعی که ما مشغول کار بودیم یه مرد میانسالی به اسم فرید خان به عنوان سرکارگر و نگهبان اون مجتمع در حال ساخت، انجام وظیفه میکرد،آدم خوش مشرب و خوش صحبتی بودکه از مصاحبتش لذت میبردی،خلاصه دفتر نگهبانی اون مجتمع شده بود پاتوق ما بعد کار برا رفع خستگی و گپ دوستانه،یکی از رفقا وحید نامی بود که دختر بازی شده بود پیشه و کار روزانش ،تمام مدت روز رو مشغول اس ام اس بازی ولاس زدن پشت گوشی با دخترای مردم بود.

***

یه روز که این آقا وحید تو محفل دوستانمون داشت یا یکی از دخترا پشت خط سکس تل میکرد این یارو فرید بهش پیشنهاد داد که اگه دختره آتیشش تنده آدرس اینجا رو بهش بده که مارو هم از زیارت کوس و کونش شرفیاب کنه که دوستمون وحید ازونجایی که آدم کسخولی بود به تته پته افتاد و یه دل سیر مارو خندوند فرید خان که حال دوستمو دید گفت آخه بچه کونی تو که عرضشو نداری غلط میکنی سراغ اینکارا میری حالا من بهتون یاد میدم که اگه عیاشم میخایین باشین ازنوع با جنبش باشین بعد گفت کی مردشه کس واقعی بکنه که بچه ها همه مات و مبهوت یکدیگرو نگاه میکردند چون جوابی به نشانه ی اعتراض نشنید فرض رو بر رضایت گذاشت گوشیشو در آورد شماره گیری کرد و بعد یه دقیقه مکالمه قطعش کرد

 

به نیم ساعت نکشیده یه آردی سبز رنگ پیچید تو میدونچه ی جلوی مجتمع یه مرد کچل چاق میانسال با یه خانوم چادری پیاده شدند ،یکی از بچه ها با خنده و مضحکه گفت: بروبچ مادر بزرگ وارد میشود!خانومه قد بلندی داشت وکون پر و پیمون ولی چادر روی سرش مانع این میشد که از چند و چون واقعی احوالش بتونی سر در بیاری برو بچ همینطور منتظر و مشوش نگاه خانومه و همراهش که در حال حرکت بسمتمون تو نگهبانی بودند میکردند همینکه داخل نگهبانی شدند خانومه چادرشو با یه حرکت کاپر فیلدی از سرش بازو تو کیفش تپوند،همه هاج واج و انگشت به دهن مونده بودند یه سکوت عجیبی حکمفرما شده بود تا اینکه قفل سکوت جمع توسط یکی از بچه ها شکست: واوووووووووو بچه ها جنیفر لوپز ایرونی رو!! جنده خانم زن بیست و یکی دوساله ای بود با قدی حدود 180 سینه های درشت کمر باریک وصندوق دار یجور جلوی بچه ها ژست گرفته بود انگار مدله و مدام سر جاش فیقورهای مختلف میگرفت بدن سکسیش ازتوی مانتوی تنگ و کوتاه آبی رنگش و شلوار چسبان سفید رنگش آب هر جوون بدبخت کس ندیده ای رو در میاورد یه جفت کفش پاشنه بلند قرمز رنگ موهای طلایی که از زیر شال سفید رنگش روی کمرش ریخته بود همه ی چیزهایی بود که تو اون نگاه اول فکر آدمو بخودش مشغول میکرد فریدخان با همراه مرد این جنده خانوم در حال گپ و گفت بود :علی آقا خوش اومدی رفیق، مهشید چطوره!؟ الی خوبه دلش تنگ نشده برای حضرت کیر ما؟!بعد صورتشو گرفت طرف جنده خانوم که فریبا تو خوبی؟ ممه هات پر شیره؟ شیطون بلا تو که گفتی کون بده نیستی شنیدم حسابی اوستاش شدی؟ دختره هم با ناز و عشوه جوابشو داد و یه نازو کرشمه ای اومد که دل بچه هارو برد یکی از رفقا بنام رضا یهو زد رو شونم گفت: یعنی ما قراره این کسو بکنیم؟بعدش آب دهانشو قورت داد و دهنش دوباره باز موند،منم با تته پته گفتم خفه بابا!پوست سفید، چشای سبز ش و لبای کوچیکش ،تنها بینی پت و پهنش یخورده تو ذوق میزد.

 

 

خلاصه بعد تعارفات اولیه علی آقا سریع رفت سراغ نرخ و چک و چونه با فریدخان که برا هربار کس دادن 7 تومن و برا کون دادن سه تومن اضافم باید بدین به خود فریبا خوشگله!!؟؟؟ به یه چشم بهم زدن فریبا خانوم لخت شد ولی بچه ها که از هم شرم داشتند همینطور هاج و واج مونده بودند که فرید خان خودش شمع اولو روشن کرد به چشم هم زدنی لباساشو و کند و فریبا رو بغل کرد و رو تخت برد دختره همون اوله کار گفت لب دادن و ساک زدن در کار نیست این قانون منه وگرنه که فرید حرفشو قطع کرد گفت بچه ها اینو برا شما اسکولا گفت هرکی قانون رو بشکنه با اردنگی میندازمش بیرون خلاصه با تئاتری که فریدو فریبا راه انداختند بچه ها هم کم کم شرمشون و خوردندلخت شدندو کیراشونو صیقل دادند انگار تو صف نونوایی باشیم کیر بدست آماده ی کردن فریبا ،عجب کوسی بود یه تنه چهل سردارو حریف بود چه برسه به هفت هشتا جوون اسکل کس ندیده مثل ما ، آقا سرتونو درد نیارم تا نوبت بمن رسید رفتم جلو با عشوه و نازخاصی جلوی من روی زانوهاش نشست با ظرافت تموم زره کاندومی رو تن حضرت کیرمون کرد و یه تفی به دستش کرد و کیرمو به دست گرفت و مالوندش تو چشام زل زد و لبشو آروم دور دهانش میچرخوند طوری که ماتیکش پاک نشه دست دیگشم روی کسش بود بعد یهو از جا پرید رفت رو ی تخت به پشت خابید و پاهشو بلند کرد به شکل هفت و با انگشتش بمن اشاره کرد منم ازونجایی که کون پرستم با اشاره بهش گفتم برگرد بحالت سگی بشین اونم سریع برگشت در حالی که لبخند موزیانه ای میزد !

 

پشتش رفتم پرسید :کون یا کوس ،منم گفتم :کون، خندید و گفت: حسابت سنگین میشه ها؟منم با هزار جون کندن جوابشو دادم :پول که ارزشی نداره شما جون بخاه،اونم یه نیشخندی زد و گفت :جونتم میگیرم ،خلاصه سر حضرتشو گذاشتم دم سوراخ کونشو با اولین فشار رفت تو جنده ی کونی معلوم بود خیلی ازش کار کشیده، وای خدای من باورم نمیشد یه کون بزرگ و نرم و سفید تو بغلم بود با تلمبه ی ده دوازدهم آبمون ریخت تو کونش لامصب خیلی حرفه ای بود یکی از دوتا بچه ها رو همون اول دخول آبشونو در آورد بعد اون یه بار دیگه کونشو و یه بارم کسشو در حالت سگی کردم هنوز که هنوزه طعم اون دوباره کردن کونش لای دندونای کیرم مونده دفعه ی دوم یه ده دقیقه ای طول کشید آبم بیاد موهاشو با یه دستم چنگ زده بودم با دست دیگم کمرشو و تپل کونشو و میمایدیم اونم سرشو بالا گرفته بود و الکی آه وناله میکرد :اویییییییییییی سوختم یواشتر مگه داری چاه میکنی؟ یواشتر و ازین حرفا تا زود آبمونو در بیاره ، انقدر تلمبه زدم که تا بمرحله ی ارضا رسیدم به شکم خابوندمش و روش دراز کشیدم پاهاشو از بغل پاهام بالا آورده بود دستام رو از یر بغلش رد کردم و روی ممه هاش گذاشتم پائین تنمو با شدت رو باسنش فشار دادم یه آخی کشید سرشو برگردوند و تو چشام زل زد با چشای خمارش ،دیگه درنگ جایز نبود با یه فشار آبمو خالی کردم تو کونش ،اوییییییی کش داری گفت منم فوری یه بوسه از لباش گرفتم مثل جن زده ها چشاشو درشت کرد و گفت :هوییییییییی آرایشم خراب میشه آشغال! منم تو گوشش گفتم :نترس عروسک خانوم از کون دادنت لذت ببر حرصم نخور برا پوست صورتت ضرر داره !خلاصه که علی آقا تو اون دو سه ساعت فکر کنم نزدیک یه تومن کاسب شد تو اون دورانی که مردم به ریال میگفتند فدایی داری قربون!!!

خلاصه دم همتون گرم

 

نوشته: مصطفی کمال کیرکلفت

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «جنیفر لوپز»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا