چگونه کونی و زنونه پوش شدم

سلام اول خودم رو معرفی می کنم و بعدش میرم سراغ داستان های خودم که براتون به چند بخش تقسیم کردم از کودکی تا الان. که داستان اصلی که برام اتفاق افتاد 4سال پیش و در 22 سالگی من بود.اسم من مانی قدم 175 پوست سفید و واقعا خوشکلم با اندامی کاملا دخترونه مخصوصا باسنم که حتی خواهر دوقلوی من به من حسادت میکنه.البته دکتر هم رفتم که دلیل گرایش من به سمت دختر بودن رو همین اختلال ژنتیکی میدونه.
دلیل اینکه از کودکی شروع میکنم به تعریف کردن بخاطر اینه که وقتی به داستان اصلی یعنی اولین کون دادن من به شکل واقعی رسیدیم بتونین راحت تر درک کنین که چرا من این کار رو کردم.
 
داستان اول (کودکی):من از همون بچگی به علت خوشکلی و سفیدی زیادی که داشتم همیشه مورد علاقه ی بچه های محل بودم مخصوصا 2تا داداش که همسایه دیوار به دیوار ما بودن و از من 3 و 4سال بزرگتر بودن.اون موقع من 7سالم بود و اصلا هیچ چیزی در مورد سکس و این چیزا نمی دونستم برای همین خیلی راحت گول پسرای همسایمون رو میخوردم و میرفتم خونشون.اولین بار که منو بردن خونشون به بهونه ی ورزش کردن بود.به من گفتن بیا بریم خونمون باهم ورزش کنیم منم که ازهمه چی بی خبر رفتم.منو بردن تو اتاق و گفتن روی تخت دراز بکش،بعدش لباسهامو در اوردن و خودشون هم لخت شدن.منم که ترسیده بودم بهشون گفتم چرا لختم میکنین؟که در جواب من گفتن این ماساژ قبل از ورزشه و لازمه.منم دوباره گول حرفاشون رو خوردم و لخت دراز کشیدم که یهو دیدم یکیشون روی من دراز کشید و شروع کرد به مالیدن کونم،اولش زیاد حسی نداشتم تا اینکه انگشتش رو خیس کرد و به سوراخ کونم مالید که یه حس خوبی داشتم،مور مورم میشد و یه لذت خوبی داشت.البته اینو بگم که اونا هم آماتور بودن و اصلا نمیدونستن کردن واقعی یعنی باید بکنن تو سوراخم،و همیشه منو لاپایی میکردن.
 
بعد از اینکه کلی کونم رو ماساژ داد کیرش رو گذاشت لای کونم و شروع کرد به مالوندن خودش به من.البته هنوز کیرش راست نمیشد برای همین من هم زیاد چیزی حس نمیکردم ولی داداش بزرگترش کیرش کاملا سفت میشد و وقتی اون کیرش رو گذاشت لای کونم گذاشت خیلی حس خوبی داشتم مخصوصا وقتی سر کیرش به سوراخ کونم میخورد احساس لذت می کردم.از اون موقع به بعد کونی بودن من شروع شد و بچه های محل همه فهمیده بودن که من ازینکه زیرشون بخوابم خوشم میاد،برای همین تا سن 11سالگی من یا تو خونه یا استخر مورد دستمالی و لاپایی بقیه بچه ها بودم و تقریبا همه ی بچه ها کون من و سوراخ کونم رو دیده بودن.
بعد از این داستان،داستان دوران راهنمایی و دبیرستانم رو میگم..
 
 
داستان دوم (دوران مدرسه):همونطور که بهتون گفته بودم من برای پسرها خیلی دوست داشتنی بودم چون هم سفید و خوشکل بودم همینکه کون و اندام دخترونه ی نازی داشتم.دوران راهنمایی که خودتون میدونین پسرها اکثرا به سن بلوغ میرسن و همه توی مدرسه باهمدیگه ور میرن ولی من دیر به بلوغ رسیدم(دوم دبیرستان) و برای همین در مقابل بچه ها حرفی برای گفتن نداشتم و حتی صدام مثه اونا کلفت نشده بود و بخاطر صدای نازک و دخترونه مسخرم میکردن.توی کلاس همه دوست داشتن که من تو میز اونا بشینم و منو دستمالی کنن ولی 2نفر توی کلاس بودن به اسم عباس و نادر که گردن کلفتهای مدرسه بودن و بیشتر اوقات تو میز اونا بودم و میز آخر کلاس بودیم و همیشه دکمه های شلوارم رو باز میذاشتن تا وقتی معلم کلاس مشغول کاری بود دستشون رو ببرن تو شرتم و منو انگشت کنن و با کونم و رونای پام ور برن.زنگ تفریح هم که دیگه نوبتی بودم و همیشه یه نفر جلوی در کلاس نگهبانی میداد و چند نفری که توی کلاس بودن،منو روی میز دراز میکردن و شلوارمو تا پایین باسنم پایین میکشیدن و بعد نوبتی منو لاپایی میکردن،من همیشه ازینکه انقدر دستمالی میشدم لذت میبردم و واقعا دوست داشتم که همه منو به چشم یه دختر میدیدن.
 
دوران دبیرستان من به سن بلوغ رسیدم و تازه از سکس و اندام تناسلی زن و مرد باخبر شده بودم و حشرم هم خیلی بیشتر شده بود،مدتی دنبال سکس با دختر بودم ولی اصلا بهم حس خوبی نمیداد تا اینکه با بچه های مدرسه به اردو رفتیم و شب تقسیم به چند چادر شدیم که در هر چادر 5نفر به اضافه ی یک معلم بودیم.من خواب بودم که یهو احساس کردم یکی به من بیش از حد چسبیده،اول فکر کردم شاید خوابه نفهمیده.بعد از چند دقیقه دیدم دستش رو چسبوند به کونم و داره منو انگل میکنه،که یهو سست شدم و به یاد روزای خوب گذشته افتادم،خودم رو به خواب زدم تا راحت تر کارش رو بکنه.بعد از چند دقیقه شلوار ورزشی که پام بود رو کشید پایین و پتو رو انداخت روی من تا کسی نبینه چیکار میکنه.تو حال خودم بودم که یهو انگشتش رو خیس کرد و رو سوراخ کونم بازی بازی میداد و نوک انگشتش رو تو سوراخم فرو کرد که لذت عجیبی داشتم و بدنم شروع به لرزیدن کرد.اونم که فهمیده بود من بیدار شدم پروتر شد و یهو تمام انگشتش رو تو کونم فرو کرد.این اولین باری بود که کسی انگشتش رو کامل تو کونم میکرد،اول یکم درد داشت ولی بعدش سروع کرد به چرخوندن انگشتش توی سوراخم که من از شدت لذت بالشت رو گاز میگرفتم و دیگه کنترلم دست خودم نبود و ارضا شدم
 
اون که فهمید من ارضا شدم شلوارش رو کشید پایین و کیرش رو لای کونم گذاشت و چون من به پهلو خوابیده بودم نمی تونست راحت کارش رو بکنه.برای همین من لای پامو باز کردم تا لای رون پام بذاره کیرش رو.اونم بعد از چندبار عقب جلو کردن کیرش آبش اومد و لای پام ریخت و من موندم با شلواری فوق العاده کثیف.تصمیم گرفتم برم دستشویی و شلوارم رو عوض کنم تا فردا کسی متوجه نشه.رفتم دستشویی و داشتم خودم رو میشستم که دیدم صدای پای کسی اومد.اول ترسیدم بعدش دیدم سعید همون کسی که این بلارو سرم اورده بود اومده بود.بهم گفت تو واقعا خوشکلی دوست داری همیشه همینطوری باهم باشیم که منم لبخندی زدم و هنوز بله نگفته بودم شروع کرد به بوسیدن لبام و منو سریع برگردوند و به دیوار دستشویی چسبوند و کیرش رو کاملا خیس کرد و گذاشت لای کونم،وای ی ی چی حس میکردم یک کیر کلفت و سفت شده که پشت سرهم سرش به سوراخ کونم میخورد و منو دیوونه کرده بود.با دستش کیر منم گرفته بود و برام جق میزد که یهو هردومون ارضا شدیم و من سریع خودم رو شستم و به چادر برگشتیم…
داستان بعدی داستان کون دادن من ایندفعه از سوراخ کونم هست که براتون تعریف میکنم..
 
 
داستان سوم(زن پوش شدن من):بعد از دوران دبیرستان به دانشگاه رفتم و تو دانشگاه همه دنبال دختر هستن و دیگه کسی نبود که منو بخواد و من هم با اینکه دخترهای زیادی بودن که میتونستم باهاشون رابطه داشته باشم،دیگه کششی به سمت جنس مخالف نداشتم و فقط به این فکر میکردم که کاش دختر میبودم و پسرها به من توجه میکردن.کم کم داشتم افسرده میشدم تا اینکه یکروز که در حال چت کردن بودم با یه مرد 42ساله به اسم مهران آشنا شدم که تو چت روم نوشته بود من دارم برای چند روز میام شیراز(من شیراز دانشجو بودم)،گی های شیرازی پیام بدن.منم سریع ادش کردم و شروع به چت کردیم که بعد از معرفی از من خواست وب بدم که منم از صورتم وب دادم و به محض اینکه صورت منو دید عاشقم شد و گفت تو تاحالا کجا بودی،پسر به خوشکلی تو ندیدم تا حالا و ازین حرفها.بدون اینکه اون از بدن من وب بخواد،خودم انقدر حشرم بالا زده بود بهش از تمام بدنم وب دادم و کونم رو تو وب کامل بهش نشون دادم که داشت از شدت شق درد دیوونه میشد،بعد از چت شماره تلفن بهش دادم و به من زنگ زد و تا روزی که بیاد باهم حرفهای سکسی میزدیم و حتی برای من اسم دخترونه پریناز گذاشت،البته من بهش گفتم که فقط لاپایی میدم و تاحالا از سوراخ ندادم و بخاطر دردش اصلا دوست ندارم این کار رو بکنم،اونم قبول کرد و فقط ازم خواست که براش لباس زنونه بپوشم که منم علاقه ی زیادی نشون دادم و گفتم چشم.
 
روز موعود رسید و قرارشد به خونه دانشجویی من بیاد که اون موقع تنها بودم و همخونه ای نداشتم.روز قبل هم من کلی خرید کردم و چند مدل شرت و سوتین و جوراب شلواری و دامن کوتاه خریدم.صبح اون روز اول به حموم رفتم و کلی خودم رو شستم و یه ذره مویی که روی پاهام در اومده بود رو با اسپری موبر زدم و دیگه حتی یه دونه مو روی بدنم نبود و حتی خودم وقتی توی آینه به بدنم نگاه میکردم لذت میبردم.بعدش رفتم جلو آینه وکلی آرایش کردم و موهام رو درست کردم(موهام اون موقع خیلی بلند بود و دم اسبی میبستم)و یه شرت توریه مشکی پوشیدم و روی شرت جوراب شلواریه سفید نازک پوشیدم.یه تاپ چسب سفید که تا بالای نافم بود و یه دامن کوتاه قرمز هم پوشیدم.وقتی خودمو تو آینه دیدم باورم نمیشد که انقدر شبیه دخترا شده بودم و تنها فرقی که داشتم همون داشتن کیر بود.
مهران زنگ خونه رو زد و من در رو باز کردم،اول فکر میکرد اشتباه اومده و وقتی من پریدم توی بغلش تازه منو شناخت.اصلا باورش نمیشد.میگفت مانی این واقعا تویی؟اصلا باورم نمیشه آخه مگه ممکنه تو انقدر شبیه دخترا باشی؟تو واقعا دختری پسر نیستی! و ازین حرفا
 
جلوی در کلی لبای همدیگرو خوردیم و با اینکه اون از من 20سال بزرگتر بود ولی حس خوبی بهش داشتم.در همون حالی که لبامو می بوسید دستشو از زیر دامن به کونم چسبوند و کونم رو میمالوند.بعدش نشستیم و از توی کیفش یه شیشه مشروب در اورد که گفت اوردم باهم بخوریم(من تا اون موقع مشروب نخورده بودم و واقعا میترسیدم)منم برای اینکه ضایع نشم و تابلو نشه تا حالا نخوردم قبول کردم.(ولی اون چون حرفه ای بود به من ذره ذره مشروب می داد تا به هدف خودش برسه).بعد از 2پیک که خوردم حس کردم حالم زیاد خوب نیست و اونم گفت باشه عزیزم یکم که رد شد بعدا بخور.منو برد روی تخت و شروع به خوردن لبام کرد و تاپم رو دراورد و جوراب شلواری رو پاره کرد و کاملا وحشی شده بود و بعدش شرتم رو در اورد و لخت لخت شده بودم،خودش هم لباساش رو در اورد و لخت شد.وای ی ی چی میدیدم،یه کیر فوق العاده بزرگ ولی نازک.فکر کنم 20سانت میشد کیرش ولی سفید و ناز بود.شروع کرد به لیس زدن دور گردنم و مالیدن سینه هام.و بعد شروع به میک زدن نوک سینه هام شد.وقتی نوک سینه هام رو میخورد دیگه دیوونه شده بودم و تو اوج لذت بودم.بعدش منو برگردوند و رو شکم دراز کشیدم و کونم سمت اون بود.وای انقدر حشری شده بود که شروع کرد به لیسیدن کونم و کونمو گاز میگرفت.وقتی زبونش رو برد روی سوراخ کونم دیگه مست شده بودم و فقط لذت میبردم و آه و اوهم تموم خونه رو ورداشته بود و مهران هم که متوجه شده بود من دیگه آماده ی نقشه ی اون شدم
 
یه پیک دیگه به من داد و دوباره شروع به لیسیدن کونم کرد که من از شدت حشر ارضا شدم و مهران پیشنهاد داد بریم حمام تا منو بشوره و دوباره به کارمون ادامه بدیم.وقتی توی حمام بودیم گفت میخوام کونتو بشورم.منم که حال خوبی نداشتم و نمیدونستم چه هدفی داره قبول کردم.شلنگ آب رو روی سوراخ کونم گذاشت و کمی داخل کرد و آب گرم رو باز کرد و من فقط حس میکردم دارم پر از آب میشم که یهو شلنگ رو دراورد و گفت با فشار آب رو از کونت خالی کن،منم اینکار رو کردم و دوباره رفتیم روی تخت که با اصرار یه پیک دیگه به من داد و من کاملا در اختیارش بودم.خودش دراز کشید و گفت 69 بشیم.منم رفتم سراغ کیرش و کونم روبروی صورت اون بود.وای ی ی چه کیر خوشمزه ای داشت،وقتی میخوردم تو اوج شهوت بودم چون مهران هم مشغول لیسیدن سوراخ کونم بود و سوراخم کمی بازتر شده بود که انگشتش رو فرو کرد تو کونم که من از شدت لذت بدنم شروع به لرزیدن کرد.بعد از چند دقیقه یک انگشت دیگه هم اضافه کرد که من دردم گرفت و بهش گفتم نکن مهران درد دارم.تا اینو گفتم دوتا انگشتشو محکم فرو کرو کرد و جیغ منو در اورد ولی بعد از چند دقیقه برام عادی شد و بازهم داشتم لذت میبردم.بعدش مهران منو به شکن خوابوند و گفت حالا میخوام برم سر اصل مطلب.من زیرش بودم و کلی روغن به کونم مالید طوری که کونم کاملا چرب شده بود و کیرش رو گذاشت لای کونم.وای ی ی ی داغیه کیرش دیوونم میکرد.سر کیرش که به سوراخم میخورد آه و اوهم رو بلند میکرد.یهو دیدم لذتم کمی بیشتر شد که فهمیدم نوک کیرش رو داخل سوراخم کرده،منم که فکر میکردم در همین حد میمونه چیزی نگفتم چون واقعا داشتم لذت میبردم.تا حالا همچین حسی نداشتم.ولی یهو با یه فشار نصف کیرش رو کرد تو که من انقد مست شده بودم که توان جیغ زدن نداشتم و فقط حس کردم دارم آتیش میگیرم.
 
آره حالا دیگه کیرش کاملا توی کونم بود و به من کلک زده بود و برای اولین بار یک نفر تونست کون منو فتح کنه و تو سوراخم بکنه کیرش رو.دیگه کم کم دردش کمتر شده بود و داشتم لذت میبردم.واقعا لذتش قابل وصف نبود.ولی برام جالب بود که خودم تواوج حشرم ولی کیرم کوچیکه کوچیک شده بود.منو برگردوند و گفت میخوام مثه زن و شوهرها بکنمت و چشام تو چشات باشه.روم دراز کشیده بود و سرعت تلمبه زدنش بیشتر شده بود و لبامو میخورد منم که مست مست فقط لذت میبردم که ناگهان احساس کردم دارم میسوزم،آبش رو داخل کونم خالی کرده بود و منم بعداز اینکه کیرشو کشید بیرون ارضا شدم.از شدت مستی گیج افتادم و وقتی بیدار شدم اون رفته بود(نامرد کرد و در رفت ولی واقعا منو خیلی خوب کرد و این اولین باری بود که من از سوراخ کون میدادم و زنونه پوش شدم)
 
داستان بعدی پیدا کردن دوست پسر در استخره که به زودی براتون مینویسم….
 
نوشته: مانی

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «چگونه کونی و زنونه پوش شدم»

  1. سلام دوستان من آرش 36 از ساری .فاعلم .دنبال یه زنونه پوش خوشکل و بیمو که زیر 25 باشه.برای دوستی پایدار .از نظر مالی وضعم خوبه و براش تمام لباسهای زنونه رو میخرم همچنین تمام لوازم ارایشی رو هم میخرم.خونه و ماشین هم دارم.مالی هم ثاپورتش میکنم.فقط خوشکل باشه و بیمو و ظرافت زنونه داشته باشه.ای دی یاهوی من saritsarittr برام پیام بزار

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا