خطر از بیخ گوشمون رد شد

اومدم قضیه منو خواهرزاده متاهلم که دو سال از خودم بزرگتره و واستون بگم . من ۲۴ سالم اون ۲۶ سالش . یه بچه سه سالم داره ک. اون شب بعد سکس اولمون ک تو اتاقشون رو تختشون بود و کلا در اتاق بستن تا تموم شدنشو لباس پوشیدنش همش بیست دقیقه شده بودوو خوابیدیم ، قرا بود بعدش قضیه ده دقیقه به پنج صبح ک سهیلا یهو بیدار شد رو براتون بگم ک الان اومدم تعریف کنم . ساعت های نزدیک ۵صبح بود ک مث اینکه سهیلا بیدار شده بوده . چون همون موقع احساس بوسیده شدن کردم . چشام باز شد دیدم سهیلاس . منو بوسای نرم میکنه . منم برگشتم گفت دایی جون بیدار شدی . منم بغلش کردم گفتم جونم چیشد بیدارم کردی . گفت بیدار شدم خواستم تو بغلت باشم. دوتایی همینجور هی بغل میگیرفتیم همو پاهامون میچسبوندیم بهم یا پاهامون میبردیم لای پای همدیگه ..

 

همینجور ک به طرف من میومد دیگه تقریبا خوابیده شد شکم منم که پام روی پاشو و رونش بود شلوارشم کشی گل گل جذب رفتم روش . قشنگ کیرم گذاشتم سرازیری لای کونش از رو شلوار میکشیدم میالیدم ربه کونش چه حالی میداد از روشلوار کیر خودمم تو شلوار اونقد نرم بودو که با چندساعت پیش ک لخت کردمش هیچ فرقی نداشت . همینجوری یکی دو دقیقه بود بعد بلند شدم برگشت به کمر شلوارش شرتش کشیدم پایین . خودم شلوار شرتم کشیدم پاییین . دیگه هردومون اونقدر شهوتی شده بودیم نفس نفس میزدیم هیچی نمیگفتیم اتاقم تاریک . کیرم تف زدم خوابیدم روش گذاشتم رو کسش فشار دادم لیز میخورد میرف پایین تو نمیرفتم چیزی دیده نمیشد . خودشم کمک کرد شد رفت تو . قشنگ نصف کیرم تو کسش بود . رونم رو رونش . پیرنشم دادم بالا سینه هاش داوردم . حی کیرم میرفت کس سهیلا و در میومد سهیلام میگفت حسین ، دایی جونم دیگه کیرتو درنیار . لباش و زبونش میخوردم . یدستم زیر کونشو رونش میمالیدم . چون میدونستم بار دومونه با اینکه حال میده ممکنه ابم دیر تر بیاد قشنگ قربون صدقش میرفتم رونش ممالیدم . سینه میخوردم گردنش میخوردم . اونم قربون صدقم میرفت چه حال میداد میگفتم بیشتر تا ابم بیاری میگفت نه اب نیار بزار زیاد کیرت تو کسم باشه زیاد حال کنم . باز دور از چشم شوهرش داشتم خواهرزاده متاهلمو میکردم .

 

پسرش هم کنارمون خوابیده بود . ماهم نفس نفس در حال سکس من روی مامانش بودم . بعد پنج مین اب سهیلا اومد ولی من تازه نزدیک بود. همینجور ک روش دراز کشیده بودم تلمبه میزدم اونمآروم شده منو نگاه میکردم دارم میکنمش کیرم کسشه شلوار شرتشو یذره دیگه دادم پایینتر قشنگ دست بردم زیر کونشو و رونشو میمالیدم لپاشو گردنشو سینه هاش از لیس میک زدنای من خیس یود . کسش دوباره سفت شده بود . داشت حال میداد محکم بغلش کردم تند تند تلمبه زدم کیرم سوز گرفت ابم اومد قشنگ ابم اومد .از حال و شهوتی ک داشتیم خودمون نتونستیم نگه داریم کاندوم بزاریم ابم تا ته اومد تو کسش . اونجا فقط بلند شدم کیرم کشیدم بیرون هردومون شلوار شرتامون پایین بود من خم شدم دستمال از رو میز گرفتم تا منو سهیلا خودمون تمیز کنیم . اون منو نگاه میکرد روش هستمو کیرمو تمیز میکنم منم اون نگه میکردم زیر منه داره کسش تمیز میکنه . من بلند شدم و هردو کشیدیم بالا . خوابیدیم . حالا نمیدونم چجوری بگم باور کنین بهدچی قسم بخورم . سه هفته بعدش سهیلا سنوگرافی داد حامله بود . اینو همونجا انداختو و گندش بالا نیومد ولی اگه دیرتر میفهمید که مثلا شکمش بالا بیاد یا چیز دیگه شوهرش میفهمید دیگه بدبخت روزگار بودیم . خطر از بیخ گوشمون رد شد.

 

این داستان اینجا تمام نشد دیگه کاری بهم نداشتیم تا این دو ماه پیش تو #خونه #جدیدشون که #اونم #براتون #میفرستم تا #شمام #بدونید #اشکالی #نداره #حال #کردن

 

نوشته: زبل خان

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «خطر از بیخ گوشمون رد شد»

  1. گاییدن دختر خواهر واقعا عالیه ولی خوب نتونستی وصف کنی
    من بودم خیلی استادانه می گاییدمش

  2. می خوای زنت جلوی چشمات اساسی حال کنه.
    من رازدار و مورد اعتمادم
    ۰۹۱۰۶۷۰۱۲۱۰

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا