سکس عاشقانه تو تاریکی

باسلام به شما دوستان خوب.

این متنی که مینویسم واقعیتی از سکس بین من وهمسرم… اسم من داوده وسی ساله هستم اسم همسرم شقایق واونم 28 ساله هست من آدمی هستم بسیار گرم مزاج به راحتی هفت روزهفته میتونم سکس انجام بدم همسرم نسبت به من یه خورده آتشیش کمتره بخاطرهمین من موقعی روبرا سکس انتخاب میکنم که اون هم آماده باشه .یه باررفتیم خونه پدرم موقع برگشتن دخترمون که 2 سالشه موند همونجا ماهم دونفری اومدیم خونه وقتی توخونه نشسته بودیم ازحالات همسر عزیزم فهمیدم طلبه سکس هستش من هم که خدادادی آمادم بهش گفتم عزیزم دوست داری باهم بریم حمام باناز وعشوه قبول کرد

 

رفتیم حمام تا لامپو روشن کردم گفت داودعزیزم میشه تو تاریکی حمام کنیم گفتم به روی چشم چراغو خاموش کردم به گرمی بغلش کردم نمیدونید چقدردوستش دارم بدنش داغ بود به نرمی میبوسیدمشو لختش کردم بعد لباسای خودمم درآوردم آب دوشو ولرم کردم باهم رفتیم زیر دوش تموم بدنشوزیرآب ماساژ میدادم بعد صابونو برداشتم دستها وپاشو کامل شستم .وقتی کارمون توحموم تموم شد باحوله خشکش کردم بایدبگم من دوست دارم این کاراروانجام بدم .بعدباهم رفتیم توی اتاق روی تخت خواب کنار هم دراز کشیدیم بدنش بوی بسیار خوبی داره بوش منو حالی به حالی میکنه لبامو گذاشتم روی لباش خیلی داغ بوداونم دستاشودورگردنم گذاشت اومد دراز کشید روی من و شروع کرد به خوردن لبام داشتم توآسمونا سیر میکردم دستامو حلقه کردم دوربدنش وشروع کردم به ماساژ باسنش وفشارش میدادم به آلتم که حسابی بلندشده بود

 

شقایق شروع کردازسینه هام خوردن تارسیدبه کیرم …کیرمو گذاشت تودهنش شروع کرد خوردن وقتی حسابی برام خورددیگه نوبت من بود حسابی مالیدمش وقتی خوب باهاش حال کردم دوتاپاهاشو بردم بالا کیرمو گذاشتم دم سوراخش بایه فشار کوچیک ت اته رفت توش شروع کردم تلمبه زدن اون تو مثل دیگ جوشان بود چو ن 2 دقیقه ای آبم اومد همشو ریختم داخلو بیحال افتادم روتخت ناگفته نمونه همسرم قبل ازاینکه بذارم توش ارضا شده بود …

 

نوشته:‌ آرمین