حدس زدم که میده

آخرای ترم بود.. برای کپی جزوه رفتم تو یه تایپ تکثیری.. دیدم متصدیش 3تا دختر شاخن.. یکیشون عجیب شهوتی بود.. داد میزد قیافش.. . خلاصه این شروع هوس سکسم بود.. چند روز بعد یه جزوه بردم پیشش که 10/11 صفحه بود.. بجای کپی .. بش گفتم ببخشید این جزوه رو استاد خواسته تایپ کنم و عصر باید تحویلشون بدم.. اول کلی منت گذاشت که سرش شلوغه.. ولی گفت ما ساعت 2تا 4 تعطیلیم.. ولی واقعا اگه حیاتیه.. 2 اینجا باشید.. من وایمیستم تایپ میکنم واست.. . خلاصه با کلی ذوق سریع اومدم خونه.. یه دوش گرفتم.. یه حسی بم گفت.. یه قرص ترامادولم برو بخر قبلش بخور.. اومدیمو خواست بده.. منم زود ارضا.. نمیتونستم کامل از اون پاهای پر و بدن توپ بهره ببرم.. . اقا قرصم خریدیمو.. خوردیمو رسیدیم در مغازش.. ساعت 1:50 بود.. گفت زود اومدی.. معلومه خیلی حیاطیه.. خلاصه از 2 یکم گذشت و همکاراش خدافظی کردنو رفتن.. یه مشتری هنوز تو بود که داشت اخر کارشو تایپ میکرد.. کار مشتری که تموم شد باهاش رفت تا دم در.. با کمال تعجب دیدم کر کره هارو گذاشت رو شیشه.

 

اومد تو چراغو روشن کرد و درو بست.. گفت کسی نیاد که نیم ساعته کارتونو راه بندازم. به ناهار برسم.. من که کیرم سیخ شده بود با بستن در.. احساس کردم چشمش افتاد به کیرمو فهمید… و یکم پوس خند زد که دگه بهم ثابت شد تنش میخاره.. قیافش بد نبود.. ولی تعریفی نداشت.. اما هیکل.. تو پره کشیده.. با ساپورت مشکی تا مچ.. یه مانتو کتی کوتاه هم تنش… . و پوست و پاهای سفید… . در مغازه بسته.. کیره منم سیخ.. . بش گفتم من چجوری جبران کنم این لطف شمارو.. خندید گفت بیا اینجا بشین واسم بخون که سریع تایپ کنم از شرت راحت شم.. دیگه دیدم لحنشم صمیمی شده.. وقتی نشستم رو صندلی کنارش.. چشمم افتاد به رونش.. و ماتو مبهوت شدم.. یهو برگشت گفت بخون دیگه.. و متوجه شد به رونش خیره بودم.. و دوباره یه پوزخند زد.. شروع کردم به خوندن.. 2 خط رو که خوندم.. مونده بودم چی بگم سر بحث باز شه.. یهو بش گفتم.. شما دختر خوشکلی هستید.. اونم کارمو راحت کرد.. فکرشم نمیکردم اما گفت چون خوشکلم سیخ کردی…

 

من که یهو شوکه شدم از حرفش.. گفتم اخه فقط خوشکلیت نیست که.. دستمو گذاشتم روی رونش.. گفتم 3-4روزه دل تو دلم نیست که فقط ببینمت.. میدونستم اینقد پایه ای همون روز اول بت شمارمو میدادم حداقل.. اونکه انگار واسش طبیعی بود دستم رو رونشه.. گفت تایپ با سکس خرجت میره بالاهاا.. تازه فهمیدم طرف کس پولیه.. دیگه اون رونا داشت روانیم میکرد.. بلندش کردم خوابوندمش رو مبل اونور میز.. خوابیدم روشو شروع کردم به لب گرفتنو مالوندن سیینه هاش.. اونم داشت با دستاش کمربندمو باز میکرد.. بعد دکممو.. بعد زیپو.. از رو شرط کیرمو گرفت… خدارو شکر کردم که به دلم زده قرص را بخورم.. وگر نه الان دیگه ارضا شده بودم . بم گفت وقت نیست.. بزا بخورم.. گفتم رو تایپ حساب نکن.. الکی گفتم تایپ میخوام.. خندیدو گفت تو دیگه چه مستی هستی.. و کیرمو از تو شرت در اورد.. یه زبون زدو رفت سراغ تخمام.. خوب خوردشون.. کم کم اومد بالا.. و کیرمو اروم برد تو دهنش.. تا ته که رفت.. یهو شروع کرد سریع زدن.. چه ساکی میزد.. معلوم بود حرفه ای یه.. بش گفتم تو اینقد خوب و کار کشته ای.. گرون باشی.. من دانشجوم هاا .. گفت ای بابا الان وقت این حرفا نیست.. هرچی داشتی.. مستیمو بهم نزن.. گفتم جون ببخشید.. محکم نشوندمش رو مبلو شرو کردم باز کردن دکمه شلوارش.. دیدم چه شرت قرمز سکسی پاشه.. وحشیانه همه ی لباساشو کندم.. شرت سوتین قرمزشم کندم حتی… . هوس کردم کسشو بخورم.. اما دلم نیومد.. گفتم این جندس.. معلوم نیست کیا خوردن.. یه تف انداختم و با دستم شرو کردم بازی دادن.. دیدم خیسه خیسه.. یدفه هم تنش لرزید.. خیلی خوشش میومد با دست.. گفت انگشتتو بکن توو لامصب.. انگشتمو کردم تو.. اونم هی خودشو منقبض میکرد..

 

دیگه حشرم زد بالا.. دوباره کیرمو دادم به دهنش که خوب خیس شه.. رو مبل چرخوندمش.. نشستم روشو کیرمو دادم تو.. گشاد بود.. ولی خب خوب بود.. شروع کردم تلمبه زدن.. بم میگفت عجب کیری داری.. هر روز بیا بکن لامصب… هی ازین حرفا میزد.. تیکه کلامشم لامصب بود.. . دگه لباسای خودمم کامل در اوردم. پاشو گذاشنم رو شونمو باز تلمبه زدم.. یکم بعد خودش گفت میخوام بشینم روت.. نشستم رو مبل.. اونم نشست روم و شروع کرد بالا پایین شدن.. فهمیدم اضا شد.. چن یه جیغ کوچیک کشیدو.. منقبض شدو از بقل کیرم ابشو دیدم.. یاد دوس دختر خودم افتادم.. محدثه هم این حالتو خیلی دوست داره.. خلاصه منم کم کم داشت آبم میومد.. بلندش کردم.. دوباره دادم بخوره کیرمو.. گفتم میخوام ارضا شم.. میخوری.. گفت نه کثافت.. داگی بریم بعد برز رو کمرم.. . خلاصه داگیو رفتیم.. دیگه تو ابرا بودم.. لحظه اولی که دیدمشو.. در بستنشو.. رون پاشو.. کونه خوش فرمشو.. خط شرطش از رو شلوارو مانتوشو.. همه اومد جلو چشممو.. ارضا شدم رو کمرش…

 

یه دونه زدم در کونش گفتم عجب حالی دادی.. نشستم رو مبلو لم دادم .. اونم بم گفت با دستمال پاک کنم کمرشو.. لباسشو پوشید.. گفت جدی نمیخوای تایپ کنم. گفتم نه دیگه کسخل.. گفتم الکی بود.. گفت پس پاشو باس بم ناهار بدی. پولتم بخوره تو سرت دانشجوی بدبخت.. با اون وقت گفتنت.. پول ناهار که داری.. فقط بگم هفته ای یه بار بیشتر نمیدم.. دیگم تو مغازه نه.. باس جا داشته باشی.. پولمم کامل میگیرم ازت.. خندیدم گفتم چقد هست.. گفت اگه حال کنم تخفیفم داره ولی 50 .
خلاصه مام پوشیدیمو رفتیم یه ناهاری بش دادیم تازه تو رستوران یادم اومد ازش پرسیدم اسمت چیه که گفت مریم.. شمارشم گرفتم اون روز ختم به خیر شد.. .

 

نوشته: •دانشجو

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون
پیمایش به بالا