لاپایی تو اداره شلوغ

سلام.من امید هستم ۲۲ سالمه از یکی از شهرهای جنوبی…

 

این داستان مربوط به سه روز قبل از ماه رمضون امساله (سال ۹۴).من تا اون موقع اصلأ سکس کامل نداشتم.فقط در حد مالش.حتی دوست دختر هم نداشتم. داداش بزرگم قرار بود یه زمین بخره و توش ساختمون بسازه.اون روز صبح به من زنگ زد و گفت برو اداره ثبت اسناد و املاک و استعلام کن ببین سند زمینی که میخواد بخره ثبت کشوری شده یا نه.منم طبق معمول لباس پوشیدم و رفتم.یه شلوار پارچه ای گشاد پوشیدم با یه تیشرت که زیاد گرمم نشه.آخه اون روز هوا خیلی گرم بود.وقتی رسیدم اداره ثبت خیلی شلوغ بود.اداره هم کوچیک بود.من اولین بار بود که رفته بودم توش.اتاقا رو بلد نبودم.از اتاق اول که یه خانمی توش بود سوال کردم اتاق آقای حیدری کجاست؟گفت انتهای راهرو سمت راست.به نگاه به بیرون کردم دیدم سه تا راهرو هست.برگشتم گفتم اینجا که سه تا راهرو هست.یه زن تقریبأ سی ساله نشسته بود.زنه گفت:صبر کن من الان میخوام برم اتاق حیدری شما هم پشت سرم بیا تا بلد بشی.خانمه پا شد رفت سمت در و به من گفت بیا بریم.منم دنبالش رفتم.من تا اون موقع زیاد به تیپ و قیافه اش نگاه نکرده بودم.توی راهرو پشت سرش میرفتم.یه مانتو سورمه ای رنگ پفی ولی خیلی کوتاه تنش بود.

 

شلوارش هم یه شلوار سیاه رنگ غواصی خیلی تنگ و براق بود.موهاش هم قرمز بود و چند تارش از زیر روسری سبزش بیرون افتاده بود.ابروهاش رو به بالا بود و آرایش ملیحی کرده بود.من که تا اون موقع تو فازش نبودم با دیدن این صحنه ها بدجور رفتم تو کفش.کیرم بدجور شق شده بود.زیپ شلوار خراب بود به همین خاطر کیرم که شق شده بود جلو شلوارم ضایع پیدا بود.منم کمی کاغذایی که تو دستم بود رو جلوش گرفتم.بالاخره رسیدیم به اتاق آقای حیدری.اتاقه خیلی کوچیک بود.چند تا مرد توی اتاق بودن.زنی که منو رسونده بود به اتاق،رو به من کرد و گفت اینم اتاق آقای حیدری.منم تشکر کردم.زنه رفت جلو وایساد تا نوبتش بشه.منم که تو کفش بودم سریع رفتم پشت سرش وایسادم.اینقد نزدیک وایسادم که کاغذای تو دستم به باسنش خورد.برگشت یه نگاهی به من کرد و یه لبخند معمولی زد منم گفتم ببخشید و سرشو برگردوند.پنچ نفر جلو زنه بودن منم پشتش.

 

من داشتم کم کم کیر باد شدمو از رو شلوار بهش نزدیک میکردم که یه نفر اومد داخل اتاق و پشت من قرار گرفت.یک نفر دیگه هم اومد داخل.و اینجوری بود که خود به خود به زن جلوییم چسبیدم.زنه برگشت و پقتی دید خیلی شلوغه چیزی نگفت.کیر باد شده من دقیقأ بین دو تا بلسن زنه چسبیده بود و زنه هم هیچ عکس العملی انجام نمیداد.چند ثانیه بعد عقبیا یه موج درست کردن که یه نفر بتونه بره بیرون توی این موج من به زنه فشار داده شدم و دیگه کیرم از رو شلوار رفت بین باسن زنه.زنه هم هیچ عکس العملی نشون نمیداد.پیش خودم گفتم حتمأ بدش نمیاد.به همین خاطر بیشتر بهش چسبیدم.در همین حین دستو از پهلو بردم پایین و کنار باسنش گذاشتم. بعد اون یکی دستم.و با دو دستم محکم گرفتمش و کیرمو تا آخرین حد ممکن کردم بین باسنش.کیرم از شدت شق بودن داشت توی شلوارم میشکست.یه کم به زور عقب جلو کردم و چند بار کیرمو بهش فشار دادم.این بود که نوبت زنه شد..منم سر جام خشکم زده بود…

 

زنه سریع رفت که کارشو انجام بده.منم غکر کردم دیگه تمام شد.زنه کارشو انجام داد و از اتاق خارج شد.منم سریع کارمو انجام دادم و از اتاق خارج شدم.از اداره ثبت که بیرون رفتم زنه رو دیدم توی یه ماشین سوناتا بود.من سوار موتورم شدم که برم که زنه چند تا بوق زد.وقتی نگاهش کردم اشاره کرد که برم پیشش.وقتی رفتم پیشش با شیطنت خاصی گفت خوب واسه خودت حال کردیا.منم هیچی نگفتم.زنه شمارشو رو یه کاغذ نوشت و گفت که فردا بهش زنگ بزنم.گفتم چرا.گفت یه کاری باهام داره..و سریع گاز ماشینو گرفت و رفت.منم از اون روز تا حالا دو بار شبها رفتم پیشش و براش یه سری کارها انجام دادم.قول داده بزودی باهام سکس کنه.داستانشو براتون تعریف میکنم…

 

امیدوارم خوشتون اومده باشه

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

13 دیدگاه دربارهٔ «لاپایی تو اداره شلوغ»

  1. خانمای کرج و تهران بزنگن
    9350651522
    186 قد 82 وزن سبزه هیکل ورزشکاری

  2. دنبال یه خانم صیغه ای میگردم ۳۳سال دارم و ساکن یزد هستم.۰۹۱۳۱۵۷۵۳۹۱

  3. سلام من بهزاد از مازندران .بابل.آمل .
    و بابلسر
    خامهای اهل یکس از ۴۰ به بالا تماس بگیرن
    ۰۹۰۲۸۳۰۱۹۴۱

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا