بازم تونستم ارضاش کنم

دستم تو دست یاره! قلبم چه بیقراره!
با موزیک میرقصم و دستمو تو فضا حرکت میدم!چشمم به بهترین مرد اینجا که میفته بی اختیار چشمامو ریز میکنم.
پسره گاز فندکش تموم شده میخواد زیر سیگارش کبریت بکشه.میرم نزدیکش.
آقا کبریت نزن،وگرنه همه امون میریم هوا!!
میخنده و بلندش میکنم که با من برقصه!
قاعدتا از مستی و اختیار از کف دادن خوشم نمیاد ولی تو جو آدماى شاد که قرار میگیرم ناخودآگاه شاد میشم!این حالت از قرارگیری کنار آدمای ناشاد هم به وجود میاد.
مهمونی که تموم میشه با بهترینم میریم سمت خونه،حس میکنم آب بدنم به شدت کم شده!اینو که بهش میگم مسیر خونه رو دور میکنه که آب انار بهم بده!همش میگم جان و جهانم آخه الان کجا بازه؟!

 
شب تعطیله،ی جا گیر میاره و آب انار واسم میگیره.خودشم فقط بهم نگاه میکنه که چجوری از تو نی مایع سرخ و خوشمزه رو هورت میکشم.
تو مسیر برگشت به خونه چشمامو میبندم.پامو میندازم رو هم و دستشو میذاره رو پام.
وای چقدر بدنم درد میکنه،مدتها بود انقد نرقصیده بودم!
میگه:الان میبرمت خونه،ی دوش بگیر،ماساژت میدم تا خوابت ببره.فردا بیشتر بدنت درد میگیره.
تو دلم میگم ماساژ نده!چیز دیگه بده!
میرسیم خونه،اول من میرم حموم.
طبق معمول میگه تنها میری بپا غرق نشی!
دوش آب سرد!حشریت بشریت با دوش آب سرد کم میشه!

 
میام رو تخت دراز میکشم و منتظر اومدنش میشم،دمر رو تخت میخوابم و چندتا پیام به دوستام میدم.
امیر با بشکن و خوندن میاد تو اتاق.
از روی پتو پاهامو ماساژ میده،پتو رو کنار میزنه و لمس دستش با بدنم دیوونه ترم میکنه.کف پامو قلقلک میده که بخندم و میخندم و طاق باز میشم.دوس دارم مستقیم بیاد بالا و بوسم کنه،ولی فعلا به ماساژ دادن بسنده میکنه،چشمامو میبندم و از رقص دستای قوی اش رو بدنم لذت میبرم،از داخل گلوش نفس میکشه و این یعنی داره از من،از بودن با من لذت میبره.دستشو میبره زیر تی شرتم و انحنای زیر بغلمو ماساژ میده.برم میگردونه!خدایا بشه،امشب بشه!!!
کتفمو میماله و میاد پشتم میشینه،کیر سفت شده اشو پشتم حس میکنم،پاهاشو باز کرده و روی پشتم نشسته و در عین حال کنترل وزنش هم داره،هرچند که الان ترجیح میدم جای نود کیلو صد و نود کیلو باشه و تمام وزنش رو من باشه و استخونام زیرش بشکنه.
سرشو نزدیک سرم میاره.”دستاتو موازی بدنت بذار!”

 
اطاعت میکنم،زیرشم.اگه قرار باشه حالت مردنمو خودم انتخاب کنم دوس دارم زیر امیر بمیرم!!!
بدنمو ماساژ میده و کیرمو حس میکنم که انگار داره تختو سوراخ میکنه.
از روم بلند میشه و کنارم میشینه،
نمیدونم اون منو تو بغلش میکشه یا خودم،خودمو تو بغلش جا میدم،به هرحال میبوسمش و دستمو پشت گردنش میذارم که رو لباش تسلط بیشتری داشته باشم،حالا منم که دارم رابطه رو هدایت میکنم تا زمانی که شهوتش به حس سلطه اش غلبه کنه هادی رابطه منم!
دستشو میبرم پشتم و خودش حدس میزنه ازش چی میخوام و انجامش میده،مث مار دست و پا دار به بدنش میپیچم و آروم کتف و گردنشو گاز میگیرم.
حرکت ناگهانی!

 
دستامو از پشت میگیره و میخوابونتم رو تخت،خندیدنم بیشتر تحریکش میکنه،میفته روم،شیطنتم گل کرده!خودمو از زیرش میکشم بیرون،میخنده و مث گربه که موش تو چنگشه دوباره میخوابونتم و این بار قدرت بدنی اشو به رخم میکشه!
دیگه نمیتونم فرار کنم،نمیخوامم فرار کنم!
برم میگردونه
میخوام چشاتو ببینم توله سگ!
چشامو گرد میکنم و صورتمو به شکل مسخره ای در میارم.
از کشو پا تختی کاندوم میاره،میخواد با دندون بازش کنه،از دستش میگیرم و میگم تو به اندازه کافی سکسی هستی!هیچوقت کاندومو با دندون باز نکن!واسه بار هزارم!
کاندومو میکشم رو کیرش.پاهامو تا حد امکان بالا میبرم،لوبریکانتو خالی میکنه رو سوراخم،سردی ژل و گرمی داخل بدنم!اوف عجب کنتراستى! با انگشت با سوراخم بازی میکنه، دستامو میذارم زیر سرم و پام میاد رو شونه هاش.
“وزنتو کامل بنداز رو شونه هام و ریلکس باش،تمام عضلاتتو آزاد کن،میخوام عضلانی بزنم واست!”
نفس عمیق میکشم،بدنمو شل میکنم و آروم هل میده داخل،دستمو از زیر سرم بر میدارم و رو تختیو چنگ میزنم.
“درد؟”
آره،یکم،ولی در نیار،خوبه!
“ای بچه گربه تخس!کم کم میبرم تو،باشه؟”
باشه…

 
آرومتر میبره داخل،حالا دارم لذت میبرم،ثابت نگه میداره که کونم سایز کیرشو خوب یادش بیاد.
گرماشو حتی با وجود کاندوم حس میکنم.ساق پامو میبوسه و میگه:”خوبی؟شروع کنم؟”
آره،خوبه،ادامه بده.
شروع به کمر زدن میکنه آروم و بی وقفه،عملی که نشون دهنده قدرتش تو کنترل کمرشه و البته حوصله اش تو سکس.چشمامو میبندم.وقتی بازشون میکنم لبخند قشنگش بیشتر میشه.
پوزو سوئیچ کن!
بر میگردم،زیرم بالش میذاره،دستشو رو کمرم حرکت میده.
بازم عضلاتمو شل میکنم،دستش رو کمر و باسنم میلغزه و همزمان آروم کارشو میکنه!آدم کار بلد!تنها آدمی تو دنیا که میتونه حتی با نگاه کردنش بهم آرامش بده!
و من!
من میتونم این بار هم ارضاش کنم و ارضا میشه…

 
نوشته: سامی یوسف