زنم لزبین بود و من نمیدونستم

اون روز دوست زنم اومده بود خونمون مثل همیشه به حرف و شوخی و نهار خوردن گذشت . ظهر من خوابیدم تا عصری برم بیرون .. با صدایی بیدار شدم .. یکم که گوش دادم دیدم صدای زنم با دوستش میاد دارن پچ پچ میکنن.. یکم صدا ها مشکوک بود رفتم جلوتر تا بشنوم . نزدیکتر شدم صدای چلپ چلپ میاد و ناله های زنم . آروم از لای در نگاه کردم که دیدم دوستش داره کوس زنمو میماله و میخوره . یکم جابجا شدم که خوب ببینم دیدم بله دوتاشون لخت شدن و لز میکنن .. اول ناراحت شدم ولی تحریکم شده بودم دوستش هیکل ریزتری داشت و وقتی لخت دیدمش کیرم سیخ شد . چندتا فکر به ذهنم رسید : برم تو داد و بیداد کنم دوستشو بیرون کنم . بعد توی یه فرصت از آتویی که گرفته بودم به دوستش نزدیک بشم  یا اینکه سروصدا کنم برم دستشویی و متوجه بشن که من فهمیدم .بعد بازم همون نقشه رو اجرا کنم .
همینطور این فکرا میومد تو ذهنم که متوجه شدم زنم دوستشو خوابونده داره میخوره . سینشو لباشو کسشو تا رسید به کوسش دوستش سریع ارضا شد .

 
منم سریع برگشتم تو جامو خودمو زدم به خواب و همش فکر میکردم چیکار کنم .
که زنم اومد توی اتاق کنارم دراز کشید دسمت مالید به کیرم و آروم درش آورد منم که نیمه تحریک بودم زود کیرم سیخ شد چشاموباز کردم دیدم زنم لخته داره کیرمو میلیسه یهو گفتم چیکار میکنی دوستت هست . گفت نه رفتش و شروع کرد به خوردنم منم که تحریک شده بودم یه سکس توپ باهاش کردم وقتی کنارش دراز کشیدم شنیدم در خونه آروم بسته شد فهمیدم دوستش بوده یا صدامونو شنیده یا دیده سکس مارو ..
چند هفته ای گذشت تا یه روز زنم گفت برم از دوستش کیفشو که جا گذاشته براش بگیرم منم رفتم دوستشو درو زد منم مثل همیشه جلوی در واستادم . اصرار کرد برم تو من گفتم نه کار دارم باید زود برم . ولی یه لحظه یاد اون روز افتادم یهو گفتم باشه فقط یه چایی میخورم زود میرم .رفتم نشستم چادرشو برداشت دیدم یه شلواره جین تنگ پاشه که کونش توش جا نمیشد و یه تاپ ورزشی دیگه خودتون حدس بزنید چی شده بود …

 
چایی که آورد من داغ کرده بودم . روی مبل نشست من دیگه وحشی شدم نشستم پیشش یه نگاه بهم کرد من رفتم جلو بغلش کردم فشارش دادم اونم هیچی نمیگفت شروع کردم به بوسیدنش . مالیدنش . میبوسیدمش و دستمو میبردم رو باسنش منتظر بودم جلو مو بگیره ولی اونم داغ کرده بود . شروع کردم به مالیدن سینش آروم آروم درش آوردم دیگه تنها فکرم این بود که کیرمو بکنم تو کوسش که تصویرش از اون روز توی ذهنم بود .
تاپشو در آوردم یه بهم گفت چه عجول . دیگه حشری تر شدم . خوابیدم روش میخوردمش سینشو شکمشو نافشو تا رسیدم به خط شلوارش تا دست زدم به دکمش دستمو گرفت نمیزاشت بازش کنم منم اصرار میکردم تا به خودش بیاد سریع شلوارو با شورتش کشیدم تا زانوش افتادم رو کوسش شروع کردم به زبون زدن ولی با دستاش نمی ذاشت منم دستاشو گرفتم کنارش . شروع کردم به خوردنش یکم شل شد فکر کردم دیگه تسلیم شده منم دستاشو ول کردم توی یه لحظه مثل ماهی از ذستم در رفت. رفت سمت اتاقش تا خواست درو ببنده نذاشتم رفتم تو خوابوندمش رو تخت چرخی در بره پاهاشو گرفته بودم آروم آروم ولی محکم میخوردمشو میرفتم بالا.

 
رسیدم به کونش دیگه داشتم لیسش میزدم که دیگه نالش بلند شد بدنش لرزید ارضا شد .
یخورده بدنشو مالیدم نوازشش کردم . حس میکردم حال نداره ولی باید میکردمش .
همونجوری خوابیدم روش کیرمو دادم لا پاش لیزیه کوس و کونش باعث میشد راحت بازی کنم . اینم بگم من از لاپایی خیلی حال میکنم اول گفتم همین خوبه آبمو میارم ولی وقتی دیدم باسنشو میاره بالا کیرمو هول دادم توش . اوففففففف چه داغ بود آروم شروع کردم به کردنش مزه خوبی داشت آروم آروم نالش باز بلند شد یه ربعی تلمبه زدم تا باز ارضا شد منم یکم تند زدم بعد آبمو ریختم رو کمرش اوففففف چه حالی داد .
همونجا کنارش دراز کشیدم آروم بوسم کرد گفت مرسی .
گفت دیده بودم خوب میکنی ولی الان عالی بود . فهمیدم که اونروز درست متوجه شده بودم که دیده سکسه منو زنمو . گفت بازم میتونی ؟ شنیدم که زورت زیاده منم گفتم آره زیاده دیدی که . گفت آره .
داشت با کیر خوابیدم بازی میکرد که آروم آروم بلند شد معمولا بعد نیم ساعت باز بلند میشه ولی این دفعه بعد یه ربع باز داشت بلند میشد خودمم تعجب کردم .
وقتی بلند شد نشست روش کرد توش بازی میکرد درش میاورد دوباره میکرد توش یه دفعه که در آورد با سوراخ کونش تنظیم کرد آروم آؤوم نشست . کونش تنگتر از کوسش بود کیرم خیلی حال اومد همه کیرم که رفت توش نزدیک بود آبم باز بیاد که بلند شدم خوابوندمش خودم کردم توش تا مسلط باشم 5 دقیقه که زدم آبمو خالی کردم تو کونش .. اوفففف خیلی خوب بود …
واقعا دیگه نا نداشتم یکم کنار هم دراز کشیدیم بعد من به زور بلند شدم کیف و برداشتم و رفتم خونه .