آغوشش خانه ام است

بیدارم اما چشمام بسته است ، تازه هوشیاریم داره برمیگرده…چه خواب عمیقی بود…
به سختی چشمامو باز میکنم و سرمو از زیر پتو میارم بیرون…اوووه نور آفتاب اذیتم میکنه…دوباره برمیگردم زیر پتو تو لونه ام…
 
یه لحظه به خودم میام…عصبانی میشم از دست خودم که اینقدر ورجه وورجه میکنم…بدون هیچ حرکتی سعی میکنم خودمو به خواب بزنم ،کمکم بی حس میشه یه طرف بدنم که خودمو نگه داشتم روش و سنگینیه بدنمو تحمل میکنه…
پاهام سرده سرده …سعی میکنم آروم جابجا شم…
آخ پای سردم خورد به پای گرمش…تکون خورد…اه بیدارش کردم
_عشقم…
+ ببخشید
_ جونم…چرا؟
+ بیدارت کردم
_ کی بیدارشدی؟
+ خیلی وقته
کش و قوس میاد و منومیکشونه بالا…
چی بگم که حسش کنی که چه حس نابیه… وقتی که از خواب بیدارشده و موهاش پریشون شده چون دیشب بعد از دوش گرفتن سشوار نکرده …چشماش بسته است و با همون چشمای بسته بهم میگه بیدارم و…میخواد جای خوابشو راحت کنه و شیطتنت میکنه و منو فشارم میده به خودش و نیمی از بدنشو میندازه رو من و فشار…
_ آخ مهرداد اول صبحی چه زوری داری…
+اوووومممم ( با لبای بسته و یه لبخند شیطنت آمیز باهام حرف میزنه با اوم گفتنش)
 
خودشو میکشه کنار و خودم بهش میچسبم…دستمو میبرم زیر گردنشو خودمو میکشونم بالاتر ازش تا پیشونیمو بیذارم رو پیشونیش…
هنوز خوابه…آروم…بین نفس هاش بعضیاش سنگینه…
دلم ضعف میره براش…دیگه نمیتونم تحمل کنم…لبمو میذارم رو صورتش و آروم میبوسمش…چندبار از کنار چشماش میبوسم و خودمو میرسونم به لبش..قبل اینکه لبشو ببوسم لبمو میگیره وآرومه آروم شروع میکنه به میک زدن…بینش لیس میزنه لبمو…تمام بدنم گر میگره…بدنم به خودیه خود میاد پایین تر و صورتم کاملا جلو صورتشه…گوشهاشو میمالم و ازهم کام میگیرم…
چشمامون بسته است…لبامون به هم قفله…پاهمون داره بیشتر و بیشتر به هم گره میخوره و به هم مالیده میشه…
میچرخونتم و میاد روم میخوابه… لبمو رها میکنه …
+ صبحت بخیر قشنگم
_ صبح تو هم بخیر سالارم
صورتشو نزدیک میکنه به صورتم و لبشو میکشه رو صورتم و نفسش میخوره به پوستم…
مستم میکنه …. سنگینیه بدنش برام لذت بخشه … یه دسشو که حلقه کرده زیر گردنم و دست دیگه اش که انگشتاشو از کنار گوشم میبره تو موهامو و سرمو کنترل میکنه…
 
زبونشو میکشه کنار گوشم و یهو کل گوشمو میگیره تو دهنشو شروع میکنه به خوردن و چرخوندن زبونش تو گوشم… صدای نالم از لذت بالا میاد وضربان قلبم داره تند تر میشه…
از امتداد انگشت کوچیک دستش …دستشو میذاره رو پیشونیمو و موهامو میزنه کنار و بوسه بارونم میکنه و بینش…
+ خانوم منی…سوگند منی…
_ صدایی جز ناله ناشی از مالیدن بدنش به بدنم بالا نمیاد از حنجره ام…
لبامون باز به هم قفل میشه و میشه لذتبخش ترین لحظات ممکن… با تمام وجود از هم لب میگیرم…دستش و میبره سمت سینه ام و یکی از سینه هامو میماله و خودشو میکشونه کنار از من و با همون یک دست آزادش هردوتا سینه هامو میماله و زبونش و دارم میک میزنم …زبونشو میکشه و تمام آب جمع شده ی دهنشو یک جا میریزه تو دهنم و بهش میفهمونم که دارم لذت میبرم…
کمرشو میمالم همینطوری که لبامون تو همه و دستاش رو سینه ام…
دستمو از پشت کمرش اروم میارم رو شکمش و یکم میمالم زیر نافشو و دستم راهشو پیدا میکنه که بره تو شورتش…از همون لحظه ای که دستم از کش شرتش میره تو…کیرشو حس میکنم و میگیرمش و لبمو محکم تر میخوره و سینمو فشار میده…
لبشو ازم میگیره و از زیر لبم زبونشو میکشه و میبوسه تا بین سینه ام …
زبونشو میکشه لای سینه ام و با هر دستش یه سینمو گرفته…
شروع میکنه به خوردن سینه ام و میگیره تو دهنش سینمو و تاجایی که میتونه فشار میده …
صدای ناله ام بیشتر میشه و مهرداد مسته مست….
دستم تو موهاش بود به سمت خودم فشارش میدادم…
 
سینه ام و گرفت تو دستش و سرشو میبره سمت نافمو و آروم آروم زبونشو تو نافم میچرخونه و دستشو میذاره رو شورتم و کوسمو میماله و نوک زبونش رو میکشه رو شکمم و میاره پایین و همزمان شرتمو در میاره و سرشو میبره لای پامو… آروم آروم زبونشو میکشه رو چوچولم و ناله های من و چنگی که رختخواب میزنم و مهرداد و بیشتر و بیشتر میخوره چوچولمو…
همچنان آروم زبونشو میکشه رو کوسم و گاهی میک میزنه چوچولمو و زبونش رو میکنه تو کوسم و من مست تر و مست تر و مهرداد سرعتشو میبره بالا و فقط ناله میکنم و اسمشو صدا میزنم و حتی حاضر نیست دهنشو از کسم برداره و مثل همیشه بهم بگه جانم …
همینطور که کوسمو میخوره و صداش میکنم…ازش میخوام کیرشو بده بهم…
_کیرتو میخوام… مهرداد کیرتو میخوام…آهههههههه
+ جونم…عشقم…جون بخواه…
میاد میخوابه کنارم و کنار گوشمو میخوره و گردنمو میک میزنه و خودمو از حصار دستاش میکشونم بیرون و خودمو میرسونم به کیرش…
سرکیرشو میکنم تو دهنم و میک میزنم و مهرداد موهامو از جلو صورتم جمع میکنه…
به ولع تمام کیرشو میخورم و لذت میبرم از لذت بردنش…
عاشق اینم که کیرشو بخورم و صدای بلند نفس کشیدنشو بشنوم…
انگشتاش بین موهام و کیرش تو دهنم و ساک میزنم براش…
 
یهو زیربغلم میگیره و میکشونتم بالا سمت خودش و میاد روم میخوابه و لب میگیرم از هم و کیرشو میکشه رو کوسم و دستشو میبره رو چوچولم و میماله برام…
رو زانو میشینه و کیرشو میگیره سمت کوسم و باز میاد روم میخوابه و آروم فشار میده و یهو جیغ میزنم و لبمو میگیره… لبمو میکشم و همینطور کیرشو بیشتر فشار میده و صدای ناله هام بلند تر میشه ….
+ هووششش…سوگند…آروم…آروم …هوشش…
سعی میکنه لبمو بگیره و آرومم کنه ولی نمیذارم…
هنوزم درد دارم همون اولش…هنوزم درد لذتبخشش صدامو بلند میکنه…
کمکم بیشتر از دردش لذت میبرم و خودم صورتمو برمیگردونم سمت لبشو عشق بازی میکنیم و سکس …
آروم آروم سرعت تلمبه زدنشو میبره بالا و خودش ازم فاصله میگیره و به کردن کوسم ادامه میده و بینش صداشو میشنوم که با شنیدنش بیشتر حشری میشم…
کیرشو میکشه بیرون و میشینه جلو پام و پامو وا میکنه… باز کیرشو آروم هول میده تو کوسم و باز اون درد لذت بخش و ناله های منو حال و احوال مهرداد…
همینطوری که کیرش تو کسمه انگشت شصتشو هم میذاره رو چوچولمو میماله…
کنترل بدنم دست خودم نیست و دارم میپیچم به دور خودم…
همینطور که کیرش تو کوسمه میخوابه باز رومو و انگشتشو میکنه تو دهنمو و محکم و محکم تر میزنه و انگشتشو میک میزنم …
 
تندتر و تندترش میکنه و بازوشو میگیرم تو دهنم و میک میزنم تا بدونم صدامو محار کنم و سرعت تلمبه زدنش معلومه که داره آبش میاد…
سرشو میاره گوشمو اسممو تند تند صدا میکنه و بینش دوستت دارم هایی که میگه آرومم میکنه و چند بار محکم میزنه و بدنم سسته سسته و بی حاله بی حالم و صدای ناله ی مهرداد ار ارضاء شدنش و در آوردن کیرش … کیرشو میذاره رو شکمم و باز یکم میماله تا کامل آبش بیاد….
هردومستیم…
از صدای تپش عشق…
نفسهایش برایم ارمغان نسیمی است از دریای خوشبختی و گرمی بدنش دلگرمم میکند به زندگی…
عرق نشسته بر بروی پوست تنش شبنم باقی مانده بر روی گلبرگ تنم است…
و صدایش آواز مرغ عشق خانه ام!
 
 
نوشته:‌ sogande x mehrdad

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

3 دیدگاه دربارهٔ «آغوشش خانه ام است»

  1. من 40 سال دارم متاهلم دنبال یه خانوم 22 سال به بالا جهت دوستی و سکس محرمانه ازاراک یا اطراف هستم در صورت تمایل اس یا زنگ بزنید 09351603186

  2. همسرته؟خوش بحالت ذعاکن منم ب عشقم ک بخاطرش باهمه جنگیدم برسم انشاالله..گرمی عشقتون روزافزون..

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا