ساعت سه صبح

سلام من سینا هستم و میخوام داستان سکسمو با مامانم براتون تعریف کنم:
مامانم سایز سینه هاش هفتاد و پنج-کون بزرگ و سفید-نسبتا تپل-سی و سه سالشه و سفیده…

***
یه شب که بابام کار داشت و مجبور بود تا پس فردا بره یه جای دیگه مامانم اومد رو تخت کنار من خوابید و منم خوابم نبرد، ساعت سه صبح بود که من سرمو برگردوندم سمت مامانم و یدفعه دیدم به پهلو خوابیده و کونشو سمت من کرده، منم حشری شدم و اول کیرمو در آوردم و به کون مامانم نگاه میکردم و فقط کیرمو میمالوندم ولی بعدش حشری تر شدم و با دست روناشو، لا پاشو، کونشو، کسشو از روی شلوار مالیدم بعد حشری تر شدم و همینطوری که شلوار پای مامانم بود کیرمو به روناشو مالیدم و بعدم گذاشتم لای پاشو هی عبق جلو میکردم، بعد اومدم کاملا بهش نزیدک شدم و دستمو انداختم دورش(بقلش کردم) بعدم دستامو گذاشتم رو سینه هاش(از روی لباسش بدون سوتین) و کیرمو چسبوندم به کونش و هی میمالیدم به کونش ولی بعدش لباسشو از پشت دادم بالا و کیرمو مالوندم به کمرش که لذتش خیلی بیشتر بود چون به پوستش مالیده میشد ولی بعد دوباره مالوندم به کونش و دیگه انقدر حشری شده بودم که کیرمو به کونش فشار میدادم؛ یه دفعه مامانم از خواب پرید و بلند شد و منم کاری نمیتونستم بکنم که موندم واای الان چی کار کنم؟؟!!

 
بعد مامانم دید کیرم بیرونه و منم داشتم بهش میمالوندم؛ جفتمون ساکت بودیم ولی بعدش مامانم گفت دوست داری مامانتو بکنی؟
منم گفتم نه فقط اون لحظه یکم کنترلمو از دست دادم و مامانم گفت خوب همون دیگه چون دوست داری مامانتو بکنی و یدفعه کیمو گرفت و منم تعجب کردم ولی چیزی نگفتم.
هی کیرو مالید و مالید بعد خم و شد و خوردش، اون آروم میخورد ملی من دیگه پرو شدم و یه دفعه من سرعت بالا پایین کردن کیرمو تو دهنش زیاد کردم و اونم هیچی نمیگفت، بعد گفت حالا تو بیا اینو بلیسش و منم سریع رفتم شلوارشو و شورتشو کشیدم پاسسن و براش لیس میزدم و اونم سرمو با دستاش هی فشار میداد.
بعد لباسشو در آورد و منم کیرمو گذاشتم لا ممه هاش و بعدم بهش گفتم مامان جون از پشت بهم میدی؟

گفت باشه و اومد رو کیرمو هی بالا و پایین میکرد و منم هی بهش فهش میدادم و اونم میگفت: آره، جووون و از این حرفا.
بعدشم آبم اومد و ریختم تو کونش و همونطوری لخت و کیر به کون زیر پتو خوابیدیم.
صبح که شده بود منم مامانمو دیدم خوابه و رفت واسه کس لیسی و مالش کسش و بعد از خواب بیدار شد و پتو رو زد کنار، دید منم و خندید و بعد اون اومد برام لیس زد و یکم خورد و بعدم صبحانه و حموم و عشق و حال…

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

21 دیدگاه دربارهٔ «ساعت سه صبح»

  1. س جلیل هستم و سکس دوس دارم اینم شمارمه اهل مشهدم۰۹۳۸۸۹۵۵۹۲۲

  2. وای چقدر زیبا بود این داستان کیرم راست شد من مامانم نمازخونه ولی خوب کوسیه تازگیا فهمیدم تو مسجد به بهانه اعتکاف شبا میمونه و به حاج آقا کوس میده ازش مدرک هم دارم همین روزاس که قبل از نماز صبح بکنمش.

  3. سلام زن بیوه تا ۳۵ سال واسه دوستی میخام هرکی پایه بود تماس بگیره خودم بچه قزوینم ۲۴ سالمه
    ۰۹۱۹۹۲۳۴۸۶۸

  4. همایون

    سلام خانم سن بالا میخوام00971598964139 تلگرام دوست داری باهم مامان تو جر بدیم

  5. خانم سن بالا میخوام اینم شمارمه09038159287 در ضمن کیر کلفتی دارم

  6. محمد امین

    با سلام ی دختر بیا پی وی با هم حرف بزنیم اگه بشه با هم دوست بشیم ایدی تگرامم
    aminyahoo709@

    1. تلگرام بهم پیان بده تا بیام هم مامانت رو بکنم هم خودتو۰۹۲۱۲۱۳۱۲۳۳

    2. اسمم مهدی مجردسی وهفت ساله دنبال دوستی بایک خانم متشخص هستم09372243100 تلگرام من هستش منتظرم

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا