ایوب رکسانا رو واسه سکس باشوهرم آماده کرد

در خاطره قبلی گفتم بین منو ایوب که شوهر رکسانا دختردایی شوهرم بود رابطه ای برقرار شد که در نهایت یه شب که مهرداد خونه نبود منو ایوب با هم سکس کردیم و طعم سکس در آغوش گرم ایوب رو چشیدم
ایوب هم بعدازاینکه بدن منو دید و باهام سکس کرد بقول خودش دیوونه من شده بود و حاضر بود بخاطر سکس با من هرکاری بکنه
امامن که هرکاری میکردم دوست نداشتم یه طرفه باشه ودلم میخاست وقتی من مزه یه کیر دیگری رو میچشم مهرداد هم یه کس دیگه رو بکنه تا باهم بی حساب شیم
البته خیلی دلم میخاست مهرداد جلوی من یه زن دیگه رو بکنه و من هم همون موقع زیر یه کیر دیگه آه و ناله کنم و بعدش مهرداد و یکی دیگه دونفری جرم بدن و آرزو داشتم اون یه نفر ایوب باشه
واسه همین میخاستم رکسی رو وارد این بازی بکنم تا شوهرم جلوچشم من اونو بکنه و ایوب شوهر رکسی هم همزمان منو بکنه شوهررکسانا که راضی بود فقط مونده بود خود رکسانا که باید واسش زمینه چینی کنیم…

 
ایوب گفت من سرحرفو با رکسی باز می کنم که نسبت به مهرداد مهربون تر بشه توهم کارخودتو بکن هرکاری دوست داری بکن تا رکسی تحریک بشه و اینها با هم رابطه برقرار کنن
بعدازاون قضیه یه روز عصربرنامه ریزی کردیمو وقتی که هنوز مهرداد نیومده بود ایوب رکسی رو آورد خونمون
در همون لحظه ورود بعدازاینکه با رکسی روبوسی کردم ایوب با من دست داد به شوخی به من گفت: عجب دست نرم و گرمی داری بذاریه خورده اونو توی دستم بگیرم تو روخدا
که رکسانا گفت: خجالتم خوب چیزیه ولا
اگه میخای دست بگیری دست منو بگیر که نرمتره
من هم وارد حرفشون شدمو گفتم ای بابا سر چی بیخودی جروبحث میکنین ، اصلن بیا ایوب جان هرچقدر دلت میخاد دستمو بگیر چیزی که ازم کم نمیشه
که رکسانا گفت: مگه دفعه قبل که مهردادبخاطر تشکر کردن منو بوسید اتفاقی افتاد که شما به ایوب گفقتیش؟
در همون لحظه دست بردم انداختم دورگردن ایوب و بوسیدمش و گفتم ما که با هم این حرفارو نداریم ناسلامتی فامیلیم ایوب هم منو بوسید و رفتن نشستن روی مبلها

 
دیدم رکسی بدجوری بهش برخورده و ناراحت بود و این نشونه خوبی بود برای پیشرفت کار
به همین خاطر رفتم پیششون نشستم و به ایوب گفتم: آقاجون ، این خانم خانما رو اینقد اذیت نکن البته رکسی جون حق داره ناراحت بشه ایوب گفت: مگه چی شده که حق داره ناراحت بشه؟ یعنی ما نباید با فامیل خودمون کمی شوخی کنیم
رکسی گفت: شوخی داریم تا شوخی
من گفتم: آقا ایوب اگه رکسی با یه مرد دیگه شوخی کنه تو ناراحت نمی شی؟
قبل از اینکه ایوب جواب بده رکسی گفت: اگه این اتفاق بیفته یا منو میکشه یا اون مرد رو
من با تعجب گفتم: یعنی اینهمه فکرش بستس
که ایوب در جواب گفت: دفعه قبل همین آقامهرداد خودمون توروبوسید حرفی زدم؟ رکسی گفت: اون وقع یا خیال کردی سمیرا به شوخی اون حرفو زده یا اینکه توی رودرواسی قرار گرفتی؟
من گفتم: نه رکسی جون فکر نکنم آقاایوب اینقد بسته فکر کنه
رکسی گفت: باشه امتحان می کنیم
ایوب گفت : چطور؟

 
رکسی گفت: اینبار رفتیم خرید با مغازه دارها شوخی می کنم و …. که من حرفشو قطع کردمو گفتم: با غربیه ها نه، آدم توی جمع خونوادگی خودش آزاده شوخی کنه نه بیرون و با غریبه ها
رکسی گفت: باشه . پس صبر می کنیم آقامهرداد بیاد اون وقت معلوم میشه ظرفیت هردوتاتون تاکجاس؟
دیدم که نقشه مون خوب گرفته واسه همین کمی بیشتر رکسی رو جری کردم یه میوه پوست کندم و نصفشو به رکسی دادم و نصف دیگروشو به ایوب و عمدن یه قارچشو گذاشتم توی دهن ایوب یه قارچ هم توی دهن رکسی
که ایوب گفت باید بوسه زد بر این دست و دستمو بوسید
من هم رفتم سمت آشپزخونه تا به غذاپختنم برسم که رکسانا هم اومد کمک
نیم ساعت بعدش مهرداد از راه رسید
وقتی اومد توی هال و ایوب رو دید باهاش روبوسی کرد که رکسانا از پشت دستی رو شونه مهرداد گذاشت و گفت : به به پسرعمه خوش تیپ مارو ببینین، چقدر شیک پوشه و دست انداخت دور کردنش و در حالی که اونو می بوسید گفت: مهردادجان خیلی دلم واست تنگ شده بود بذار خوب نیگات کنم

 
مهرداد از این حرکت رکسی جا خورد اما به روی خودش نیاورد و با رکسی مشغول حالو احوال شد
در اون موقع ایوب رو صدازدم و گفتم ایوب جان بی زحمت بیا در این رب رو واسم باز کن
ایوب هم فوری اومد توی آسپزخونه و یه لب از هم گرفتیم و مهرداد و رکسی تنها موندن توی هال
و اینطور شد که کم کم رکسی و مهرداد باهم وارد رابطه جدیدی شدن…

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

11 دیدگاه دربارهٔ «ایوب رکسانا رو واسه سکس باشوهرم آماده کرد»

  1. سکس سه نفره با زوج های جوان تهرانی
    هرکس آمادگی داره بزنگه 9126789026

  2. سلام لطفا خانوم های داغ از کرج بهم زنگ بزنن، حمید 28 ساله از شهرک بنفشه ی کرج ،،،،،،،، 09354152774

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا