آخرین گی رویایی

بعد از کلی فکر و خیال و رویاپردازی دیگه طاقتم تموم شد و بالاخره رفتم و از خونه شون شماره ش رو گیر آوردم و باهاش قرار گذاشتم.
وقتی منو دید چشماش از تعجب چهارتا شد…
 
علی بهتر از اون چیزی شده بود که 4سال پیش بود.هیکلش درشت تر شده بود.مخصوصاً با لباسای تنگی که پوشیده بود بیشتر منو به هوس مینداخت.الان 21 سالش بود و اندام ورزشکاری داشت.
من سینا هستم.20 ساله از تهران.این خاطره مربوط به اوایل امسال هست.خاطره ی محشری که بالاخره اتفاق افتاد.
توی این چهار سال که خونمون عوض شده بود خیلی بهش فکر کردم.
قرار اول معمولی گذشت اما چون فرداش خونه ما خالی بود بعد از خداحافظی بهش پیام دادم که اگه میتونه فردا بیاد خونمون تا بیشتر باهم باشیم.
علی هم پیام داد کسی خونه نیست؟ گفتم نه و این امید منو بیشتر کرد.
فرداش اومد و کمی صحبت کردیم و چون خیلی سال از سکس ما میگذشت و اونموقع بچه بودیم الان نمیتونستیم خیلی راحت صحبت کنیم و تصمیم گرفتم چند تا فیلم سکسی و آنال و گی باهم ببینیم تا شاید حشری بشه و کاری بکنه اما بعدش گفت که کار داره و باید بره.
منم که ناراحت شده بودم ازش خواستم کارشو انجام بده و برگرده.اینطوری که نمیشه بعد اینهمه سال هیچکاری نکنیم. خندید و رفت و بعد نیم ساعت پیام داد که میاد.
منم عزممو جزم کردم که ایندفعه دست خالی تموم نشه.
 
اومد روی مبل نشست و چندتا کلیپ دیدیم و منم که حالم خراب بود با صدای حشریم راجع به پوزیشن های سکس و …حرف میزدم اما فایده نداشت.انگار علی سنگ شده بود.دیگه اون علی قبلی نبود که باهم خاطرات سکسی خوبی داشتیم اما اشتباه میکردم.
رفتم کنارش نشستم و گفتم اونموقع کیرت خیلی بزرگ بود الان چطور شده؟ و اون بازهم خندید.
دست کشیدم روی کیرم و گفتم برای من که بزرگ شده.ببین خوبه؛ و درش آوردم و اون همچنان نشسته بود اما میشد شهوت رو از توش چشماش خوند
شلوارمو در آوردم و وقتی چشماش به سفیدی پاهام افتاد دستشو روی کیرش گذاشت و دست دیگه شو روی پای من کشید و گفت به به.چه گوشتی شده سینا.
گفتم قابل تورو نداره.
گفت پس بیا بشین بغلم. یکم خودم رو روی پاهاش تکون دادم و وقتی حس کردم کیرش داره زیرم سفت میشه پیرهنم رو درآورد و با دستاش سینه ها و رون و اطراف باسنم رو میمالید.بعد چهار سال دوباره داشتم لذت واقعی رو حس میکردم که چیزیو گفت که منتظرش بودم.
 
بادستش یه ضربه به پشتم زد و گفت حالا پاشو بذار نشونت بدم چقدر بزرگ شده.وقتی کیرشو درآورد حس عجیبی بهم دست داد.خیلی کلفت شده بود.کلفت و راست.نمیدونم شاید 20 سانتی میشد. گفت خوبه؟ جواب دادم عالیه اما خودمونیم خیلی بزرگش کردیا.
خنده ای کرد و شلوار و شورتش رو درآورد و روی مبل نشست و گفت حالا که خوشت اومده بیا بخورش.
جلوش زانو زدم.بدنم کمی سرد شده بود اما پاهای علی گرم بود.
یکم با کیرش ور رفتم و شروع کردم به لیس زدن.تخماش تو دستم بود و کیرشو از پایین تا بالا لیس میزدم و اونم حال میکرد.میتونستم لذت رو تو چشاش ببینم. خم شد و دستشو برد زیر شورتمو اونو در آورد. باسنمو نوازش میکرد و دست میکشید لاش و با سوراخش ور میرفت و من حس خوبی داشتم تا اینکه بعد از چند دقیقه ساک زدن گفت خب حالا بیا به یاد قدیما یه حالی بکنیم.کاندوم داری؟
کاندوم رو آوردم و کشیدم روی کیرش و یکمی چرب ترش کردم.
بلند شد پیرهنش روهم درآورد و گفت بخواب.وقتی بلند شد تازه درازی کیرش معلوم شد.یکمی ترسیدم.گفتم اینطوری خوب نیست.من چهار دست و پا میشم.
 
رفتم روی مبل و قمبل کردم و کمی سوراخمو چرب کردم.
علی اومد جلو و دستی به باسنم کشید و گفت سینا خیلی گلی.بعد چندضربه باکیرش زد و سرشو گذاشت دم سوراخم.
خودش میدونیست که باید آروم بکنه بنابراین من چیزی بهش نگفتم.
کمی فشار داد اما تو نمیرفت.هم سوراخ من خیلی وقته بسته بود و هم سرکیر علی گرد و کلفت بود.فشار رو بیشتر کرد اما بازهم نرفت تو.
انگشتش رو کرد توی سوراخم و یکم بازی بازی کرد.سر کیرش رو حسابی چرب کرد گذاشت دم سوراخم.اینبار خیلی ناگهانی با یه فشار محکم کیرشو تا نصفه کرد تو کونمو من “آی” بلندی گفتم و خودمو جمع کردم و گفتم چی میکنی؟
کمی سوراخمو ماساژ دادم و دوباره روی مبل قمبل کردم.هنوز درد داشتم که علی جلو اومد و کیر لیزش رو گذاشت دم سوراخم فشار داد و ایندفعه راحتتر رفت تو.گفت چه کون داغی داری سینا و آروم آروم شروع کرد به عقب و جلو کردن. من هم همراه با اون خودمو عقب و جلو کردم تا تبدیل شد به تلمبه.با دستاش هم بدن منو میمالید. کمی همینطور ادامه داشت تا من خسته شدم و گفتم صبرکن.گفت چرا چیشده؟
گفتم هیچی من میخوابم تو بیا روی من اینطوری بهتره.
 
به پشت خوابیدم روی زمین و یه توپ لاستیکی هم گذاشتم زیرکمرم تا بتونم راحت تکون بخورم.
علی جلوم زانو زد.خم شد و با دستش کیرشو تنظیم کرد و شروع کرد به تلمبه زدن.
دستاشو گذاشته بود دوطرف من و با قدرت تلمبه میزد.من هم خودم رو هماهنگ با علی تکون میدادم و اینبار کیرش تا آخر میرفت تو و صدای نفس نفسش با صدای پام پام برخورد پرقدرت بدنش با کونم،صدای ناله منو گم کرده بود.
بعد چند دقیقه تلمبه هاش سریعتر شد و وحشیانه کیرش رو تا ته فرو میکرد و اشک من داشت در میومد تا اینکه یکدفعه از سرعت افتاد و خوابید روی من.آبش اومده بود.
بعدش کیرش رو درآورد و برای من کف دستی زد و آبم ریخت روی شکمم.
بلند شدیم و لباسامونو پوشیدیم و علی رفت.
 
خیلی مدل های بهتر دیگه ای براش داشتم اما حیف که دیگه از تهران رفتند و من باز بارویاهام تنها شدم.
چون آدم کمرویی هستم الانم اگه یه دوست خوب هم سن و سال خودم پیدا کنم،خاطرات خوبی رو رقم خواهیم زد؛اما قبلش دو تا دوست معمولی هستیم تا به بعدش برسه.
 
 
نوشته:‌ Sina19teh

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

4 دیدگاه دربارهٔ «آخرین گی رویایی»

  1. سلام اگه کسی هست بکنمش واسه سکس که دوس داشته باشه بهترین سکس عمرش رو داشته باشه بهش حال بدم هیچ وقت فراموش نکنه واسش بدنش رو بخورم کسش رو بخورم با سینه هاش بازی کنم اگه کسی دنبال کسی هست که بهش حال بدم ارضاش کنه به اوج شهوت برسونمش هم ادم قابل اعتماد باشه من هستم خوزستان فرقی نمیکنه طرف حسابم کجای باشه 09393956387

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا