کون دختر دایی و کس زن دایی

سلام

من یه دختر دایی دارم دوسال از خودم کوچکتر خیلی باهم صمیمی بودیم .من شانزده سالمه و اون چهارده در این داستان میخوام از اسم مستعار استفاده کنم من میشم علی و اون هم مرجان ازقیافه هامون بگم مرجان هیکل سکسی داره و چهره ای نسبتا زیبا و من خودم چون ورزشکارم هیکل نه چاق ونه لاغری دارم….

***

یه روز که جمعه بود رفتیم دشت واسه گردش که بع پیشنهاد داییم که یه دختر کوچک داشت بازی کردیم حین بازی یکی گرگ میشد باید بقیه فرار میکردن منم که رفتم خودم یه جا پنهان کنم دختردایم اومد کنارم منم روچمن دارز کشیده بودم اون نشسته بود گفتم دراز بکش میبیننمون همینطور که دراز کشید دستشو گرفتم و داشتیم حرف میزدیم دست در دست هم مشغول حرف زدن بودیم که یهو اومدن سمت ما منم بغلش کردم وچسپوندمش به خودم که نبیننمون موفق هم شدیم بعد که تو بغل هم بودیم برشگردوندم و از پشت بغلش کردم دستم از رو ساپورت سرمه ای رنگش بردم تو وران گوشتی و توپرشو میمالیدم چه حس خوبی داشت صورتشو برگردوند و از هم لب میگرفتیم
گفت دیگه بسه میان اون روز تموم شد چند باری هم تو خونه مادربزرگ و هرجایی که گیرش میاوردیم از پشت میچسپیدم بهش و لباشو میخوردم

 

یه روز پدر و مادرم رفتن تبریز منم بلافاصله که اونا رفتن بهش زنگ زدم گفتم بیا خونه ما اونم سریع اومد که از در لومد تو سریع بغلش کردم و برمش رو رختخواب یک نفره ام لباساشو دراورم و لباسای خودمم در آوردم لخت تو بغل هم بودیم و لب همومیخوردیم که گفت بکن تحملم تموم شد منم اونو به رو شکم خوابوندم کونشو فنبل کرد سمتم و داشتم میبوسدم کون قشنگشو رفتم کرم آوردم مالیدم در کونش و به کیر خودم هم که زیاد دراز نبود ولی کلفت بود زدم کیرم وکردم تو کونش خیلی دردش گرفت ولی بخاطر خودش که خیلی وقت بود صیر کرده بود تحمل کرد منم همش بوسش میکردم و آرومش میکردم که بالاخره آروم شد بعد از پنج دقیقه هم اون ارضا شد هم من بعد بیحال تو بغل هم خوابیدیم و قتی بیدار شدیم ساعت شش بود که گفتم هنوز زوده بازهم هموبغل کردیم و از هم لب گرفتیم

 

این جریان دوسه روز ادامه داشت تا یه مدت فرصت نکردیم و همون از پشت بغل کردنا و بوسیدنا ادامه داشت که یکی از زن دایی هام(مادر مرجان نبود)قضیه مارو فهمید و اونم به ما ملخق شد که حالا هم کون میکردم هم کس وبیشتر خونه زن دایم میرفتیم و این بود شروع سکس گروهی ما اگه خواستین بعدا میگم چطور زن داییم هم منو میکرد هم دخترداییمو و بعضی‌ وقتا که منو تنها گیر میوورد مثل یه جنده مجبورم میکرد که کسشو بلیسم اونم هر چی‌ که می‌تونست تو کونم فرو میکرد….