زیر کیر یک مرد

اون روزم یه روزه مزخرف بود مثه بقیه روزای خسته کننده زندگیم ساعت 7 عصر از خواب پاشده بودم حسابی ژولیده بودم دلم گرفته بود دلم هوسه یه شیطونی حسابی کرده بود دلم میخواست دیوونه بازی در بیارم همینم یکم انرژی تو رگام وارد کرد تا بتونم بلندشم و برم حمام و حسابی به خودم برسم…

 

من یه دختره تنهام دختری که خیلی وقته خانواده ای نداره تو یه خونه بزرگو ویلایی که ارثیس برام و هزاران چیزای دیگه که حوصله شمردنشونو ندارم دکترم میگه من دچاره یه نوع افسردگی شدم ولی بیخیالش وان پره اب کردمو یه وان پراز اب گرمو کف واسه خودم ساختم و یک ساعتی توش خوابیدمو بعدشم حسابی به خودم رسیدم وقتی اومدم بیرون حسابی احساس سبکی میکردمو هی میخواستم لخت قر بدمو انداممو به رخ بکشم …. رفتم اتاقم تا اماده بشم یه ست شورت و سوتین قرمزه جیگری که حسابی بهم میومد و سکسیم میکرد با یه بلوز مردونه که از حریر بودو حسابی نازک با یه شلوار پارچه ای دمپا گشاد که حسابی تنگ بود و رونام توش حسابی دلبری میکرد دکمه لباسم رو سینم یکم سخت بسته میشد و چندتایشونم باز گذاشته بودم تا خطه سینم معلوم باشه موهام مشکی بود یه مشکی کاملا پر کلاغی که برق میزد اونارو خشک کردمو دورم ریختم با یه عینک فرام چوبی مشکی از این جور تیپا خوشم میومد سویچ فراری مشکیمو برداشتمو از خونه بیرون زدم راستی من تو لاس وگاس زندگی میکنم رفتم خرید همه چشم ها روم بود این اون کرمه درونمو فعال میکردو حسابی لذت بخش بود واسه شام یه رفتم کناره ساحل مردای اونجا رو دوست داشتم یه هات داگ خریدم و رفتم کنار دریا اروم بهش گاز میزدم وقتی تموم شد از جام پاشدم و خاستم قدم بزنم بدونه کفش روی ساحل بادبینه موهام میپیچیدو گردنمو نوازش میکرد که یکدفعه با چیزی برخورد کردمو محکم افتادم زمینو تا خواستم چشامو باز کنم یه چیزی افتاد روم یه چیزه سنگین که نفسمو بند اورد وقتی یکم از فشارش کم شد چشامو باز کردم که با یه جفت چشم براق مواجه شدم که تو چشام زل زده بود

 

 

صورتش تو اون قسمت از ساحل زیاد معلوم نبود اما چشماش برقه خاصی داشتو بوی عطرشو میشناختم یه مارک فوق العاده معروف و گرون بود و بودی خوبی داشت که منو تو خلصه برده بود نمیدونم چقد تو اون حال بودم که یکی دستشو به سمتم داز کرد منم دستاشو گرفتم و بلند شدم اما یه ثانیه سرم گیچ رفت داشتم میوفتادم که اون مرد منو گرفت و محکم به خودش فشار داد طوری که کاملا له شدم و گفتم اخ سری ولم کردو گفت ببخشید معذرت میخوام چیزیت شد؟ صداش قشنگ بود به چشماش زل زدم و گفتم نه اونم انگار مثل من بود تو چشامام زل زده بود پرسید این موقعه شب اینجا چیکار میکنی به طرف دریا برگشتم و اب هاش که زیره نوره ماه میدرخشیدن زل زدم و گفتم نمیدونم بهم نزدیک تر شد گفت همیشه میای بهش نگاه کردم و گفتم نه یه نسیمه خنک وزید ولی من لباسم خیلی نازک بود سردم شد لرزیدم بازومو گرفتو گفت سردته نمیدونستم چرا بهش اعتماد میکنم انگار کنارش آرومم اروم سرمو تکون دادمو گفتم اوهوم دستمو یکم اروم فشار دادو گفت با من بیا من یه جای اشنارو میشناسم بعد اروم دستشو رو بازوم سر دادو دستمو گرفت و منو دنباله خودش کشوند تا یه غار انگار کسی اونجارو اماده کرده بود از قبل چون جلوش یه اتیش با یه پتو پهن بود باتعجب بهش زل زدم اونم دوششو انداخت بالا گفت خب من زیاد میام اینجا واسه همین از قبل باید همچیزاماده باشه و رفت رو پتو نشست و کفشای ورنیشو از پاش در اورد ولی من همچنان ساکت اونجا ایستاده بودم

 

 

حالا قیافش واضح تر بود خیلی جذاب بود شروع کرد به در اوردنه کفش های ورنی مردونشو گفت چرا وایسادی بیا بشین به خودم اومو رفتم نگاهش کله تنمو اسکن میکرد میدونستم رقص نور اتیش رو اندامم سکسی ترم کرده پس قدمامو کوتاه تر کردم وقتی کنارش نشستم هنوز بهم خیره بود بعد به اتیش زل زد هر دومون سکوت کرده بودیم که سکوتو شکست وگفت من جانم . بهش زل زدم وگفتم سارا اونم تو چشام زل زدو گفت خوشبختم گفتم منم همینطور دوباره به اتیش زل زدو یه نفس عمیق کشید منم به اتیش نگاه کردم که دوباره اون سکوتو شکست و گفت میدونی تو اولین کسی هستی که باخودم میارمش اینجا بهش نگاه کردم و گفتم همیشه میای گفت . لبخند زدمو دستامو به بالا کشیدمو خودمو کشو قوص دادم میدونستم اینجوری سینهام دیوونش میکنه بعد خوابیدم و به اسمون زل زدم میتونستم نگاه خیرشو روی شکمم که از زیره لباسم بیرون بودو یقه بازم که خطه سینمو به نمایش گذاشته بود حس کنم لبخند زدمو گفتم جای قشنگیه چطوری پیداش کردی؟ولی جوابی دریافت نکردم بهش زل زدم داشت نگام میکرد بعد گفت نمیدونم همینطور که تورو پیدا کردم اینارو با یه لحن اروم میگفت از تیکه اخره حرفش خندم گرفتو قهقه مستانه زدم دستمو گرفتو گفت تو مستی؟ سرمو باشیطونی تکون دادمو گفتم نوووچ اون گفت ولی تو مستی دهنتو باز کن بینم میخوام بو کنم

 

 

با خنده دهنمو باز کردم ولی اون منو بوسید و من شکه شدم انتظارشو نداشتم اونم این همه بی مقدمه خواستم دسته دیگمو بذارم رو لبم که انگار اون فک کرد میخوام بزنمش پس دسته دیگمو هم گرفتو بازم منو بوسید یه بوسه عمیق با خوشونت لذت بخش بود چشمامو بسته بودم و اروم اروم شروع کردم به همراهیش لبامو تو دهنش گرفته بودو محکم میمکید و گاز میگرفت زبونشو میکرد تو دهنم منم زبونشو مک میزدم محکم انگار دوست داشت زبونشو تو دهنم میچرخوند منم میمکیدمش همو میبوسیدیم اونم کم کم دستامو ول کرد و یه دستشو گذاشت کنارمو ستون خودش کردن تا روم باشه و یه دستشو گذاشت کناره شکمم اروم اروم نوازشم میکرد منم یه دستم روکمرو صورتش بازی میکردو با یه دستم موهاشو موازش میکردمو سرشو بعضی مواقع فشار میدادم وقتی موهاش میکشیدم از لبام گاز میگرفت منم تو دهنش اه میکشیدم انگار این موضوع حشریش میکرد چون رونمو محکم تر فشار میداد و محکم تر لب میگرفت لبامو میگرفت لای دندوناشو میکشید بعد یه مدت طولانی از لب گرفتن کنار کشید هردومون نفس نفس میزدیم سرشو فرو کرد تو گردنم و اونجا نفس های عمیق میکشید حالا یه دستش روی سینم بود اروم اروم میمالید خیلی اروم و لاله گوشمو میبوسیدو و میمکید اروم اروم میبوسیدو میمکیدو میلیسید تا روی استخون گردنم و کمی بالا تر رفت تا زیره چونم و سینمو یه فشار محکم داد موهاشو کشیدمو از ته دل اه کشیدم سرشو بلند کردو تو چشام زل زد چشماش برق میزد گفت توهم همینو میخوای صورتشو نوازش کردم اروم پلک زدم

 

 

سرشو اورد پایین و لبامو بوسید یه بوسه نرم و خواستنی اروم اروم بوسیدو اومد پایین سرشو کرد توی یقمو نفس میکشید عمیق داغ و سوزان ؛بوسه ای رو خط سینم زد و بلند شد وایساد لباساشو کامل در اورد به جزشرتش که هنوز پاش بود کنارم دارز کشید اروم اروم دکمه هامو باز میکردو از جناق سینم تا پایینو میبوسید دکمه هارو که باز کرد لباسمو در اورد به سینم زل زد هردوشونو تو دستاش گرفتو به هم نزدیک کرد سرشو بینشون فرو کردو نفس عمیق میکشید اروم بوسه میزد یهو وحشی شد چنگ انداخت و سوتینو باز کرد جیغ خفه ای از این کارش کشید م اهمیت ندادو به کارش ادامه داد حالا سینه هام کامل جلوش بود بهشون زل زده بود سرشو اورد نزدیک تر نفس گرمش پوستمو داغ میکرد و نسیم ساحلی میوزیدو و تزاده قشنگی داشت این سردی و گرمی اروم زبونشو کشید رو نکه سینه سمته چپم اهم بلند شدو کله تنم مور مور شدو به سرعت نکه سینم سفت شدو بیرون زد لبخنده موزیانه ای زدو اروم نکشو به دهن گرفت مک میزدو سینه راستمو تو دستش له میکرد و سینه چپمو مثه وحشیا میخوردو مک میزد مطمعن بودم کبود میشه نکه سینمو بینه انگشتاش میگرفتو له میکردو اون یکی محکم مک میزدو لذتو درد سردی بادو گرمیه نفساش اهو نالمو در اورده بودو دیوونم میکردم و مثه مار به خوردم میپیچیدم و اون تنش رو رومن انداخته بود سنگین بود نمیشد تکون بخورم نکه سینمو به دندون میگرفتو میکشید تا بالا ول میکردو اونو یکی رو نوازش میکرد هردو سینه هامو میخوردو مک میزد و با یه دستش دستامو محکم بالای سرم قفل کرده بود و یه دستش داشت اروم شلوارمو باز میکرد دستشو اروم از رو شرتم رد کرد گذاشت رو کسم هنوز کسم خشک بود یدفعه سینمو محکم گاز گرفتو کسمو تو دستش فشار داد و له کرد استاده لذت دادن با درد بود

 

جیغ زدم انگار این کارم بیشتر حشریش میکرد انگشته وسطش رومحکم به کسم فشار میداد بعد اروم اروم شروع کرد با سه انگشت با چوچولم بازی کردن تو تنم یه لرزی افتاده بود و تمامه تنمو گرم میکرد دستم رو دهنم بود ناله میزدم دیگه طاقت نیوردم و سرشو کشید بالا و بوسیدمش لباشو ازم جداکردو تو چشام زل زدو دوباره دستشو گذاشت رو کسم دستش داغ بود آه کشیدم نیش خندی زده گفت تازه اولشه عروسکم و دوباره رفت سراغ کسم سرشو برد بینه پاهامو دستشو دوره رونم حلقه کردوپاهامو از هم بازکرد حالا پاهام 180 درجه بازبود من یه ورزش کار بودمو این برام اذیتی نداشت به بینه پاهام زل زده بود اروم اروم بینیشو به کسمو چوچولم میکشد این اولین عشقبازیم بود که اینقدر عاشقانه بود منو بوو میکردانگار براش لذت بخش بود.سرشو نزدیک تر اوردو زبونشو از پایین به بالا رو کله کسم کشید واییییییی لرزیدم باورم نمیشد به این زودی ابم اومده بود تو چشام نگاه کرد به طرز وحشتناکی چشماش قرمز بود یهو مثه وحشیاشروع کرد به خوردن چوچلمو تو دهنش گرفته بودو میمکید مک های محکم انگار میخواس بکنتش و هی چوچلمه موقعه مک زدن میکشید همه ابمو هم خورده بود دستامو گذاشتم رو سرشو فشار میدادم و اه میکشیدم زبونشو تو سوراخم میفرستادو میچرخوند کله کسمو تو دهنش میکرد و اروم اروم از لاله های کسم گاز میگرفت و گاهی یه گاز محکم از چوچولم و من جیغ میکشیدم ولی اون دست بردار نبود رونمو محکم گرفته بودو کسمو میخورد دستمو گذاشتم رو سرشو جیغ زدمو گفتم بسه دیگه بسه منو بکن ایییی دستاشو از دوره رونم باز کردو تو یه حرکت شرتشو هم در اوردو روم خیمه زد کسم به اندازه کافی خیس بود انگار اونم خوشش نمیود که براش بخورمش این عالی بود هنوز تو این فکرا بودمو تو رنگ سیاه چشماش غرق بودم که احساس کردم دوباره پاره شدم وایییییی جیغ کشیدم از ته دل و رو کمرش باناخم خط انداختم مطمعنم جای تمامه 10 انگشتم باقی موند،اشکم در اومده بودوگریه میکردم ازم عذرخواهی میکردو قربون صدقم میرفت انگار خودشم فهمیده بود که زیادی براش تنگم نوازشم میکرد و قربونم میرفت و اروم اروم باز شروع کرده بود به فرو کردن ومن اشک میریختم و جیغ میزدم و یه لحظه وایساد تازه فهمیدم بعده این همه مدت تازه تونسته همشو جاکنه بیحال شده بودم اون نوازشم میکرد تو چشاش التماس بود نیاز داشت گرماشو تنگیشو حس کرده بود حالا تمنای پاره کردنشو داشت درد داشتم اما دلم این زجرو میخواست عاشق سکس های با درد بودم

 

 

دستامو دوره بازوش محکم کردمو بوسیدمش محکم اونم منو میبوسیدم نوازشم میکرد سینه هام توی دستاش بودو میمالیدشون پاهامو دوره کمرش حلقه کردمو خودمو بهش فشار دادم لباشو جدا کرد چشماش برق میزد اروم اروم شروع کرد اروم میورد بیرونو محکم فرو میکرد داخل من جیغ میزدمو تنشو خط مینداختم اون داشت لحظه به لحظه تند ترش میکرد و من تازه داشتم لذت میبردم ضربه هاشو تند کرده بودو برخورده تخماشو رو سوراخ کونم حس میکردم جیغ های حشری میزدمو اون منو وحشیانه میکردم تو یه لحظه خم شدو سینمو به دندون گرفت؛سینمو میمکیدو تلمبه میزد بازم دردو لذت بعد از 10 دقیق در اورد فقط سینمه میخورد انگار میخواس اروم بشه بعد منو برگردوند ازم خواست سگی براش بشینم من عاشقه این کارم سگی نشستم و کونم دادم بالا اما اجازه ندادم به کونم دست بزنه اون خیلی کلفت بود واسه همین عصبانی شد و پهلوهامو تو دستاش گرفتو یه ضرب نصفه کیرشو کرد تو کسم از ته دل جیغ کشیدم که اون محکم زد در کونم گفت ساکت شو و شروع کرد به کردن محکم تلمبه میزد و گاهی سینمه هم تو دستاش له میکرد نمیدونم چقدر زیرش بودم که حس کردم تمامه تنم داره منقبض میشه جیغ زدمو گفت اییی دارم میای ایییییی اهههه اخخخخ اونم با من اه میکشیده تند تر تلمبه میزد و فریاد میکشید که هم زمان آبمون اومد ابشو تو کسم خالی کردو کله تنم داغ شد و من دیگه پاهام بی حس شده بود دراز کشیدم اونم رو من چند ثانیه ای همینطور نفس زدیم تا اون از روم کنار رفتو طاق باز خوابید خسته بودم ولی این یه تجربه عالی بود بهم زل زده بودو هنوزم نفساش عادی نبود معلوم بود خسته شده اروم رفتم تو بغلش و سرمو گذاشتم روی سینه پهنش که تندتند بالا پایین میشد به صدای قلبش گوش سپردم اینقدر که اروم شد سرمو که بلند کردم خوابیده بود و نفس های کش دار میکشید حالم بهتر بود و کاملا صبح شده بود از جام پاشدمو لباسامو پوشیدمو اونو به حال خودش رها کردم به سمته خونه روندم.

 

 

نوشته: تنهای کیر پرست