سکس با زنداداش

جبران کم کاری داداش

حدود سه ماه پیش بود، شب بعد شام مامانم گفت چند وقته فرشته میگه دل پیچه دارم داداشت که ماه به ماه میاد صبح فرشته را ببر زنجان دکتر زنان بنظرم آبستنه، (ما تو ده زندگی‌ می‌کنیم) به زنداداش گفتم صبح زود آماده شو بریم شهر دکتر، گفت باشه !   رفت بعد چند دقیقه […]

جبران کم کاری داداش بیشتر بخوانید »

خوشبخت

آیدا و سحر با نسبت دختر عمه و دختر دایی ده سال و چند ماه پیش در یک روز با منو برادرم نادر ازدواج کردن آیدا 24 ساله دختری در نهایت زیبایی با تناسب اندامی بی نظیر چشم ابروی مشگی بسیار خوش حالت، اما سحر دختری 17 ساله لاغر قد بلند و سفید کمر باریک

خوشبخت بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا